این مطالعه یکی از اولین تحلیل های تجربی برای بررسی رابطه بین مشارکت اجتماعی مدیران اجرایی و عملکرد ارتباطی سازمان با توجه به نقش رسانه های اجتماعی است و این یک موضوع مهم است. این پژوهش یک مدل مفهومی را دربر می گیرد که تعامل مدیر عامل و مدیراجرایی را با متغیرهای ارتباطی بین فردی ازاعتبار و قابلیت دسترسی و نزدیکی و نتایج مربوط به رابطه سازمانی و عمومی مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل 190 نفر از کارمندان و مدیران ارتباطات شرکت گستر می باشد و نتایج نشان دادند مشارکت مدیرعامل و مدیراجرایی در شبکه های اجتماعی تاثیر مثبتی بر تأثیرپذیری و قابلیت دسترسی مدیران نشان داد که به نوبه خود بر اعتماد و رضایت عمومی تاثیر مثبت گذاشت. همکاری عمومی با مدیران اجرایی در رسانه های اجتماعی نیز به طور مستقیم بر کیفیت روابط سازمانی و عمومی تأثیر می گذارد. می توانید این پژوهش مدیریت دولتی را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
یكي از مهمترین عواملي كـه بـه تـداوم حيات بشر كمك كرده، همكاري و مـشاركت ميان انسانهاست. مشارﻛﺖ در اﻣﻮر از دیرباز موردتوجه انسانها بوده و پدیدهای ﻧﻮﻳﻦ ﻣﺤﺴﻮب میشود و میتوان آن را ﺑﺎ ﻣﻔﺎﻫﻴﻤﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﻫﻤﻜﺎري، ﺗﻌﺎون، ﻣﺴﺎﻋﺪت و ﻳﺎريﮔﺮي مرتبط دانست. درباره تغییرات در حوزه فناوري و بهتبع آن در زندگی انسانها و روند سریع و آهنگ رو به رشد تغییرات بسیار خوانده و شنیدهایم. پیشرفت فناوري به همراه سرعت و ضرباهنگ تغییر، بخشی جداییناپذیر از حیات بشر و گریز ناگزیر افراد گشته است. رسانه اجتماعی توصیف ابزارهاي آنلاین است که مردم از آن براي اشتراك محتوا، پروفایلها، نظرات، دیدگاهها، تجربیات و افکار استفاده میکنند. مردم براي خرید مایحتاج خود به پایگاههای وب مراجعه و با کسب اطلاعات کامل درباره محصول و یا خدمات موردنظر همزمان امکان بحث و گفتوگو با سایر کاربران و نظرات ایشان درباره محصول را نیز دریافت میدارند. یکی از مهمترین این ابزار براي ایجاد چنین بستري رسانههای اجتماعی میباشند. قدرت رسانههای اجتماعی در این برهه از زندگی بشریت را بههیچعنوان نمیتوان نادیده گرفت. تفاوت اصلی رسانههای اجتماعی با شبکههای اجتماعی در این است که رسانههای اجتماعی راهی براي انتقال و یا اشتراکگذاری اطلاعات با مخاطبان گسترده است؛ درحالیکه شبکههای اجتماعی عامل تعامل است. گروههایی از مردم با منافع مشترك، یا ذهن مشابه، وابسته با یکدیگر که در سایتهای شبکههای اجتماعی رابطه ایجاد میکنند. رسانه اجتماعی، اجتماعی سازي یک سازمان و درگیر کردن عوامل انسانی در فرآیند رویهها و فلسفههای یک سازمان است. رسانههای اجتماعی در بسیاري از کشورها باعث تغییر در ساختار سازمانی شدهاند. سازمانهایی که فراگرفتهاند چگونه از این ابزار استفاده کنند بهخوبی به مزایاي آن واقف بوده و هماکنون استفاده خود از این موضوع را نیز میبرند.
اهمیت پژوهش
امروزه با پیشرفت تکنولوژیهای نوین ارتباطی استفاده از رسانههای اجتماعی در پیشرفت کسبوکار امر مهمی تلقی میگردد. تعداد گستردهای از سایتهای اینترنتی هستند که در سادهترین شکل ممکن، محیطی تعاملی و دوسویه را برای برقراری ارتباط و به اشتراک گذاشتن اطلاعات، رویدادها و اخبار باقابلیت نظر دهی کاربران فراهم کردهاند. این محیط رایگان در اختیار کاربران اینترنت قرار میگیرد تا در آن فضا تولید محتوا کنند. ضمن اینکه این رسانهها مبتنی بر فنآوریهای مبتنی بر وب و تلفن همراه هستند.
افزایش رقابت، بلوغ بازار، پیشرفت سریع فنّاوری در کسبوکارها اهمیت استفاده از رسانههای اجتماعی برای ارتباط با مشتری را دوچندان میکند (لطفآبادی و ناصری،1396).
سازمانها و شرکتها برای تداوم ارتباط با مخاطبان و مشتریان خود به استفاده از این رسانههای نوین روی آوردهاند. این رسانهها، راه سریع دریافت نظرات مردم است. آن شرکتها در استفاده از رسانههای اجتماعی به تبلیغ محصول و اطلاعرسانی خدمات و فعالیتهای خود میپردازند. مشتریهای جدیدی را پیدا میکنند. مشاور و همراه آنها در فضای مجازی هستند. ایدهها و پیشنهادهای مشتریان را میگیرند و به مجموعه مدیریت سازمان انتقال میدهند. برای جذب و استخدام نیروی انسانی از این سایتها بهره میبرند و نهایتاً سعی میکنند فرهنگ شرکت و یا سازمان خود را در یک جامعه هدفشان توسعه دهند.
رسانههای اجتماعی ابزاری برای پخش پیام یا انتقال و به اشتراکگذاری اطلاعات با مخاطبان گسترده است. مدیران اجرایی با بهرهگیری از رسانههای اجتماعی باعث بهبود ارتباط خود با مشتریان شده و نیز عملکرد سازمان را نیز بهبود میبخشند. همچنین میتوانند با بهرهگیری از فناوریهای جدید ارتباطی پیامها و اطلاعات درست مطابق باارزشهای سازمانی، فرهنگ. اهداف کسبوکار به مشتریان ارائه دهند (خداقلی،1394). ازاینرو ازآنجاکه پژوهش در این زمینه محدود است پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مشارکت اجتماعی مدیران اجرایی و عملکرد ارتباطی سازمان با توجه به نقش رسانههای اجتماعی پرداخته است.
مشارکت
در لغت نامه دهخدا مشارکت به معنای «شرکت کردن» تعریف شده است. فرهنگ انگلیسی آکسفورد نیز مشارکت را به عنوان «عمل یا واقعیت شرکت کردن، بخشی از چیزی را داشتن یا تشکیل دادن» دانسته است.
واندرسمن و فلورین (2000)، معتقد است که مشارکت فرایندی است که اعضا در تصمیم گیری در نهاد، برنامه ها و تاثیرات این تصمیم گیری، شریک هستند (واندرسون و فلورین، ۲۰۰۰).
پیتر اوکلی به منظور تعریف مشارکت به سه تفسیر در رابطه با مشارکت می پردازد که عبارتند از:
۱) مشارکت به عنوان سهم داشتن، ۲) مشارکت به عنوان سازماندهی و ۳) مشارکت به عنوان توانمند سازی (فیضمندیان،1396).
به نظر رحمان مشارکت فعالیت سازمان یافته از طرف افراد متحد و منسجم است که اساس آن را متقاعد شدن افراد به کنش جمعی تشکیل می دهد (رحمان، ۱۹۹۳). بر این مبنا مشارکت درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمی انگیزد تا برای دستیابی به هدف های گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند (شریف زاده و صادقی، ۱۳88).
گاارد و بیسر بیشتر به بعد عمل و تعهدآمیز مشارکت توجه کرده اند ، آنان مشارکت را چنین تعریف می کنند: «مشارکت را می توان به صورت تعهد مشترک در پرداختن به مسائل توسعه بر اساس تقسیم توافق شده وظایف و مسئولیت ها تعریف کرد. مشارکت ها حول هدف های مشترک شکل می گیرد و شرکاء پیگیری یک یا چند فعالیت را در راستای یک هدف، به صورت مشترک یا به صورت ردیفی، به عهده می گیرند .مشارکت ها ممکن است بسته به هدف مورد دستیابی، موقت یا برای مدتی طولانی باشد».
اکسلرد بر ویژگی داوطلبانه، انتخابی و غیرانتفاعی بودن مشارکت تاکید دارد که بر مبنای این ویژگیها مشارکت اجتماعی در شکل نهادی آن از نهادهایی چون مجامع دولتی، نهاد خانواده و موسسات انتفاعی مجزا می شود.
مهمترین ویژگی فعالیت های مشارکت، داوطلبانه و ارادی بودن آنها است. در مجموع مشارکت اجتماعی به آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آن ها اعضای یک جامعه در امور مختلف شرکت کرده و بصورت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی مشارکت دارند و انجمن های داوطلبانه مهمترین عرصه شکل گیری و ساماندهی فعالیت های مشارکتی در سازمان محسوب می گردند.
گائوتری، معتقد است جهت ایجاد بسترهای لازم برای مشارکت حداکثری افراد ۴ شرط عمده لازم و اساسی است. ۱- ایدئولوژی مشارکت (بعد هنجاری)، ۲- نهادهای مشارکتی (بعد سازمانی)، ۳- اطلاعات کافی و ۴- امکانات مادی و تخصصی لازم. وی در تعریف مشارکت مینویسد: «مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی، یکپارچه، چندگانه، چند بعدی و چند فرهنگی است که هدف آن کشاندن همه مردم به ایفای نقش در همه مراحل توسعه است» (گریتوری ، ۱۹۸۶).
در مجموع باید گفت اظهار نظرها و تعاریف ارائه شده در مورد مشارکت، بازتاب الگوی اعتقادی و نظری به کار گرفته شده است. تلقی مشارکت صرفاً به عنوان جزیی کمیتپذیر که می بایست در یک پروژه تزریق گردد، امکانپذیر نیست. مشارکت اساساً فرایندی کیفی است که اگر قرار است موثر باشد، تغییراتی بنیادین در اندیشه و عمل می طلبد.
انواع مشارکت
از دیدگاه صاحب نظران وجود سه نوع مشارکت در جوامع ضروری است:
• مشارکت تحمیل شده: نوعی مشارکت است که از طریق برگزیدگان یا نخبگان، دیگران را به مشارکت می کشانند. در این مشارکت گاهی از تکنیک های روانی اجتماعی یا مکانیسم های فرهنگی استفاده می شود، هدف مشارکت لزوما نیازهای واقعی و انتظارات مشارکت کنندگان نیست.
• مشارکت ابزاری: در این نوع مشارکت، انسان ها وسیله هستند و غالبا ترجیح داده می شود که مردم همه بر اساس یک الگو رفتار کنند و مشابه هم باشند. در این نوع مشارکت هم می توان از همبستگی های فرهنگی و اجتماعی استفاده نمود.
• مشارکت توسعه ای: این نوع مشارکت فرآیندی است اجتماعی، یکپارچه، جامع، پویا، همبسته، چند بعدی و چند فرهنگی است. به عبارتی دیگر مشارکت توسعه ای می خواهد که همگان در همه ی مراحل توسعه درگیر شوند (فیضمندیان، 1396).
ویژگی های مدیر مشارکتجو
1. کارگروهی: مدیران سنتگرا معتقد هستند منشا قدرت از موقعیت فرد در سازمان نشات میگیرد. در مقایسه مدیران مشارکتی بر این باورند که قدرت زمانی ارزشمند است که برگرفته از همکاری تیمی باشد. ایدهها و بازخوردها در چنین فضایی از کسبوکار مورد پذیرش هستند و افراد در استفاده از منابع سازمان آزادی عمل بیشتری دارند.
2. شفافیت: مدیریت سنتی در پی کسب مالکیت کامل طرحها و اطلاعات سازمان است، درحالیکه مدیریت مشارکتی آشکارا اطلاعات و دانش را در سراسر سازمان به اشتراک میگذارد. این راهبرد به کارکنان اجازه میدهد تا در فرآیند بهبود فضای کسبوکار مشارکت فعالانه داشته باشند.
3. انعطاف پذیری: مدیران سنتگرا معتقد به حفظ ساختار و سلسله مراتب سازمانی هستند. این در حالی است که مدیران مشارکتگرا حامی ایجاد انعطاف بیشتر در وظایف و نقشهای کارکنان و ایجاد ارتباطات افقی هستند. ایجاد چنین فضایی به واسطه یک سیستم بررسی عملکرد انعطافپذیر تسهیل میشود.
4. شفقت: مدیران سنتی در دستیابی به اهداف و حفظ استانداردها از منابع قدرت استفاده میکنند. اما در مقایسه مدیران مشارکتگرا معتقدند بهترین نتایج در سایه گوش فرا دادن به خواستههای کارکنان و کسب اطمینان از رضایت مندی واقعی آنان قابل کسب خواهد بود.
اشکال مشارکت اجتماعی
به طور کلی مشارکت کردن به معنای سهمی در چیزی یافتن و از سوی دیگر سود بردن یا در گروهی شرکت کردن و همکاری با آن است. بنابر دریافت جامعه شناسانه از مفهوم مشارکت، باید «میان امر شرکت کردن» و «عمل مشارکت» تمایز قائل شد. مشارکت ابتدا به معنای تعلق به گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر می دهد و در معنای بعدی، شرکت فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد. مشارکت اشکال و درجه بندی های گوناگونی مانند همکاری، همیاری، همبستگی، انطباق و سازگاری و پذیرش و ایفای نقش اجتماعی و انجام وظیفه هایی که با این نقش ها ارتباط دارند پیدا می کند. در این حالت مشارکت اجتماعی یعنی مشارکت در حیات اقتصادی، گذراندن اوقات فراغت، فرهنگ، قبول مسئولیت های اجتماعی خواهد بود (توسلی، 1383).
دیدگاههای مشارکت اجتماعی
هرکدام از مکاتب موجود در جامعهشناسی با توجه به چشماندازهای خود تعابیر متفاوتی از مشارکت اجتماعی ارائه دادهاند:
• مکتب ساختگرایی : این مکتب معتقد است که مشارکت اجتماعی افراد جزئی از ساخت اجتماعی هر سازمان را تشکیل میدهد. از نظر صاحبنظران این مکتب، روابط پایدار نهادینهشده در سازمان هستند که میزان مشارکت افراد را تحت تأثیر قرار میدهند. مشارکت اجتماعی ، ساخت سازمان را حفظ میکند و موجب بقا و ادامه حیات آنها میشود. برای بالا بردن مشارکت افراد یا گروهها در سازمان باید تغییرات اساسی در ساختهای گوناگون آن ایجاد شود.
• مکتب کارکردگرایی : این مکتب توجه خود را به نقشها و کارکردهایی معطوف میدارد که مشارکت افراد یا گروهها در سازمان موجب پدید آمدن آنها میشود. از نظر طرفداران این مکتب عملکرد یا فونکسیونی که مشارکت گروه یا طبقه خاصی در سازمان بهوجود میآورد، حائز اهمیت است. زیرا در نتیجه این کارکردها، نظام اجتماعی میتواند به حیات خود ادامه دهد و انسجام اجتماعی و وفاق جمعی را پدید آورد. در این مکتب، نقشی که هر جزئی از ساخت اجتماعی در رابطه با کل در جهت یکپارچگی ایفا میکند، حائز اهمیت است.
• مکتب تضاد : این مکتب مشارکت اجتماعی را در قالب روابط طبقاتی، مبادله نابرابر و کشمکش و ستیز میان گروهها مورد توجه قرار میدهد. نظریهپردازان مکتب تضاد، روح جمعی و انسجام اجتماعی را مورد غفلت قرار میدهند. این مکتب، معنای عام و واقعی مشارکت را در جامعهای آرمانی و بیطبقه جستوجو میکند.
• دیدگاههای فرهنگی : این دیدگاه جنبههای پویایی مشارکت را برحسب ایجاد تغییرات در ساخت هنجارهای سازمان، بهخصوص مجموعهای از ارزشها که مانع یا مشوق مشارکت اجتماعی میشوند، بررسی میکند. در این دیدگاهها اهمیت متغیرهای ساختی انکار نمیشود ولی ارزشهای فرهنگی پیشنیاز اساسی برای وصول به مشارکت اجتماعی محسوب میشوند.
• دیدگاههای روانشناختی : این دیدگاه افزایش مشارکت در سازمان را ناشی از تغییر در نگرش، افکار و شخصیت افراد میدانند. بهمنظور بالا رفتن میزان مشارکت ، ایجاد سلسلهتغییرات مطلوبی در ساخت شخصیت آنها الزامی است. در این دیدگاه، تأکید برالگوهای تغییر در سیستم اعتقادات و خصوصیات شخصیتی است، افراد باید از نظر روانی، انگیزه کسب موفقیت بیشتر را داشته باشند (انجمن جامعه شناسی ایران و شهرداری تهران، 1383).
رسانه اجتماعی
به کارگیری واژه “اجتماعی” در زمینه فنآوری اطلاعات به سرآغاز دانش سیبرنتیک (فرمانشناسی) بازمی گردد. این واژه بعدها در زمینهی نرم افزار گروهی” سالهای ١٣۶٠پیدایش شد. مکتب تازهی ماتریالیستی فردریش کیتلر و دیگران کاربرد واژهی “اجتماعی” را به عنوان واژهای وقت پرکن و نامربوط کنار گذاشتند ـ کاری که کامپیوترها میکنند محاسبه است، آنها در روابط انسانی دخالت نمیکنند. از سوی دیگر هیپیهای کلگرا، این دانش بدبینانه ماشین را نادیده گرفته و دیدگاهی مثبت و مردمگرایانه را پیش کشیدند که تاکیدش بر کامپیوتر به عنوان ابزاری برای رهای شخصی بود. این تاکید فردگرایانه بر طراحی و کاربردپذیری همکنشگر و غیره در آغاز منطبق با علاقه به جنبه اجتماعی شبکهسازی کامپیوتری بود. پیش از اقدام تصاحبگرانه کاپیتالیستی “دات. کام” این رشته در نیمه دوم سالهای ١٩٩٠ فراگیر شد، این ابزار رو به پیشرفت بیشتر به صورت ابزاری برای همکاری در میان مردمان دیده میشد ( مایفیلد، 2012).
رسانه های اجتماعی به عنوان ابزار ارتباط با جوامع راهبردی، از همان ابتدا با استقبال شاغلان روابط عمومی، تبلیغات و بازاریابی مواجه شدند. رایت و هینسون (۲۰۰۹) ثابت کردند که متخصصان روابط عمومی با توجه به ارتباطات راهبردی، از رسانه های اجتماعی آگاهی دارند (لیوس ، 2010).
امروزه با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، ابزار سنتی برقراری ارتباط با دیگران در اینترنت که در گذشته شامل اسناد نوشتاری مانند ایمیل یا وب های اینترنتی بوده است جای خود را به سرعت به نسل جدیدی داده است که امکانات زیادی در جهت ایجاد روابط متقابل و ارتباط دو طرفه را فراهم کرده است. این ابزار رسانه دیگر مالک افراد خاصی نیست یعنی متن، صدا و تصویر را در دسترس همه قرار می دهد. برقراری ارتباط می تواند با کارهای روزانه و مستمر افراد در هم آمیزد. در واقع در دنیای اینترنت از وب های ثابت به نوع جدیدی از اینترنت که می توان آن را اینترنت محاوره ای نامید تغییر یافته است که امروزه اینترنت قدیمی را «وب1» و اینترنت جدید را «وب2» می نامند. ابزار جدید اینترنت که اجازه ورود و مشارکت را با محورهای ارتباط دو طرفه فراهم کند را « رسانه اجتماعی» می گویند (هاپکینز و همکاران، 2009).
از آنجایی که رسانه های اجتماعی تکنولوژی های مبتنی بر وب و همچنین موبایل را برای ایجاد یک سیستم بسیار تعاملی ساخت تا از طریق آن افراد و جوامع قادر به اشتراک گذاری ، بحث، و تغییر محتوای تولید شده توسط کاربران باشند. با توجه به فوق العاده قرار گرفتن رسانه های اجتماعی در مطبوعات امروزی، به نظر می رسد به طور کلی در اطراف ما چشم انداز جدیدی در دسترس نباشد (کیتزمن و همکاران، 2011).
سبکهای ارتباطی در سازمان
1- سبک کنترلی: در این سبک، که سبکی یکطرفه بهشمار میرود، فردی که عامل ارتباطی است و ارتباط برقرار میکند، به اقدامات و تفکرات خاص افراد دیگر، در رابطه با خودش، جهت خاصی میدهد و آنها را محدود میکند. در این سبک، ارتباطگر هدایتگر است و هدفش هدایت دیگران است.
2- سبک برابری: سبک برابری یک سبک ارتباطی دو طرفه است؛ که در آن، فرستنده و گیرنده، هردو از یکدیگر تأثیر و تأثر میپذیرند و مدیران و طرفهای ارتباطی، سعی در ترغیب دیگران برای ارائه نظراتشان را دارند.
3- سبک ساختاری: ماهیت ارتباطات در این سبک عمدتاً عینی است و احساسات قوی و پررنگ، بهندرت در این سبک ارتباطی در سازمان دیده میشود. در این سبک، محیط به سمت نظاممند کردن سازمان سوق داده میشود.
4- سبک پویا: این سبک، با هدف مواجهه سریع و بیوقفه با مسائل به نوعی کاملاً عملگرا و پراگماتیک، از سوی طرف ارتباطی دنبال میشود و بحث از برنامهها و استراتژیهای آینده را بهدنبال ندارد.
5- سبک تفویضی: در این سبک، مدیر یا رئیس، مسؤولیت خود را به زیردستان واگذار میکند و نقش حمایتگری بهخود گرفته و ترجیح میدهد تا بیشتر از جانب دیگران یاری شود و به نظرات دیگران اهمیت دهد.
6- سبک اجتناب: در این سبک، از فرایند ارتباطات دوری میشود و تمایلی به تأثیر و تأثّر از دیگران وجود ندارد و بیشتر، از یک رویکرد مستقل، بهجای مشارکتی و تعاملی در تصمیمگیریها استفاده میشود(فرهنگی و صفرزاده، 1395).
مسئولیت های مدیر اجرایی
مسئولیتهای مدیر ارشد اجرایی توسط هیئت مدیره سازمان یا قدرتهای دیگر انتخاب میشود. وظیفه مدیرعامل جهت دادن به اهداف داخلی و خارجی شرکت با توجه به دیدگاه استراتژی آن شرکت میباشد. هسته عملکرد مدیر عامل تسهیل تجارت خارجی شرکت، وقتی که دیگر کارمندان و مدیران اجرائی به سمت هدفی معین حرکت میکنند میباشد.
مدیر ارشد به عنوان اداره کننده، تصمیم گیرنده، رهبر، کارفرما و اجراکننده مسئولیتهایی را بر عهده دارد. مدیر ارشد اجرایی میتواند در نقش یک بر قرارکننده ارتباط با مطبوعات و سایر دنیای بیرون و نیز کارفرمایان سازمان و کارمندان عمل کند. نقش تصمیمگیرندگی شامل تصمیمات سطح بالا درباره سیاست و استراتژی میباشد. مدیر ارشد اجرایی به عنوان رهبر یک شرکت به هیئت مدیره مشورت میدهد، و کارمندان را تهییج میکند و به عنوان یک کارفرما عملیات روزانه شرکت را اداره میکند.
فصل اول کلیات پژوهش 2
1-1- مقدمه 3
1-2- بیان مسئله پژوهش 3
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش 5
1-4 اهداف پژوهش 6
1-5 سؤالات پژوهش 7
1-6- فرضیههای پژوهش 7
1-7- تعريف مفهومی واژههای کليدی 8
1-8- تعریف عملیاتی واژههای کلیدی 9
1-9 حدود پژوهش 9
1-9-1 محدوده موضوعي 9
1-9-2 محدوده مكاني 9
1-9-3 محدوده زماني 10
1-10 کاربرد نتایج پژوهش 10
1-11 جنبه نوآوری پژوهش 10
1-12 خلاصه و جمعبندی فصل 10
فصل دوم مبانی نظری پژوهش 11
2-1 مقدمه 12
2-2 بخش اول: مشارکت اجتماعی در رسانه اجتماعی 12
2-2-1مشارکت 12
2-2-2 انواع مشارکت 14
2-2-3 ویژگی های مدیر مشارکتجو 14
2-2-4 اشکال مشارکت اجتماعی 15
2-2-5 دیدگاههای مشارکت اجتماعی 15
2-2-6 مشارکت اجتماعی در سازمان 17
2-2-7 رسانه اجتماعی 17
2-2-8 ویژگی های رسانه های اجتماعی 18
2-2-9 سه بعد استفاده از رسانه های اجتماعی 19
2-3 بخش دوم: عملکرد ارتباطی سازمان 20
2-3-1 ارتباطات 20
2-3-2 فراگرد ارتباطی 21
2-3-3 مدل های ارتباطات 21
2-3-4 مدل برلو 22
2-3-5 ارتباط سازمانی 25
2-3-6 سبکهای ارتباطی در سازمان 25
2-3-7 تفاوت ارتباط سازمانی با انواع دیگر ارتباط 26
2-3-8 عملكرد ارتباطي 27
2-3-8-1 ارتباطات برون سازماني 27
2-3-8-2 ارتباطات درون سازماني 28
2-3-8-3 ارتباطات میان فردی 28
2-3-9 اهميت عملكرد ارتباطي 30
2-4 بخش سوم: اعتبار درک شده 30
2-4-1 اعتبار درک شده مدیران اجرایی 30
2-5 بخش چهارم: قابلیت دسترسی 32
2-5-1 قابلیت دسترسی مدیران اجرایی 32
2-5-2 مدیر عامل اجرایی 32
2-5-3 مسئولیت های مدیر اجرایی 33
2-6 بخش پنجم: شرکت ارتباط گستر 33
2-6-1 خدمات شرکت ارتباط گستر 34
2-7 بخش ششم: پیشینه پژوهش 34
2-7- 1مطالعات خارجی 34
2-7-2 مطالعات داخلی 36
2-8 بخش هفتم: مدل مفهومی پژوهش 39
2-9 خلاصه و جمع بندی 40
فصل سوم روش شناسی تحقیق 42
1-3 مقدمه 43
2-3 روش شناسی تحقیق 43
3-3 جامعه و نمونه آماری تحقیق 44
3-4 روش و ابزار گرد آوری داده ها 44
5-3 پرسشنامه و اجزای آن 45
6-3 روایی ابزار سنجش 46
7-3 پایایی ابزار سنجش 48
8-3 ضریب آلفای کرونباخ 51
9-3 روش تجزیه و تحلیل داده 51
3-10مدل سازی معادلات ساختاری 52
11-3 خلاصه و جمع بندی فصل 54
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 56
4-1. مقدمه 57
4 – 2 آمار توصیفی 57
4-2-1- توصیف متغیرهای جمعیت شناختی 58
4-2-1-1 تحصیلات افراد 58
4-2-1-2 جنسیت افراد 59
4-2-1-3 . وضعیت سنی افراد 60
4-2-1-4 . وضعیت سابقه خدمت 61
4-2-1-5 شغل افراد 62
4-2-2. توصیف متغیرهای مورد مطالعه 63
4-3. پيش پردازش داده ها 66
4-3-1. آلفاي كرونباخ داده ها(پايايي) 66
4-3-2.شناسايي Missing ها و مديريت آنها 67
4-3-3. شناسايي داده های پرت و مدیریت آنها 68
4-3-4. نرمالیتی داده ها 69
4-3-5. آزمون تصادفی بودن داده های جمع آوری شده 70
4-3-6. آزمون همبستگی اسپیرمن 71
4-3-7 آزمون KMO و کرویت بارتلت 73
4-4. مدلسازی معادلات ساختاری 74
4-4-1.بررسی مدل اندازهگیری(Outer Model) 75
4-4-2.بررسی مدل ساختاری (Inner Model) 83
4-4-3.بررسی مدل کلی 88
4-5.آزمون فرضیه های پژوهش 88
فصل پنجم بحث و نتیجهگیری 95
5-1- مقدمه 96
5-2- مختصری از فعالیتهای انجامگرفته در فصول گذشته پژوهش 96
5-3- نتایج استنباطی پژوهش: 96
5-4- پیشنهادهایی کاربردی 99
5-5- پیشنهادهایی برای تحقیق های آتی 99
5-6- محدودیتهای تحقیق 99
5-8- خلاصه و جمعبندی فصل 100
منابع داخلی: 101
منابع لاتین: 102
فهرست اشکال
شکل 1-2– مدل عملکرد ارتباطي پندي و گارنت (2006) 27
شکل 2-2: مدل مفهومی پژوهش (برگرفته از پژوهش مدل تسای،2016) 40
شکل 4-9. مدل مفهومی با ضرایب استاندارد شده بار عاملی و ضرایب مسیر(ارزیابی مدلهای انداره گیری) 76
شکل 4-10. مدل پژوهش با ضرایب t-Values (ارزیابی مدلهای انداره گیری) 76
شکل 4-11. مدل مفهومی با ضرایب استاندارد شده بار عاملی(ارزیابی مدل ساختاری) 84
شکل 4-12. مدل پژوهش با ضرایب t-Values (ارزیابی مدل ساختاری) 84
فهرست جداول
جدول 3-1 اجزای پرسشنامه 46
جدول 3-2 ضرایب آلفای کرونباخ 51
جدول4-1. توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب تحصیلات 58
جدول4-2. توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت 59
جدول4-3. توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سن 60
جدول4-4. توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سوابق کاری 61
جدول4-5. توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب نوع شغل 62
جدول 4-6. نحوه نمره گذاری و کدبندی گزینه های پرسشنامه در نرم افزار 63
جدول 4-7 .شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش 64
جدول 4-8. آلفاي كرونباخ پرسشنامه 67
جدول 4-9. شناسايي Missing Value Statistics 67
جدول4-10. نتایج نرمال بودن متغیرهای موجود در پژوهش 69
جدول 4-11. آزمون تصادفی بودن(Run Test) 71
جدول4-12. ماتریس ضرایب همبستگی اسپیرمن بین متغیرها 72
جدول 4-13 . نتایج آزمون KMO و کرویت بارتلت 74
جدول 4-14. بارهای عاملی استاندارد شده و ضرایب t بین متغیرهای مکنون و سوالات مربوطه 77
جدول 4-15. نتایج ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی 80
جدول 4-16. نتایج بررسی روایی همگرا با معیار AVE 81
جدول 4-17. نتایج روایی واگرا به روش فورنل و لارکر 82
جدول 4-18. نتایج شاخصها و معیارهای مدلهای ساختاری 86
جدول 4-19. نتایج برازش کلی مدل با معیار GOF 88
جدول4-20 نتایج براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده مشارکت اجتماعی مدیران اجرایی در رسانه های اجتماعی بر اعتبار درک شده مدیران اجرایی 89
جدول4-21 نتایج براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده مشارکت اجتماعی مدیران اجرایی در رسانه های اجتماعی بر قابلیت دسترسی مدیران اجرایی 90
جدول4-22. نتایج براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده مشارکت اجتماعی مدیران اجرایی در رسانه های اجتماعی بر عملکرد ارتباط سازمانی 91
جدول4-23. نتایج براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده اعتبار درک شده مدیران اجرایی بر عملکرد ارتباط سازمانی 92
جدول4-24. نتایج براورد ضرایب معناداری تی و ضریب مسیر استاندارد شده قابلیت دسترسی مدیران اجرایی بر عملکرد ارتباط سازمانی 93