شاخص پیچیدگی اقتصادی یکی از مهمترین شاخص های توسعه یافتگی کشورهای در حال توسعه می باشد که بر بازارهای سرمایه می تواند تاثیرگذار باشد. در این تحقیق سعی شده است به تأثیر گذاری پیچیدگی اقتصادی بر عملکرد بازار سرمایه پرداخته شود. لذا هدف اصلی تحقیق بررسی تأثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر عملکرد بازار سرمایه 12 کشورهای منتخب در حال توسعه طی سالهای 2006 الی 2016 بوده است. روش تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی بوده است و با بکارگیری روش های پانل دیتا به برآورد الگوی تحقیق اقدام گردید. همچنین از آزمون های اف لیمر و هاسمن برای شناسایی پانل بودن الگوی تحقیق و وجود اثرات ثابت استفاده گردید. در این تحقیق عملکرد بازار سرمایه به عنوان متغیر وابسته معرفی شده است و شاخص پیچیدگی اقتصادی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. همچنین متفیرهای کنترلی از جمله رشد اقتصادی و توسعه مالی معرفی شدند. می توانید این تحقیق مدیریت بازرگانی را به صورت word دانلود نمایید.
مقدمه
چرایی تفاوت فاحش در اندازه اقتصاد کشورهاي جهان و وجود نرخ رشدهاي بسیار متفاوت و ناهمگن در میان کشورها از دیرباز مورد پرسش اذهان اقتصاددانان بوده است. عملکرد سرمایه برخی از کشورها بسیار بالا و بعضاً نجومی و برخی دیگر (که البته عمده کشورهاي جهان را در بر می گیرد) داراي نرخ رشد پایین بوده و عملکرد سرمایه آنها در مقابل کشورهاي پیشرفته گاهی قابل اغماض است. با این حال همواره دستیابی به رشد بالا و توسعه اقتصادي هدف مشترك تمام کشورهاي جهان بوده است. چرا که منافع بهبود و ارتقاي استاندارهاي زندگی و رفاه شهروندان، کاهش فقر و بیکاري که در روند رشد و توسعه اقتصادي تحقق می یابد، زیربناي استحکام حکومتها می باشد؛ اما لازمه رسیدن به نرخ هاي بالاي رشد اقتصادي، توسعه بازارهای سرمایه کشورهاست که چه عواملی تعیین و تضمین کننده توسعه بازارهای سرمایه است؟ و یا توسعه بازارهای سرمایه چگونه از طریق عوامل و سیاستهاي مختلف تحت تأثیر قرار می گیرد؟ بخش عمده اي از تحقیقات حوزه اقتصادي در ارتباط با این پرسشها و یافتن پاسخ معنی دار و قابل اثبات براي آنها می باشد، به طوريکه تئوريهاي متنوعی در حوزه سرمایه ارائه شده اند که هرکدام از آنها در تلاش اند متغیرهاي توضیحی مختلفی را براي بیان این تفاوت بیان نمایند اما یکی از جدیدترین این شاخص ها، که منعکس کننده میزان دانش به کاررفته در ساختار تولید اقتصادي یک کشور است، شاخص پیچیدگی اقتصادي می باشد که در این تحقیق در نظر داریم به بررسی میزان تأثیرگذاري این شاخص بر عملکرد بازار سرمایه کشورهای منتخب بپردازیم.
از این رو در این تحقیق تاثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر عملکرد بازار سرمایه کشورهای منتخب مورد بررسی قرار می گیرد. به طور کلی در این فصل به بیان مسئله، اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق، جنبه های جدید و نوآوری در تحقیق اهداف تحقیق و در انتها به بیان برخی از اصطلاحات مهم تحقیق حاضر پرداخته می شود.
شاخص پیچیدگی اقتصادی از سال ۲۰۰۸ به ابتکار محققان دانشگاههای هاروارد و ام آی تی مطرح و معرفی شده است. این شاخص میزان توانایی کشورها در تولید و در نهایت صادرات کالاهای «پیچیده» را نشان می دهد. اقتصادهای پیچیده قادرند در قالب شبکه های بزرگ، حجم زیادی از دانشهای مرتبط را به کار گرفته و مجموعه متنوعی از کالاهای دانشبر را تولید کنند. اما اقتصادهای ساده، پشتوانه ضعیفی از دانش مولد داشته و کالاهای کمتر و همچنین ساده تری تولید می نمایند که مستلزم شبکه کوچکتری از تعاملات است. همچنین باید افزود، پیچیدگی اقتصادی نیازمند محیط نهادی اقتصادی است که دانش بالقوه موجود را فعالیت بخشد. بر اساس استانداردسازیهای بعمل آمده، انتظار میرود در کشورهایی که سهم صادرات منابع طبیعی آنها بیشتر از ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی آنها است به طور قابل توجهی شاخص پیچیدگی اقتصادی پایینتر باشد. شاخص پیچیدگی اقتصادی به موازات سایر شاخصها مانند حکمرانی خوب و توسعه انسانی، می تواند رشد اقتصادی و حجم فعالیت های اقتصادی یک کشور را توضیح دهد.
اهمیت این تحقیق
به طور کلی عملکرد بازار سرمایه ابزار کلیدی و مهم برای بسیاری از کشورها است تا به اهداف رونق و رشد اقتصادی خود دست یابند. از آنجا که عملکرد بازار سرمایه منجر به بهبود بازارهای مالی می گردد بنابراین تعدادی از دولت ها با هدف توسعه مالی، توسعه بیشتر آن را ترغیب و تشویق می کنند. در نتیجه یکی از مواردی که در طول سالیان اخیر بسیار مورد توجه اقتصاددانان و محققان این رشته قرار گرفته است، موضوع پیچیدگی اقتصادی و مشکلات و معضلات مربوط به آن است. به طور خاص بعضی از محققان بر روی اصول و استانداردهای موجود در پیچیدگی اقتصادی کشورهای موفق و پیشرفته تمرکز نموده و با مقایسه الگوهای آنها با پیچیدگی اقتصادی کشورهای در حال توسعه و مطرح نمودن شکاف و فاصله موجود به عنوان مشکل و توجه به راهکارهای تجربه شده توسط کشورهای توسعه یافته به عنوان پیشنهادی اثر بخش جهت افزایش عملکرد بازار سرمایه ارائه می نمایند(عثمان ، 2010).
بنابر اهمیت بازار سرمایه در فرآیند رشد و توسعه پایدار برای یک کشور می تواند منافع حیاتی مانند تخصیص بهینه منابع، کارایی عوامل تولید، کاهش هزینه های مرتبط با محدودیت های تجاری، امکان دسترسی به نهاده های کم هزینه تر را مهیا سازد؛ در نتیجه رشد توسعه بازار سرمایه افزایش رشد اقتصادی و اشتغال را در بر خواهد داشت، ضمن آن که زمینه افزایش تعداد رقبای واقعی را در بازار داخلی افزایش می دهد و این رقابت نیز به نوبه خود موجبات برانگیختن تولیدکنندگان در جهت بهبود کارایی و بهره وری را فراهم خواهد ساخت. لذا عملکرد بازار سرمایه یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشورهای منتخب می باشد.
شاخص پیچیدگی اقتصادی هر کشور، متوسطی از ارزشهای کالاهای صادراتی آن کشور است. ارزش هر کالا بهطور ساده بر اساس ۱- تعداد یا تنوع کشورهایی که آن کالا را تولید و صادر میکنند (که آن را پراکندگی تولید کالا مینامیم.) ۲- براساس ارزش کالاهای صادراتی دیگر آن کشورها محاسبه میشود. ارزشی که سبب میشود میزان قابلیتها و دانش لازم برای تولید محصولات وارد معادله شود. ارزشی که نمادی از میزان پیچیدگی تولید کالا است. استدلال این است که کالاهایی که توسط تعداد کشورهای کمی تولید میشوند کالاهای پیچیدهتری هستند و تولید آنها نیازمند قابلیتها و دانش بیشتر و پیچیدهتری است و در مقابل کالاهایی که توسط کشورهای زیادی تولید میشوند قابلیتها و دانش کمتر و سادهتری لازم دارند. شاخص پیچیدگی اقتصادی میزان دانشی را که در ساختار تولیدی هر اقتصاد مجتمع شده منعکس میکند (چشمی و ملک الساداتی، 1392).
توسعه مالی
توسعه مالی مفهومی است جامع که در شش بعد مختلف: توسعه بخش بانکی،توسعه بخش مالی غیر بانکی،توسعه بخش پولی و سیاست گذاری پولی،مقررات و نظارت بانکی،باز بودن بخش مالی ومحیط نهادی تعریف می گردد. براساس مطالعات انجام شده، توسعه مالی مفهومی چند وجهی است که علاوه بر بعد پولی و بانکی، ابعاد و مؤلفه های دیگری چون آزادی بخش مالی، کیفیت مقررات و نظارت حاکم بر این بخش، پیشرفت های فنآوری، میزان رقابت و ظرفیت های نهادی موجود را نیز شامل می شود . ساختار مالی یک کشور از بازارها و محصولات مالی مختلف تشکیل شده است و چند معیار محدود نمی تواند تمام جنبه های لازم توسعه مالی را در برگیرد (دادگر و نظری، 1388).
رشد اقتصادی
تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مقیاسهای اندازهگیری در اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی در برگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در داخل یک کشور تولید میشود. رشد اقتصادی عبارت است از رشد واقعي توليد ناخالص داخلي كشور (يعني رشد اسمي پس از تعديل تورم) در مقايسه باسال قبل (امیررحیمی، 1387).
بازار سرمايه
بازار سرمایه به بازارهای مالی جهت خرید و فروش اوراق قرضه یا اوراق بهادار، با سررسید بیشتر از یک سال و داراییهای بدون سررسید، اطلاق میشود. در معمولترین تقسیمبندی، بازار سرمایه از نظر مرحله عرضه اوراق بهادار، به دو بازار اولیه (بازار دست اول) و ثانویه (بازار دست دوم) تقسیم میشود. در یک تقسیمبندی کلی دیگر، بازار سرمایهای ایران از نظر شرایط شرکتها، به دو بازاربورس اوراق بهادار و فرابورس طبقهبندی میشود. در زیرمجموعه بازار بورس اوراق بهادار و فرابورس بخشبندی دیگری وجود دارد که حضور در هر کدام از آنها شرایط و ضوابط خود را داراست.
فهرست جداول و اشکال 1
چکیده 2
فصل اول 3
کلیات پژوهش 3
1-1 مقدمه 4
1-2 بيان مسأله پژوهش 5
1-3 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش 7
1-4 چهارچوب نظری پژوهش 9
1-5 جنبه جديد بودن و نوآوري در پژوهش 10
1-6 اهداف کلی و ویژه پژوهش 10
1-7 سوالات پژوهش 10
1-8 فرضیه های پژوهش 11
1-9 تعاریف واژهها و اصطلاحات تخصصی 11
1-10 خلاصه فصل اول 13
فصل دوم 14
ادبیات موضوع و سوابق پژوهش 14
2-1 مقدمه 15
2-2 ادبیات موضوع 16
2-2-1 نظریه پیچیدگی 16
2-2-2 تاریخچه پیچیدگی اقتصادی 18
2-2-4 تعریف شاخص پیچیدگی اقتصادی 22
2-3 نقش بازار های مالی در اقتصاد کشورها 23
2-3-1 ویژگی های یک سیستم مالی خوب 27
2-3-2 کارکردهاي اقتصادي و مزاياي بازارهاي مالي 28
2-3-3 مفهوم توسعه مالی 31
2-3-4 شاخص های توسعه مالی 34
2-4 بازار های سرمایه 35
2-4-1 مفهوم بازارهای سرمایه 35
2-4-2 ابزارهای بازار سرمایه 37
2-4-4 اهمیت و کاربردهای بازارهای سرمایه در اقتصاد کشورها 40
2-4-5 تأثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر عملکرد بازارهای سرمایه 42
2-5 تأثیر رشد اقتصادی بر عملکرد بازارهای سرمایه 44
2-6 تأثیر توسعه مالی بر عملکرد بازارهای سرمایه 49
2-7 سوابق پژوهش 51
2-7-1 پژوهش های خارجی 51
2-7-2 پژوهش های داخلی 56
2-8 الگوی پژوهش 62
2-9 خلاصه فصل دوم 63
فصل سوم 64
روش شناسی پژوهش 64
3-1 مقدمه 65
3-2 روش شناسی پژوهش 65
3-3 معرفی الگوی پژوهش 66
3-4 قلمروهای پژوهش 67
3-4-1 قلمرو زماني پژوهش 67
3-4-2 قلمرو مکانی پژوهش 67
3-4-3 قلمرو موضوعی پژوهش 67
3-5 جامعه آماری و نمونه آماری پژوهش 67
3-6 روش گردآوری اطلاعات و ابزار گردآوری اطلاعات 68
3-7 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 68
3-7-1 داده های اقتصادی 68
الف) داده های سری زمانی 68
ب) داده های مقطعی 69
ج) داده های تلفیقی یا تابلویی (پانل) 70
3-7-2 مزیت های اقتصادسنجی داده های پانل 71
3-7-3 مدل های رگرسیونی داده های تلفیقی و حالتهای مختلف در تخمین آنها 74
3-8 تخمین مدل رگرسیونی پانل با رویکرد اثرات مشترک (CEM) 78
3-9 تخمین مدل رگرسیونی پانل با رویکرد اثرات ثابت (FEM) 80
3-10 آزمون تشخیصی وجود و معنی داری اثرات مقطعی یا گروهی 81
3-11 تخمین مدل رگرسیونی پانل با رویکرد اثرات تصادفی (REM) 84
3-12 آزمون تشخیصی هاسمن برای تعیین نوع اثرات 85
3-13 حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) 90
3-14 پانل های ناپایا 95
3-15آزمون های ریشه واحد در پانل 96
3-15-1 آزمون لوین، لین و چو(LLC) 99
3-16 خلاصه فصل سوم 101
فصل چهارم 102
تجزیه و تحلیل اطلاعات 102
4-1 مقدمه 103
4-2 تصریح مدل پژوهش 103
4-2-1 آمار توصیفی متغیرهای پژوهش 103
4-2-2 تخمین و برآورد مدل پژوهش 105
4-3 برآورد الگو و تحلیل نتایج 107
4-5 خلاصه فصل چهارم 110
فصل پنجم 112
نتیجه گیری و پیشنهادات 112
5-1 مقدمه 113
5-2 بررسی فرضیه های تحقیق و تفسیر نتایج پژوهش 113
5-2-1 بررسی فرضیه های تحقیق 113
5-3 محدوديتهاي پژوهش 116
5-4 پیشنهادات کاربردی پژوهش 117
5-5 پيشنهادات براي پژوهشهاي آتي 119
منابع و مأخذ 120
منابع فارسی 121
ضمائم 127
چکیده انگلیسی 134
فهرست جداول و اشکال
عنوان صفحه
نمودار (2-1): الگوی پژوهش 62
جدول (4-1): آمار توصیفی متغیرهای پژوهش 104
جدول (4-2): ضریب همبستگی پیرسون 105
جدول (4-3): نتایج آزمون اف لیمر 106
جدول (4-4): نتایج آزمون هاسمن 106
جدول (4-5): نتایج آزمون وابستگی مقطعی و ناهمسانی واریانس 107
جدول (4-6): نتایج برآورد الگوی پژوهش 108
جدول( 5-1): بررسی فرضیه های پژوهش 116
جدول (4-1): آمار توصیفی متغیرهای پژوهش 128
جدول (4-2): ضریب همبستگی پیرسون 129
جدول (4-3): نتایج آزمون اف لیمر 130
جدول (4-4): نتایج آزمون هاسمن 131
جدول (4-5): نتایج آزمون وابستگی مقطعی و ناهمسانی واریانس 132
جدول (4-6): نتایج برآورد الگوی پژوهش 133