چکیده
من مدل کتاب کینزی جدید پویا (DNK) را بسط می دهم تا تولید خانگی و تصمیمات عرضه نیروی کار را در کنار هر دو عامل بسیط و متمرکز لحاظ نماید. تولید خانگی یک تاثیر نامتقارن تغییرات دستمزد را بر نرخ اشتغال و میانگین ساعات کار معرفی می کند. در نتیجه، مسیر مجموع ساعات کار روی چرخه کسب و کار مبهم می شود. زمانیکه کشش پذیری جانشینی بین کالاهای خانگی و بازار در بالای یک آستانه با مقدار 2 قرار داشته باشد، جمع ساعات موافق دوری می شود. در مقابل، مجموع ساعات کار همواره در مدل آن کتاب ضد دوری هستند. این ناسازگاری برای سیاست پولی دارای اهمیت است: اگر یک بانک مرکزی تولید خانگی را از تحلیل خود کنار بگذارد، شکاف برو نداد را بصورت نادرستی اندازه گیری می کند. زیان رفاهی حاصل از لحاظ تعادل مصرف برابر با 0.013 است.
1-مقدمه
من در این مقاله، این پرسش را مطرح می کنیم که چگونه تولید خانگی – فعالیت هایی همچون تهیه غذا، اتوشویی، و چمن زنی – بر تصمیمات در مورد دو عامل عرضه نیروی کار در حضور چسبندگی های اسمی، تاثیر می گذارد. من در می یابم که زمانی که هزینه فرصت تولید خانگی افزایش می یابد، افراد روزهای بیشتری را در هر دوره کار می کنند (عامل بسیط)، درحالی که روزهای کاری نسبتا کوتاه تری را انتخاب می نمایند (عامل متمرکز). در نتیجه، مجموع ساعات کار در پاسخ به یک شوک TFP بازار افزایش می یابد، که در تقابل با چیزی است که در مدل کتاب DNK رخ می دهد...