چکیده
این مقاله انگیزه های اقتصادی ارزش گذاری مجدد دارایی های ثابت شرکت های ثبت شده سوئیس را بررسی می کند. ما بینش های بین المللی را در مورد انگیزه های ارزش گذاری مجدد، بخصوص در یک رژیم مبتنی بر ذینفع، در طول دوره ای که با تغییرات قابل توجه در استانداردهای حسابداری در مورد ارزش گذاری دارایی های ثابت شناخته می شود، فراهم می سازیم. همچنین، ما تاثیر ذینفعان بین المللی را بر تصمیم ارزش گذاری مجدد دارایی ها مورد آزمون قرار می دهیم. یافته های برآمده از داده های تجمیع شده، روابط مثبتی را بین ارزش گذاری مجدد و هر دو نسبت فروش خارجی و بدهی، و یک رابطه منفی را با فرصت های سرمایه گذاری نشان می دهند. این یافته ها نشان می دهند که ارزش گذاری مجدد بعنوان ابزاری جهت بهبود ادراکات اعتبارگذاران و ذینفعان خارجی راجع به سلامت مالی شرکت و در نتیجه بهبود ظرفیت استقراض شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. یافته های میان بخشی نشان می دهند که اگرچه نسبت بدهی در طول دوره های بررسی شده کاهش یافته است، اما نرخ های بهره برای شرکت هایی که به ارزش گذاری مجدد صعودی دارایی های ثابت خود (در مقایسه با غیر ارزش گذاری کنندگان) پرداخته اند کاهش یافته اند، که این امر فرضیه بدهی-هزینه را مورد تاکید قرار می دهد.
1-مقدمه
قوانین حسابداری در تعدادی از کشورها (مثلا استرالیا، بلژیک، و بریتانیا)، ارزش گذاری صعودی دارایی های ثابت– بدون یک تنزل قبلی بهای اسمی – را بنا بر صلاحدید مدیران مجاز می شمارند. عدم تقارن اطلاعاتی در مورد ارزش دارایی های شرکت باید با این عزیمت از اصل هزینه تاریخی کاهش یابد (براون، ایزان، و لوه، 1992، ص 41)....