چکیده
یک دهه پیش، Shackley and Wyne (1996) بیان داستند که: غالبا فرض می شود که عدم قطعیت علمی یک مشکل برای خط مشی زیست محیطی است. بسیاری از تصمیم گیرندگان و دانشمندان مشاور معتقدند که خط مشی به طور ایده آل باید مبتنی بر دانش علمی قابل اعتماد، قوی و قطعی باشد.
1-مقدمه
امروزه، با توسعه علم سیستم های پیچیده و همچنین تمرکز بر پایداری طولانی مدت، می دانیم که دانش اضافی همواره نمی تواند همه جواب ها را تامین کند. در نتیجه، مدیران منبع طبیعی و سیاست گذاران باید راههایی برای حرکت رو به جلو علی رغم وجود شرایط غیر قطعی آینده و ریسک های مربوطه پیدا کنند. متاسفانه، وجود عدم قطعیت همواره و تا هنوز بهانه ای برای به تاخیر انداختن عمل بوده است. این امر تا اندازه ای به خاطر این باور بوده است که قطعیت علمی پیش نیازی برای ایجاد توافق بوده (Shackley and Wynne 1996) و مذاکرات تا زمان دست یافتن به اطلاعات بیشتر به تاخیر می افتند. موضوع تغییر آب و هوا یک نمونه اولیه از این اثر است. در سازمان ها و چرخه های سیاسی مختلف، بیشتر تمرکز بر چگونگی کاهش سطح عدم قطعیت در پیش بینی های تغییر آب و هوا است. کاهش برخی از عدم قطعیت ها معقول است، اما عدم قطعیت هایی که ذاتی سیستم هستند قابل حذف نیستند. زمانیکه عدم قطعیت های ذاتی غالب می شوند، تمرکز باید از کاهش عدم قطعیت ها به سمت تصریح و برقراری ارتباط با آنچه که درباره سیستم مشخص است و تعیین واکنش های قوی و موثر تغییر کند. بخش بعدی، عدم قطعیت ذاتی را تعریف کرده و منابع مشترک را شناسایی می کند. سپس بعضی از چالش های ارتباط عدم قطعیت با سهامداران بیان شده و یک رویکرد مبتنی بر سناریو به عنوان ابزاری برای غلبه بر این چالش ها ارائه می شود. یک مورد مطالعاتی که در آن مدلسازی تعاونی اطلاعات مربوط به اثرات بالقوه تغییر آب و هوا بر تقاضا و عرضه آب را منتقل می کند به عنوان مثال مطرح می شود. این مقاله با توصیه هایی برای پیام آوران و دریافت کننده گان اطلاعات حاوی عدم قطعیت ها خاتمه می یابد...