چکیده
صدمات ناشی از ترافیک جاده ای دومین علت اصلی مرگ و میر در ایران است. پس از فاجعه یازده سپتامبر، افراد بسیاری در سراسر جهان شیوه مسافرت خود را به حمل و نقل ریلی و جاده ای تغییر دادند. پس از سقوط هواپیما در ارومیه (2011) ما در صدد بررسی نگرش مردم ایران و شیوه های رفتاری آنان نسبت به حمل و نقل هوایی برآمدیم. نظرسنجی تلفنی مقطعی بر روی ساکنین شهر تهران انجام گرفت. پرسشنامه معتبر ترکیبی جهت گردآوری اطلاعات مربوط به جنبه های مختلفی که می توانند بر نحوه برداشت افراد از محیط پیرامون و حوادث اثر بگذارند، مورد استفاده قرار گرفت. نیمی از جمعیت نمونه نگرانی هایی در رابطه با دسترسی ایمن به مقصد خود در سفر با شرکت های هواپیمایی ایران داشتند. مهم ترین مشخصه هایی که بر اعتماد مصاحبه شوندگان به سفر هوایی تأثیر می گذاشت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی آنان و ترس از محدودیت ها بود. افزون بر این، وضعیت اقتصادی آنها و ارتباطشان با شبکه جهانی بر برداشت آنان از ایمنی به هنگام مقایسه شرکت های هواپیمایی ایران با همتایان خارجی شان، اثر می گذاشت. شرکت های هواپیمایی قدیمی با نقص های فنی (در نتیجه تحریم های طولانی مدت) علت اصلی برای احساس ناامنی در میان مردم بود. تحریم های بین المللی علیه ایران بر نحوه برداشت مردم این کشور از خطوط هواپیمایی ملی تأثیر گذاشته است؛ این نتایج اهمیت کنوانسیون شیکاگو و حقوق بشر را به ما یادآوری می کند.
1-مقدمه
امروزه ابزارهای سریع تر و ایمن حمل و نقل و سفر به یک نیاز اساسی تبدیل شده اند. مردم همیشه ایمنی را به عنوان جنبه مهمی از زندگی روزمره خود در نظر می گیرند. در حال حاضر پرواز امن ترین شیوه برای سفر است؛ به همین خاطر است که بیشتر مردم سفر هوایی را به عنوان بهترین گزینه، انتخاب می کنند. از سوی دیگر، استرس و اضطراب در میان مسافران هوایی به میزان ده برابر از مسافران جاده ای کمتر است [1-3]. به علاوه، یک سانحه هوایی اثر قاطعی هم بر عموم مردم و هم خدمه دارد، در نتیجه ارتقای امنیت و ایمنی پروازها، امری حیاتی است...