دانلود مقاله ترجمه شده عامل بالقوه اخلاقی فردگرایی و منطق ابزاری در تحقیق حسابداری

نفوذ  اثبات گرایی در تحقیق حسابداری ، ریشه در بیقراری عمیقی دارد که توسط بعضی محققان احساس گردید . هر چند محدودیت های روش شناسانه تحقیق اثبات گراء و همچنین شالوده های سیاسی و فرهنگی  برتری اش به طور منظم در مطالب قبلی به طور برجسته نشان داده شده است ، مزیت های بین رشته ای بودن هنوز توسط موسسات مهم مسلط بر حوزه انکار می شوند . مقاله پیش رواستدلال می کند که مورد حامی کثرت گرایی دانشگاهی ، معهذا ارزش پیگیری را دارد چون نه تنها تحقیق حمایت از کسانی را فراهم می نماید که در پیشنهاد بیرحم ( و بعضی مواقع موفقیت امیز) برای باز بودن بیشتر در تحقیق حسابداری درگیر هستند . هدف اصلی مقاله این است تا این کوشش  را از طریق  حرکت کردن در راستای استدلال بهبود بخشند و توسعه دهند . این حوزه کشف نشده اصول اخلاقی را می توان به عنوان مبنایی برای استدلالات اصلی حمایت کننده کثرت گرایی معنوی استفاده نمود که ممکن است به ترقی اگاهی مسیر های تحقیقی جایگزین و احتمالاتی کمک نماید – هر چند این موضع حایز اهمیت می باشد تا آرزوهای غیر واقعی را نپروراند . ما با ترسیم دیدگاه  تجدد چارلز تایلور ، پیشینه اخلاقی غنی تر  را  برجسته می نماییم که  استرس فعلی در قاعده ارزش های فردگرایانه و دلیل ابزاری رشد اش را تفسیر نموده است . در نتیجه ، ما جریان اصلی حسابداری را با چشم انداز چارچوب جایگزین برای دستور جلسه تحیق اش از طریق پذیرفتن یک رفتار دلسوزی فراهم می کنیم . تحلیل نادیده گرفتن  مرچانت از تحقیق بین رشته ای در امریکای شمالی به عنوان مبنای انتقادی و نقطه شروع استدلا ل امان استفاده خواهد شد .

من فکر می کنم که در آنجا در مورد وضعیت و مسیر تحقیق حسابداری یک حس فزاینده ای وجود دارد که این یک کار راحتی نمی باشد . هر چند تحقیق حسابداری در انواع روش های مختلف در بعضی بافت های متفاوت به طور شمرده بیان گردید ، معهذا دیدگاهی وجود دارد که تحقیق حسابداری به اندازه کافی نوآورانه نمی باشد و به طور فزاینده ای از حالت سرگرمی تفکیک شده است . ( هاپوود 2007 ، صفحه 1365) .

متاسفانه ، امروزه این کلمات در زمانی تا حد ممکن مرتبط به نظر می رسند که در ابتدا چندین سال پیش قبل از ملاقات اعضای موسسه حسابداری آمریکایی (AAA) توسط آنتونی هوپوارد بیان شدند . آنها ترسیم دقیقی را از " حس ناآسودگی " یا ناراحتی حس شده توسط تعدادی از محققان حسابداری در مواجه با نفوذ طاقت فرسا الگوی اثبات گرایی بر طبق قاعده اشان را فراهم می کنند . همچنین برآورد هوپوود یک گفتمانی از ناشنوایی را نمایش می دهد که ادامه یافته است تا بین دو جناح مخالف شایع گردد : از یک طرف ، " اعضای  مکتب  روچستر " ( کریستنسون 1982) و طرفداران تحقیق رفتاری در جبهه قدرتمند آمریکای شمالی اشان موضع گرفته اند و از طرف دیگر ، جامعه نسبتا بزرگ محققان بواسطه تعهد اشان به یک شناخت آکادمیک بزرگ تر بین رشته ای و مورد درخواست برای تحقیق ، متحد شده اند که با الزمات  "بنیاد گرایی " اثبات گراء به حرکت در می آید . با قضاوت از طریق کمیت و کیفیت مشارکت ها برای این " گفتمان " در هر دو سمت تقسیم " ، آنچیزی که ظهور یافته است بیشتر از یک  تک سخنگویی بجای بحث صریح و آزاد بین دوطرف می باشد که مشتقاق می باشند تا سپری نمایند : با یک سری شکایات قانونی از جانب همتایان کیفی اشان ( مدافعان مثبت گرایی ) مواجه شده اند که این افراد بواسطه  باور های متعصب گمراه شده بودند ...