دانلود مقاله ترجمه شده فناوری اطلاعات و طراحی مجدد فرآیند تجارت

طراحی مجدد فرآیند تجاری (BPR) و فناوری اطلاعات (IT) شرکای طبیعی هستند و هنوز این رابطه بطور کامل مورد بهره برداری قرار نگرفته است. سازمان هایی که از IT برای مهندسی دوباره فرآیندها استفاده کرده اند، سود فراوان برده اند. این مقاله به این امر می پردازد که آنهایی که می خواهند طراحی مجدد فرآیند تجاری را انجام دهند، باید بتدریج از قابلیت های فناوری اطلاعات استفاده نمایند. طراحی مجدد فرآیند همواره موفقیت آمیز نیست و تقریبا همیشه با رنج و دست کم اثرات جانبی نارضایت بخش انجام می شود. کمپانی هیا بسیاری کار مهندسی دوباره را بر عهده گرفته اند که تنها نتیجه مثبت اندکی را دریافت کرده اند. چطور می توان امتیازات برای موفقیت آن را افزایش داد؟ در اینجا ما چند درس را از پیش می گیریم.

هر دهه، سازمان امریکا رویکردی را برای مدیریت تغییر سازمانی می یابد و دهه 1990 شاهد هیچ استثنایی نبود. رویکرد بهبود پیشروی عملکرد در دهه 1990، طراحی دوباره فرآیند تجاری (BPR) یا مهندسی دوباره فرآیند تجاری بود. عبارت "مهندسی دوباره" نخست در زمینه فناوری اطلاعات (IT) ظاهر شد و سپس  از جهتگیری IT اولیه خود به یک فرآیند تغییر وسیع تر تکامل یافت. هدف از این رویکرد بهبود شدید، بهره های سریع و زیاد در عملکرد سازمانی با شروع از حذف پاکسازی در طراحی فرآیند تجاری هسته ای سازمان است. با ورود به دهه 1990، سازمان ها لازم دیدند تا ظرفیت کار تیمی و ارتباط محور منعطف تر و هماهنگ تری را ایجاد نمایند. بسیاری از کمپانی های ایالات متحده، مهندسی دوباره را موثرترین ابزار برای طراحی مجدد فرآیندهای مرکزیشان و پیاده سازی تغییرات برای کارآمدتر و رقابتی تر ساختن سازمان دانسته اند. انگیزه مهندسی دوباره معمولا تشخیص این احساس نیاز به تسریع این فرآیند، کاهش منابع مورد نظر، بهبود بهره وری و بازدهی و افزایش رقابتی شدن بود (Hammer and Stanton, 1995; Verespej, 1995; Wellins and Murphy, 1995).

BPR در حال عبور از دومین موج خود است. همینطور که سازمان ها روابط بین سازمانی، اتحاد و دیگر روش های هماهنگی بین کمپانی خود را توسعه می دهند، BPR اهمیت می یابد. این روابط نیازمند مهندسی دوباره برای تسهیل پردازش بین مرزهای دو سازمان می باشد (Nissen, 1998; Broadbent et al., 1999).  همر و چامپی (2001) به موضوع هزاره جدید در مورد اصلاح روشن کتاب معروفشان "مهندسی دوباره سازمان" ، جان دوباره بخشیدند. این کتاب یک بار دیگر ارتقای فرآیند را به جبهه مقدم هوشیاری مدیرتی تجاری می آورد. آنها هدف از ایجاد بهره های زیاد در کاهش "پسماند و اضافات" سازمان را مجددا معرفی کردند. آنها پیشنهاد می کنند که ما همه مشغول بررسی دوباره هر تک فرآیند و ساخت دوباره تجارت ایالات متحده از بنیان تا بالا هستیم.

دلیل دیگر برای محبوبیت BPR ، به تاکید زیاد بر تلفیق وب سایت های تجاری با میراث پشت خط و سیستم های بنگاهی و نیز پایگاه های سازمانی مربوط می شود. این تلفیق می تواند مستلزم مهندسی دوباره وسیعی باشد (Kalakota and Robinson, 1999). جیمز چمپی استاد مدیریت در کتاب جدیدش بیان می دارد که BPR در دهه 1990 علاجی برای سازمان های کساد بود که فاقد تمرکز مشتری و توانایی رقابتی بودند. امروز، او مهندسی دوباره دهه اخیر را تنها یک شروع می داند. مهندسی دوباره تنها نخستین گام بود. در این دهه، تجارت به ادامه کار از طریق استفاده از فناوری بری افزودن مشتریان، تهیه کنندگان و دیگر شرکا به مجموعه طراحی مجدد فرآیند نیاز خواهد داشت. او این فرآیند را مهندسی X می نامد. X نشان دهنده عبور از مرزهای سازمانی است. همراه با مهندسی دوباره، او معتقد است که کمپانی ها هیچ چاره ای ندارند جز اینکه مهندسی X را انجام دهند. کمپانی هایی چون سیسکو، دل، اینتل و سولکترون مثالهایی هستند از پیاده سازی موفق مهندسی X (Champy, 2002).

با این حال با ورود ما به دهه 1990، مجموعه دیگری از ابزار، سازمان ها را به جایی که تیلوریسم رسید، تبدیل کرد. این از قابلیت های فناوری اطلاعات بود که به وسیله سخت افزار، برنامه های نرم افزاری و ارتباطات راه دور ارائه می شد. جابجایی قابل توجه از فناوری پردازنده مرکزی به سیستم های باز مبتنی بر PC، "تمرکززدایی"  IT  را افزایش داد. کاهش قابل توجه هزینه IT به سرمایه گذاری های فراوانی در برنامه های IT انجامید که تغییر سازمانی بسیار پیچیده آن را شبیه سازی کرده اند. فناوری اطلاعات در اغلب موارد به کار رفته است تا موانع ارتباطی بین وظایف سازمان را بشکند، کارگران خط را تقویت نماید و از مهندسی دوباره فرآیند پشتیبانی نماید. در اغلب موارد، IT برای تسریع کار اداری استفاده شده است تا تبدیل و تغییر آن. مجریان بالا، IT را یک منبع بالقوه با برتری رقابتی می دانند....