چکیده
هدف اين مطالعه ارائه روش مديريت رفاقتي براي افزايش اثربخشي رفتار سازماني مديران است. روش تحقيق توصيفي است. نمونه اي شامل 305 حوزه گردآوري شده است. داده هاي جمع آوري شده به كمك آمار توصيفي و استنباطي شامل ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون همبستگي چند متغيره تحليل مي شوند. اين مطالعه نشان داد كه همبستگي زيادي بين مديريت رفاقتي و اثربخشي مديران وجود دارد و رابطه مثبتي بين مديريت رفاقتي و مديران،روابط انساني،كار گروهي، انعطاف پذيري و استفاده از روشهاي جديد در آموزش وجود دارد.
مقدمه
اين روزها مسائل زيادي در موسسات آموزشي وجود دارد و يكي از آنها عدم وجود مشاركت در فرايند تصميم گيري است. ارائه آموزش هاي نيمه تخصصي و عمومي به افراد بين سنين 7 تا 18 سال هدف مهم وزارت اموزش و پرورش ما از ديد كيفي است كه حدود 18.5 ميليون دانش آموز و اوليا آنها و 1000000 معلم و ديگر مقامات سيستم آموزشي را كه بيش از نيمي از جمعيت كشور كه به طور مستقيم با آموزش در ارتباط هستند را در بر مي گيرد. استقرار سيستم آموزشي مفيد موجب ايجاد همسويي ملي و حساسبت، مشاركت چند بعدي موسسات اجتماعي و سازمانها و استفاده از منابع مادي و انساني مي شود و موجب تقويت توان جوامع محلي مي شود. شناسايي اين هدف نيازمند انعطاف پذيري،ازادي مقامات در حوزه عمل، اطمينان بيشتر به تصميم گيري محلي در حوزه هاي آموزشي و به خصوص توجه به تركيب سيستم هاي فرهنگي و اجتماعي و شرايط مختلف زندگي افراد مي شود . واژه رفاقتي اشاره به دامنه اي از افراد دارد كه هدف مشترك دارند. مدلهاي رفاقتي شامل همه تئوري هايي است كه بر اين موضوع تاكيد دارند كه قدرت و تصميم گيري بايد بين اعضا سازمان مشترك باشند ( بوش 2003)...