دانلود تحقیق فلسفه با عنوان پدیدار شناسی فلسفی و جامعه شناسی پدیدار شناسانه (فایل word)
عنوان فارسي
:
تحقیق فلسفه با عنوان پدیدار شناسی فلسفی و جامعه شناسی پدیدار شناسانه (فایل word)
چکیده
در تاریخ فلسفه ما همواره به سه موضع روبه رو اییم . جهت گیری فلاسفه چه در غرب و چه در شرق به سه دسته ی عمده قابل تقسیم است که ما برای سهولت کار، آن ها را به نگاه های هیومی، کانتی و هگلی تقسیم می نماییم. نگاه هیومی قایل به این است که گزاره های شناختی ما حایز ویژگی ترکیبی- پسینی اند. به عبارت دیگر کلیه ی گزاره های شناختی، پس از تجربه حاصل می شوند و بدین ترتیب علوم به تمامی استقرایی اند. کانت اما عالم واقع را که در نزد هیوم دارای اصالتی کامل است، قابل شناسایی نمی داند بلکه آن چه به حوزه ی شناخت ما وارد می شود همانا پدیداری از .واقع است. به عبارت دیگر عالم واقع به صورت اصیل آن قابل شناخت و دسترسی نیست. هگل از این وضعیت فلسفه ی کانت استفاده می کند و معتقد است حال که عالم واقع و چیستی و چگونگی آن قابل دسترسی و شناخت نیست، پس از کجا می توان به وجود آن پی برد. به عبارت دیگر وجود این عالم دست نایافتنی (عالم واقع در قالب شیء فی نفسه) در معرض تردید قرار می گیرد و ما با پدیداری محض روبه رو خواهیم بود که پای در عالم واقع ندارد و دارای اصالتی ذاتی است. جهان پدیدار شناسی نیز به تبع این دو نگاه به پدیدار (پدیدار با ریشه در واقعیت و پدیدار محض و اصیل) به دو دسته قابل تقسیم است. در تاریخ فلسفه غرب گروهی از پدیدارشناسان به کانت نزدیک تراند و پدیدار شناسی را رو به سوی واقعیت می دانند و گروه دیگر آن را دارای اصالت ذاتی و مقدم بر عالم واقع به تعریف در می آورند. این دسته به هگل بسیار نزدیک تراند. هوسرل، ماکس شلر و هایدگ در سال های پایانی فعالیت فلسفی اش را می توان در گروه دوم جای داد و هایدگر نخستین (در کتاب هستی و زمان) و سارتر(در کتاب هستی و نیستی) را در گروه دوم. جامعه شناسی پدیدار شناختی نیز به جهت خصلت انضمامی این علم به پدیدارشناسی با نگاهی کانتی و تجربی بسیار نزدیک تر است و این نوشتار سعی در واکاوی این موضوع دارد. می توانید این تحقیق رشته فلسفه را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
شناخت ها تماما شناخت های علمی اند . دارای روش شناسی علوم تجربی اند. و شناخت های متافیزیکی را باید از حوزه ی اعتنا بیرون راند. شناخت های فلسفی، الهیاتی و ... معنایی همانند این جمله دارند که "میز می خندد" از آن جایی که این جمله قابلیت تحقیق پذیری و آزمون پذیری ندارد، پس به عنوان جمله ی فاقد معنا باید دور انداخته شود. جملات حوزه ی فلسفه و الهیات به تمامی از این دسته اند. این گروه که دیوید هیوم پدر روحانی آن ها به شمار می رود کاملا به فلاسفه ی اصالت واقع مشهور اند و در نهایت به دلیل آن که حتا علوم تجربی نیز قابل اثبات تام و تمام ندارد به همان شکاکیتی می رسند که دیوید هیوم بدان مشهور و شناخته شده است.
در مقابل این گروه از فلاسفه، عده ی دیگری معتقد اند که امکان دست یابی به عالم واقع وجود ندارد و آن چه اسنان ها به عنوان موجودات شناسا با آن روبه رویند عالم پدیدارهاست. یعنی آن گونه که عالم واقع بر ما جلوه گر می شود با عالم واقع به گونه ی اصیل آن متفاوت است. شیء فی نفسه قابل دست یابی و در نتیجه شناسایی نیست و ما با پدیداری از آن مواجه ایم. بدین ترتیب استعدادهایی که انسان به صورت پیشاتجربی در دایره ی تفکر خود از آن ها برخوردار است در امر شناخت، دخیل می گردند .
شناسایی انسان ها از عالم ابژکتیو (عالم واقع) به صورت شناختی منفرد و خاص در می آید. کلیه اندیشمندان قایل به تفاوت علوم انسانی و تجربی در این دسته جای می گیرند.
فهرست مطالب
· چکیده
· مقدمه
· یافته ها
· ادموند هوسرل
· ماکس شلر
· مارتین هایدگر
· جای گاه هستی در فلسفه ی هایدگر
· پدیدار شناسی فرانسوی
· جامعه شناسی پدیدارشناختی
· ژان پل سارتر
· جامعه شناسی پدیده شناختی
· آلفرد شوتس
· برگر و لاکمن
· نتیجه گیری و پیشنهاد
· منابع و مآخذ
Keywords:
پدیدارشناسی تجربی پدیدارشناسی متعالی هستی شناسی واقعیت ذات پدیدار پدیدار شناسی فلسفی
سایر منابع علوم اجتماعی در زمینه پدیدارشناسی