. پس از سال ها تجربه ،دنیا به این نتیجه رسیده است که اگر سازمانی بخواهد در اقتصاد و امور کاری خود پیشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نمانند باید از نیروی انسانی متخصص ،خلاق و با انگیزه بالا برخوردار باشد . منابع انسانی اساس ثروت واقعی یک سازمان را تشکیل می دهند . بین سرمایه انسانی و بهره وری در سازمان ها رابطه ای مستقیم وجود دارد . از دغدغه های مهم بنگاههای اقتصادی موفق جهان ، گرد آوری سرمایه انسانی فرهیخته و خردورزی است که قادر به ایجاد تحول در سازمانی که به آن متعلق هستند باشند . یک سازمان موفق مجموعه ای است مرکب از انسانهایی با فرهنگ سازمانی ، اندیشه و اهداف مشترک که با کار گروهی در نظام انعطاف پذیر سازمان ، تجارب و دانش خود را با عشق به پیشرفت روز افزون سازمان در اختیار مدیریت خود قرار می دهند . بنابر این هر فرد نسبت به سازمان و وظیفه ایی که انجام می دهد، احساس مالکیت خواهد کرد . استفاده از توانایی های بالقوه منابع انسانی برای هر سازمانی مزیتی بزرگ به شمار می رود(الماسی اصفهانی و حدادی، 1395). لذا در این تحقیق بر آن هستیم تا رابطه بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد نیروی انسانی را مورد بررسی قرار دهیم. می توانید این پژوهش مدیریت اجرایی را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
امروزه مسائل زیادی پیرامون فعالیتها و عملکردهای شرکتها وسازمانها وجود دارد،معمولاً هرچه شرکتها توسعه یافته تر و جهانی تر شوند و در عرصه بازارهای جهانی مطرح تر گردند،با دغدغه ها و مسائل زیادی ازجمله کسب اعتبار جهانی، کسب سود، قدرت وتولید بهینه و بهروری بیشتر روبرو خواهند بود. عوامل بسیاری وجود دارد که توضیح می دهند که چرا بعضی از کشورها در مسائل اقتصادی ازدیگرکشورها موفق تر میباشند. طی دهه های اخیر روند فزاینده پیشرفت صنعتی از یک سو و محدودیت منابع طبیعی و زیست محیطی از سوی دیگر توجه جامعه بشری را به مسأله حفظ محیط زیست جلب نموده ، همچنین تقاضای روزافزون ذی نفعان از شرکت ها برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی ،شرکتها را به درگیرشدن در مسئولیتهای زیست محیطی واجتماعی تشویق می کند.دراثرجهانی شدن ،شرکتها درکشورهای درحال توسعه مایل به حرکت به سوی بازارهای جهانی بوده ،از این رو به منظور مقبولیت در بازارهای جهانی ،باید نشان دهند که در حال ایفای مسئولیت های زیست محیطی و اجتماعی شان هستند. لذا یکی از با اهمیت ترین موضوعات مطرح شده درسطح جهانی برای شرکتها موضوع مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی است (وحیدی الیزایی و فخاری،1394). مسؤولیت اجتماعی سازمان، عامل اساسی بقای هر سازمان است. شرکتها و موسسات در جامعه ای کار می کنند که آن جامعه برای آنها فرصتهای مختلفی را جهت کسب سود و تحقق اهدافشان ایجاد کرده است، در مقابل این رفتار جامعه، سازمانهای مذکور نیز باید متعهد باشند که نیازها و خواسته های جامعه را آنگونه که مورد توجه ذینفعان است، برآورده کنند . از طرفی چالشهای محیطی عصر حاضر از نظر پیشرفت سریع فناوری، افزایش انتظارت مشتریان و ضرورت انعطاف¬پذیری، سازمانها را به جستجوی راهی برای تداوم بقای خود وادار کرده است . در این میان بسیاری از سازمانها راه حل و مزیت رقابتی را در نیروی انسانی خود میدانند. امروزه مشکل عمده بیشتر سازمانها بویژه در کشورهای در حال توسعه، کمبود مواد اولیه، انرژی و یا حتی فناوری نیست؛ بلکه مواردی است که مستقیم یا غیرمستقیم به مدیریت منابع انسانی برمی گردد(شیخ الاسلامی کندلوسی و آزوغ، 1395).
مسئولیت اجتماعی سازمان به عنوان رویکردی جدید در مباحث سازمان و مدیریت مطرح شده و امروزه جایگاه خود را دربرنامه ریزی کلان سازمانها ( از جمله در تدوین استراتژی، طرح ریزی سیستم های مدیریتی و ...) برجسته نموده است. مفهوم اصلی مسئولیت اجتماعی سازمان، کسب و کار مسئولانه و تعهد به شناسایی و تامین منافع تمامی ذینفعان سازمان با روشهای مناسب و بهره ور میباشد. دیدگاه کسب سود بیشینه به عنوان اولین هدف برای سازمان، هم اکنون جایگاه کم رنگی در ذهن مدیران دارد و توجه به بقا، رشد و ثبات و مسئولیت اجتماعی به عنوان یکی از اهداف اولیه برای سازمان ها مطرح است. مسئولیت اجتماعی با توجه به بعد اخلاقی و بشر دوستانه یکی از زیربناهایی اخلاق کسب و کار و از محورهای تعیین کننده مدیریت اخلاقی است. واژه ذینفعان که با مسئولیت اجتماعی شرکت شکل گرفت، سبب تغییر دیدگاه از حفظ منافع سهامداران به حفظ منافع ذینفعان و ایجاد توازن بهینه در منافع ذینفعان گردید انسانها سنگ بنا و روح سازمان ها هستند، آن را به حرکت در می آورند و اداره میکنند. مهم ترین مزیت رقابتی سازمان ها نیروی انسانی مستعد، شایسته و مسئول است. حتی با وجود فناوری پیشرفته، همچنان نقش انسان به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان، کاملاً مشهود است.توجه به ابعاد مسئولیت اجتماعی، اقتصادی، قانونی، اخلاقی، بشردوستانه و محیط زیست در عصر کنونی الزامی برای موفقیت سازمان ها و ورود به بازارهای رقابتی جهانی است. نقش منابع انسانی در نهادینه کردن فرهنگ سازمانی که بتواند تعادلی میان منافع اقتصادی و عملکرد اخلاقی سازمان بوجود آورد حائز اهمیت بوده و میتواند در تدوین راهبردها، سیاست ها وراهکارهایاجرایی مسئولیت اجتماعی شرکت اثر بخش باشد(میرجلیلی مهنا،1395). از طرفی سازمانها امروز تحت تاثیر عواملی از قبیل افزایش رقابت جهانی ، دگرگونی های ناگهانی ،نیاز به کیفیت و خدمات پس از فروش و وجود منابع محدود و ... زیر فشارهای زیادی قرار دارند .
برخی از روانکاوان اعتقاد دارند مسئولیت پذیری خصیصه ای است که از یک تصمیم سرنوشت ساز در برهه ای از زندگی انسانها نشئت می گیرد. به بیان دیگر انسانها تحت تأثیر عوامل گوناگون اجتماعی و تربیتی مسئولیت پذیر می شوند و این ویژگی را در پروسه زندگی خود پاس می دارند و در محیط کار نیز مسئولیت پذیر خواهند بود. اما آنها که چنین مرحله ای را طی ننموده اند، همواره از زیر بار مسئولیت شانه خالی خواهند کرد. کارشناسان علوم رفتارشناسی انسانها را در ارتباط با مسئولیت پذیری به دو گروه تقسیم می نمایند: انسانهای مسئولیت پذیر که مسئولیت آنچه را انجام می دهند بر عهده می گیرند و انسانهایی که تحت هر شرایطی از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند. از اینرو باید به هنگام انتخاب مدیران عنصر مسئولیت پذیری را به عنوان اساسی ترین ملاک انتخاب باید در مد نظر قرار داد. از سوی دیگر سیستم های کنترل در یک سازمان باید گونه ای شکل گیرد که کارکنان ناگزیر به مسئولیت پذیری باشند. به بیان دیگر سیستم های نظارتی باید به گونه ای باشند که مدیران و کارکنان نتوانند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. امروزه گسترش نظام شهرنشینی و پیچیده شدن هر چه بیشتر روابط در قالب نقش های متعدد باعث شده است تا مسئولیت پذیری اجتماعی، به یک موضوع جامعه شناختی مهم تبدیل گردد. موضوعی که در حوزه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جامعه ای و زیست محیطی قابل توجه و بررسی است(ناصرین و ذاکری حکمی، 1394).
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و افشا گرهای مرتبط با آن عامل ضروری یست که به تداوم شرکت ها منجر می شود. زیرا همه شرکت ها ارتباط هایی با جامعه دارند. لذا جامعه امکان بقای شرکت ها را در درازمدت فراهم می آورد. جامعه از فعالیت ها و رفتار شرکت ها بهره می گیرد (بهارمقدم و همکاران،1392).
فرآیند جهانی شدن، قدرت شرکتها را افزایش داده و شرکتها با افزایش فشار از طرف جامعه براي برخورداري از یک نگرش وسیع تر به اهداف و فعالیتهاي خود در ابعاد اجتماعی و محیطی مواجه هستند. فشار به شرکتها براي داشتن رفتار مسئولانه تر در مقایسه با نگرش اقتصادي و حداکثر سازي سود و ارزش، به یک معماي جدید براي تصمیمگیري در شرکتها تبدیل شده است. در حال حاضر اثرات اقتصادي شرکتها بر جامعه یک دغدغه جهانی است و انتظارات ذینفعان از نقش واحدهاي تجاري در جامعه در حال افزایش است. رهنمودها،
اصول، قوانین و مقررات براي رفتار شرکتها در جامعه به دنبال افزایش تقاضا براي شفافیت و پاسخگویی درباره عملیات شرکت و اثرات این عملیات بر جامعه در حال توسعه است و شرکتها به طور اختیاري یا الزامی گزارشات خود را در خصوص عملکرد خود در ابعاد اجتماعی، اخلاقی و محیطی تحت عناوین مختلفی منتشر میکنند (حسینی و حقیقت، 1395).
منظور از مسئوليت هاي اجتماعي سازمان، پيوستگي و اتحاد ميان فعاليت ها و ارز شهاي سازمان به گونه اي است كه منافع تمام ذي نفعان، شامل سهامداران، مشتريان، كاركنان، سرمايه گذاران و عموم جامعه، در سياست و عملكرد سازمان منعكس شود(مران جوری و علی خانی،1393).
مسئولیت اجتماعی شرکتی به عنوان یک نوع خاص مسئولیت پذیری است که با جامعه مبتنی بر دانش، اشاره به نااطمینانی منابع، توجه به جامعه پسا صنعتی و در نظر داشتن ریسکها؛ شناخته می شود(کرایتور ، 2014).
مسئولیت اجتماعی را می توان به عنوان موفقیت در فعالیت های کسب و کار که نه تنها با پیروی از قوانین و مقررات، بلکه با رویکردی که بین اهداف اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی تعادل برقرار می کند، به شیوه ای که برای شهروندان مفید است، تعریف کرد (آرنادوو و کاسسکا ،2012).
حوزه مسئولیت اجتماعی در بسیاری از کشورها با رشد خصوصی سازی معنا پیدا کرد. تا زمانیکه همه امکانات دولتی بود، دولتها وظیفه داشتند در کنار خدمت رسانی که انجام می دهند، به بحث مسئولیت اجتماعی هم بپردازند و در همه کشورها سازمانهایی نیز برای ایفا این نقش تشکیل شدند. و حتی با توسعه خصوصی سازی سازمانها و نهادهای خصوصی خود را موظف ندانستند که به حوزه مسئولیت اجتماعی ورود پیدا کنند. بلکه یکسری مسائل اجتماعی آنها را به این سمت برد و به این نتیجه رسیدند که نه تنها در برابر کارکنان بلکه در برابر جامعه نیز آنها مسئولند. همچنین قصد داشتند این ذهنیت مردم که شرکتهای خصوصی تنها به دنبال سود خود هستند را تغییر دهند؛ بحث مسئولیت اجتماعی را مطرح کردند . بدین ترتیب مسئولیت اجتماعی در دهه 80 همزمان با رشد نهادهای خصوصی رشد کرد(ملاشاهی و ناصری، 1396).
طرح بحث مسئولیت اجتماعی به طور ملموس به زمان آدام اسمیت يعنی اواخر قرن هجدهم بر می¬گردد. وی به موضوع ارتقاء رفاه عمومی پرداخت و معتقد بود کوشش کارآفرينان رقیب طبعاً در جهت حمايت از منافع عموم خواهد بود. در دهه 1890 آندريو کارنگی مسئولیت اجتماعی شرکت ها را مشخص نمود. ديدگاه کارنگی بر پايه دو اصل، اصل خیرخواهی و اصل قیومیت يا سرپرستی، گزارده شده بود. اصل خیرخواهی به عنوان يکی از مسئولیت های افراد، و نه يک سازمان، به حساب می آيد اما به موجب اصل قیومیت سازمان ها و افراد ثروتمند بايد خود را قیم و سرپرست افراد فقیر بدانند. در مقابل اين ديدگاه، در دهه 1970 و 80 میلادی مجموعه مسائل محیطی منجر به طرح مجدد موضوع مسئولیت اجتماعی شد. میلتون فريدمن ، اقتصاددان مشهور، از پیشگامانی است که مسئولیت سازمان های تجاری را به حداکثر رساندن سود در محدوده قانون بدون هرگونه دسیسه يا نیرنگی عنوان می کند و معتقد است مسئله های اجتماعی را بايد به افراد و نهادهای دولتی واگذار کرد، چرا که تعیین نیازهای نسبی و میزان آن ها، در حد مديران شرکت ها نبوده و در صورت انجام، بر درآمد شرکت ها تأثیرگذار است(عرب صالحی و همکاران،1392).
مسئولیت اجتماعی شرکتی می تواند مسائل گوناگونی را در بر گیرد، از اختصاص بخشی از درآمد شرکت یا سازمان به مؤسسات خیریه غیرانتفاعی گرفته تا ارائه رایگان محصول به برخی از اقشار یا ارائه با تخفیف در روزهایی از سال. می توان مسئولیت اجتماعی شرکتی که تجارتها بدان می پردازند اینگونه تقسیم کرد(ملاشاهی و ناصری، 1396):
محیط زیست: اولین نقطه تمرکز مسئولیت اجتماعی شرکتی، محیط زیست است. تجارتها چه کوچک و چه بزرگ تأثیرات کربن دارند. هر گامی که بتواند این تأثیرات کربنی را کاهش دهد، هم برای شرکت مزایا دارد و هم برای جامعه به عنوان یک کل، مفید خواهد بود.
نیکوکاری: تجارت ها مسئولیت اجتماعی خود را با انجام امور خیریه در مناطق بومی یا در سطح بین المللی پیش می برند. تجارتها منابع بسیاری چه از نظر مالی و چه زمانی در اختیار دارند و می توانند با استفاده از این منابع، برنامه های بومی، محلی و بین المللی نیکوکاری را پیش ببرند.
شیوه های اخلاقی کار: شرکت ها با برخورد اخلاقی عادلانه با کارکنان نیز می توانند مسئولیت اجتماعی شرکت خود را اثبات کنند. این امر به ویژه شامل شرکتهای بین المللی می شود که قوانین کار را رعایت می کنند.
هفت اصل مسئولیت اجتماعی به شرح زیر می باشد:
1. پاسخ گویی: این اصل بیان می دارد که یک سازمان باید مسئول آثار خود بر روی جامعه، اقتصاد و محیط باشد. این اصل پیشنهاد می کند که یک سازمان باید بررسی دقیق و مناسب سایرین در مورد فعالیتهایش را بپذیرد و همچنین وظیفه پاسخگویی به این بررسی ها را عهده دارد شود. اصل پاسخگویی مدیریت را ملزم می کند تا در مورد منافع مهم سازمان پاسخگو باشد و سازمان را ملزم می کند تا در برابر نهادهای قانونی در رابطه با قوانین و مقررات پاسخگو باشد. یک سازمان بطور کلی باید در برابر: 1. تأثیر تصمیمات و فعالیت هایش بر جامعه، محیط زیست و اقتصاد؛ خصوصاً پیامدهای منفی مهم آنها ؛ 2. اقداماتی که برای پیشگیری از تکرار پیامدهای منفی غیرعمدی یا پیش بینی نشده صورت می گیرد؛ پاسخگو باشد(امیدوار، 1391).
2. شفافیت فعالیتهای سازمان: یک سازمان باید در یک وضعیت شفاف، دقیق و کامل قرار داشته باشد و دارای درجه¬ی منطقی و کافی از سیاستها، تصمیم گیریها و فعالیتهایی باشد که مسئول آنهاست، ازجمله آثار مشخص و احتمالی آن بر جامعه و محیط. این اطلاعات باید به سهولت موجود بوده و مستقیماً در دسترس قرار گیرند و برای گروه هایی که تحت تأثیر سازمان هستند، قابل درک باشند(محمدی و حکیمی، 1396).
3. رفتار اخلاقی: رفتار یک سازمان باید براساس ارزشهایی نظیر صداقت، انصاف و درستی باشد. این ارزشها دلالت بر دغدغه برای انسانها، حیوانات و محیط و توجه به آثار فعالیتهای سازمان و تصمیم گیریهای آن بر روی منافع ذینفعان دارند(محمدی و حکیمی، 1396).
4. احترام به منافع ذینفعان: یک سازمان باید ذینفعانش را محترم شمرده، همواره آنها را مدنظر قرار دهد و نسبت به این منافع پاسخگو باشد. اگر چه اهداف یک سازمان ممکن است به منافع صاحبان، اعضا مشتریان و مؤسساتش محدود شود، اما ممکن است افراد یا گروه های دیگری نیز در ارتباط با سازمان، دارای حقوق، خواسته ها یا منافع خاصی باشند که باید در نظر گرفته شود(امیدوار،1391).
5. توجه و احترام به اجرای قانون: توجه به اجرای قانون به حاکمیت قانون اشاره دارد و به طور خاص منظور این است که هیچ فرد یا سازمانی فراتر از قانون نبوده و دولت نیز تابع قانون است. در زمینه ی مسئولیت اجتماعی، احترام به تأمین قانونی به معنای آن است که یک سازمان با تمامی قوانین و مقررات اجرایی موافقت داشته باشد. این اصل حاکی از آن است که باید برای آگاهی از قوانین و مقررات اجرایی تلاش شود تا افراد درون سازمان از تعهدات خود مطلع باشند(محمدی و حکیمی، 1396).
6. احترام به هنجارهای رفتاری بین المللی: یک سازمان باید به هنجارهای رفتاری بین المللی همچنان که به اصل حاکمیت قانون وفادار است، احترام بگذارد. در شرایطی که قانون یا اجرای آن، حفاظت کافی از محیط زیست و جامعه را فراهم نمی کند. یک سازمان باید تلاش کند که به هنجارهای رفتاری بین المللی به عنوان یک حداقل احترام بگذارد. در کشورهایی که قانون و اجرای آن با هنجارهای رفتاری بین المللی در تضاد است، سازمان باید تمام تلاش خود را برای احترام به این هنجارها بکار گیرد. یک سازمان باید از فرصتها و مجراهای مشروع و قانونی برای تأثیر بر سازمان های مربوطه و مراجع حکومتی استفاده کند، تا آنها در جهت رفع اینگونه تناقضات اقدام نمایند. یک سازمان باید از همکاری با سازمانهای دیگر که سازگار با هنجارهای رفتاری بین المللی عمل نمی نمایند، اجتناب کند(امیدوار،1392).
7. احترام به حقوق انسان: رفتار با احترام با تمامی افراد و تلاش ویژه برای کمک به افراد گروه های آسیب پذیر. یک سازمان باید به حقوق انسانی احترام گذاشته و اهمیت و عمومیت آ نها را در نظر بگیرد. حقوق انسانی به رفتار محترمانه ی تمامی افراد صرفنظر از خصوصیات شخصی آنها و صرفاً به دلیل انسان بودنشان اشاره دارد (محمدی و حکیمی، 1396).
فصل اول کلیات تحقیق 1
1-1مقدمه 2
1-2 بیان مسئله 2
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق 4
1-4 اهداف تحقیق 5
1-5 سئوالات تحقیق 5
1-6 فرضیات تحقیق 6
1-7 تعریف اصطلاحات و واژگان 6
1-8 قلمرو تحقیق 6
1-9 مراحل اجرایی تحقیق 7
فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق 8
2-1 مقدمه 9
2-2 از مسئولیت فردی تا مسئولیت اجتماعی 9
2-2-1 تعاریف مسئولیت اجتماعی 10
2-2-2 مسئولیت اجتماعی شرکت 11
2-2-3 مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت 13
2-2-4 انواع مسئولیت اجتماعی شرکتی 16
2-2-5 اهمیت و ضرورت مسئولیت اجتماعی شرکتها 16
2-2-6 رویکردهاي مسئولیت اجتماعی 19
2-2-7 روندهای اخیر مسئولیت اجتماعی 22
2-2-8 نظریه های مسئولیت اجتماعی شرکتی 22
2-2-9 اصول مسئولیت اجتماعی 25
2-2-10 ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکت ها 26
2-2-11 اخلاق تجاري و مسئولیت اجتماعی شرکت ها 29
2-2-12 مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار 29
2-2-13 منافع مسئولیت اجتماعی شرکتی برای جامعه 30
2-2-14 تشخیص مسئولیت اجتماعی 31
2-2-15 دلایل توجه به مسئولیت اجتماعی 32
2-2-16 محیط زیست و مسئولیت اجتماعی 33
2-2-17 مدلهای مسئولیت اجتماعی 33
2-2-18 مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی 36
2-3 منابع انسانی 37
2-3-1 اهمیت نقش نیروی انسانی 38
2-3-2 مدیریت عملکرد منابع انسانی 39
2-3-3 فلسفه مدیریت منابع انسانی 41
2-3-4 تاریخچه عملکرد 42
2-3-5 مفهوم عملکرد 42
2-3-6 ارزیابی عملکرد 43
2-3-7 مدیریت عملکرد، یا ارزیابی عملکرد 43
2-3-8 عملکرد شغلی 45
2-4 مسئولیت اجتماعی و عملکرد نیروی انسانی 46
پیشینه تحقیق 48
2-5 تحقیقات انجام شده 48
2-5-1 تحقیقات انجام شده در داخل از کشور 48
2-5-2 تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 52
2-6 مدل مفهومی تحقیق 55
فصل سوم روش تحقیق 56
3-1 مقدمه 57
3-2 روش تحقیق 57
3-3 جامعه آماري 57
3-4 نمونه آماری 57
3-5 روش گردآوری اطلاعات 58
3-6 ابزار جمع آوري اطلاعات 58
3-6-1 پرسشنامه 58
3-6-1-1 روایی و پایایی پرسشنامه 58
3-6-2 مطالعات کتابخانهای 59
3-7 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 59
3-7-1 مفهوم مدل يابي معادلات ساختاري 59
3-7-2 مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی 60
3-7-3 معیارهای برازش مدل 60
3-7-4 مزایا و معایب روش PLS 61
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 63
4-1مقدمه 64
4-2 وضعیت آماری پاسخ دهندگان 64
4-2-1 وضعیت پاسخ دهندگان از نظر سن 64
4-2-2 وضعیت پاسخ دهندگان از نظر میزان تحصیلات 65
4-2-3 وضعیت پاسخ دهندگان از نظر سابقه کار 66
4-3بررسی برازش مدل 67
4-3-1 بررسی برازش مدل های اندازه گیری 67
4-3-1-1 پایایی شاخص 67
4-3-1-2 روایی واگرا 72
4-3-2 بررسی برازش مدل ساختاری 74
4-3-2-1 ضرایب معناداری z (مقادیر t-valuHA) 74
4-3-2-2 معیار R Square یا R2 78
4-3-2-3 معیار Q2 78
4-3-3 بررسی برازش مدل کلی 79
4-3-3-1 معیار GOF 79
4-4 آزمودن فرضیه ها 80
4-4-1 بررسی ضرایب معناداری z مربوط به هریک از فرضیه ها 80
فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات 82
5-1 یافته های اصلی تحقیق 83
5-2 نتیجه گیری تحقیق 83
5-3محدودیتهای مدل 87
5-4 پیشنهادات 87
5-4-1 پیشنهادهایی جهت بهبود 87
5-4-2 پیشنهادهایی برای انجام تحقیقات آتی 88
منابع فارسی 89
منابع انگلیسی 96
فهرست اشکال
شکل2-1: مدل هرمی کارول(حبیبی و همکاران، 1395) 34
شکل2-2: مدل دوایر متقاطع(منبع قبلی،حبیبی و همکاران، 1395). 35
شکل2-3: مدل دوایر متحد المرکز(منبع قبلی،حبیبی و همکاران، 1395). 36
شکل2-4 : مدل مفهومی پژوهش 55
شکل4-1 توزیع پاسخگویان بر اساس سن (منبع ، محاسبات محقق) 65
شکل4-2 توزیع پاسخگویان بر اساس تحصیلات(منبع ، محاسبات محقق) 66
شکل4 -3 توزیع پاسخگویان بر اساس سابقه کار(منبع ، محاسبات محقق) 67
شکل 4- 4 ضرایب بارهای عاملی 69
شکل 4- 6 ضریب های معناداری z مدل ساختاری 77
فهرست جداول
جدول 4-1 فراوانی مربوط به سن پاسخ دهندگان 64
جدول 4-2 فراوانی مربوط به سطح تحصیلات پاسخ دهندگان 65
جدول 4-3 فراوانی مربوط به سابقه کار پاسخ دهندگان تحقیق 66
جدول 4-4 ضریب های بار عاملی عوامل تعهد سازمانی 69
جدول 4-5 ضریب های بار عاملی عوامل مسئولیت قانونی 70
جدول 4-6 ضریب های بار عاملی عوامل مسئولیت اخلاقی 70
جدول 4-7 ضریب های بار عاملی عوامل رضایت شغلی 70
جدول 4-8 ضریب های بار عاملی عوامل اعتماد سازمانی 70
جدول4-9 نتایج معیار آلفای کرونباخ متغیرها 71
جدول4-10 نتایج معیار پایایی ترکیبی 71
جدول4-11 نتایج میانگین واریانس استخراج شده متغیرهای مکنون 72
جدول 4- 12 محاسبات قطر اصلی ماتریس فورنل و لارکر 73
جدول 4-13 ماتریس سنجش روایی واگرا به روش فورنل و لارکر 73
جدول 4-14 ضریب های معناداری عوامل تعهد سازمانی 75
جدول 4-15 ضریب های معناداری عوامل مسئولیت قانونی 75
جدول 4-16 ضریب های معناداری عوامل مسئولیت اخلاقی 75
جدول 4-17 ضریب های معناداری عوامل رضایت شغلی 75
جدول 4-18 ضریب های معناداری عوامل اعتماد سازمانی 76
جدول 4 – 19 ضرایب استاندارد و خطای استاندارد 76
جدول4-19 ضریب های معناداری z متغیرهای مکنون مدل ساختاری 77
جدول4-20 نتایج معیار R Square یا R2 78
جدول4-21 نتایج معیار Q2 (Stone-Geisser criterion) 79
جدول4-22 محاسبه معیار GoF 80
جدول 4-23 ضرایب معناداری z بین متغیرهای درون زا و برون زا 81
جدول 5-1 متغیرهای اثرگذار برمسئولیت اجتماعی 83
جدول 5-2 مقادیر مدل اندازه گیری 84
جدول 5-3 مدل ساختاری 85
جدول 5-4 بررسی فرضیه ها 86