مطالعات زیادی نشان می دهند که مدیران همواره به صورت کاملاً عقلایی رفتار نکرده و تحت تأثیر فرا اعتمادی مدیریت ممکن است تصمیماتی غیر عقلایی اتخاذ کنند که تأثیر مهمی بر فعالیتهاي مالی شرکت بگذارد. تحقیقات مختلف نشان داده اند که فرا اعتمادی مدیریت می تواند بر روی ارزش شرکت و بازده سهام اثرگذار می باشد. این مطالعه به دنبال بررسی دو موضوع می باشد اول اینکه که آیا فرا اعتمادی مدیریت می تواند منجر به افزایش ارزش شرکت شود یا خیر؟ و دوم اینکه نقش فرااعتمادی مدیریت بر روی بازده سهام چگونه می باشد؟ پژوهش حاضر از طريق ارائة دليل رفتاري براي بازده سهام و ارزش شرکت ها ، ادبيات نظري را توسعه مي دهد. افزون بر اين، بررسي تأثير فرااعتمادی مدیریت بر روی بازده سهام و ارزش شرکت ها می تواند نقش رفتاری مدیران را بر روی بازده سهام و درنهایت ارزش شرکت مشخص نماید. . برای اجرای پژوهش ،اطلاعات 118 شرکت از بازه زمانی 90 الی 94 جمع آوری گردید.جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها از نرم افزار EXEL و EVIEWS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند بین عملکرد بازده سهام،بازده غیر نرمال رابطه معنادار و معکوسی با فرا اعتمادی مدیریت وجود دارد اما رابطه معناداری بین فرا اعتمادی مدیریت با نوسانات بازده سهام مشاهده نگردید. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد بین فرااعتمادی مدیریت با ارزش شرکت رابطه مستقیمی وجود دارد و لی این رابطه با ارزش افزوده اقتصادی معکوس می باشد. می توانید این تحقیق حسابداری را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
در سالهاي اخیر مطالعات زیادي در زمینه ادبیات مالی و رفتاری انجام پذیرفته که نشان می دهد مدیران همواره به صورت کاملاً عقلایی رفتار نکرده و تحت تأثیر فرا اعتمادی مدیریت ممکن است تصمیماتی غیر عقلایی اتخاذ کنند که تأثیر مهمی بر فعالیتهاي مالی شرکت بگذارد. ادبیات روانشناسی نشان داده است که برخی مدیران دچار فرا اعتمادی یا خوش بینی هستند و این فرا اعتمادی آنها در تصمیمات سرمایه گذاري و مالی آنها تأثیر می گذارد. این دست از مدیران درباره ي تواناییها از جمله قدرت پیشبینی، ادراك اطلاعاتی و دانش خود، اغراق می کنند. به بیان دیگر به تواناییها و دانش خود اعتماد بیشازحد دارند، البته ممکن است این احساس درونی را اظهار نکنند یا حتی خود نیز غافل از آن باشند(عرب صالحی و همکاران،1393) بررسي آثار اطمينان بيش از حد مديران بر رويه هاي شركت، شامل رويه هاي حسابداري، از آن رو اهميت دارد كه اطمينان بيش از حد مي تواند به اتخاذ تصميم هاي نادرست و سياست هاي نامناسب سرمايه گذاري، تأمين مالي يا حسابداري منجر شود و هزينه هاي سنگيني را بر شركت تحميل كند. ساختار سر رسید بدهی نقش مهمي در فرايند گزارشگري مالي دارد و روية سودمندي براي ارزیابی شرکت ها واندازه گيري سود در وضعيت بي اطميناني فراهم مي آورد. مطابق با تئوری کتول و تاکور (2008) به نظر می رسد فرا اعنمادی مدیریت می تواند بر روی ارزش شرکت از طریق عملکرد بازده سهام اثرگذار باشد. هدف از این مطالعه بررسی این موضوع می باشد که آیا فرا اعتمادی مدیریت می تواند منجر به افزایش ارزش شرکت شود یا خیر؟(باهاراتی ،2016) مدیران فرا اعتماد سرمایه گذاری بیشتری بر روی جریان نقدی دارند و درنتیجه سود کمتری را تقسیم می کنند(بن دیوید و همکاران،2007) هم چنین تحقیقات نشان داده اند فرااعتمادی مدیریت باعث می شود پروژه های درآمدی، مدیریت درآمد و کلاهبر داری های مالی انجام دهند.(هرسار و یانگ ، 2005)در خصوص فرا اعتمادی مدیریت دو مطالعه جدیدی که اخیراٌ صورت گرفته است اول اینکه فرااعتمادی مدیریت به شرکت ها اجازه می دهد که فرصت های رشد بیشتری به دست بیاورند تا در نهایت سبب افزایش بازده و ارزش شرکت گردند.این مطالعه نشان داد که فرااعتمادی مدیریت با کیو توبین بالاتری برای صنایعی که دارای رشد هستند همراه است (هیوشلر،2015) در مطالعه دیگر چن(2014)بر روی شرکت هایی که دارای واحدهای تحقیق و توسعه بودند فرااعتمادی مدیریت را مورد بررسی قرار داد نتایج پژوهش نشان داد با افزایش قابل ملاحظه هزینه های تحقیق و توسعه سرمایه گذاران در شرکت هایی که دارای مدیریت فرااعتماد نیستند بازده غیرنرمال بیشتری به دست می آورند. با توجه به ادبیات پژوهش یاد شده در این پژوهش به این موضوع پرداخته می شود که چگونه فراعتمادی مدیریت می تواند بر روی بازده سهام اثرگذار باشد.
اهمیت موضوع
مطالعات اخیر گرایش قابل توجهی به موضوعات مالی در حوزه رفتاري نشان داده اند. ریچارد و سایمون ( 2000) بیان می دارد که تئوري مالی- رفتاري رشته اي است که تلاش می کند تا توضیح دهد، چگونه احساسات و اشتباهات ذهنی سرمایه گذاران بر روي فرایند تصمیم گیري هایشان تأثیر می گذارد.اساساً حوزه مالی - رفتاري اثرات عوامل اجتماعی و روانشناختی را بر روي فعالیتهاي مالی و عملکرد فعالان یعنی انواع سرمایه گذاران و همچنین متعاقباً اثرات آن را بر روي بازارها مطالعه می کند.(شفریت وهمکاران،2009)انتظار مي رود كه فرا اعتمادی مدیریت با تاثير بر ریسک ها و فرصت های سرمایه گذاری كه از عوامل تعيين كننده بازده سهام شرکت ها مي باشند،اين متغير را تحت تاثير قرار دهد. با توجه به مباحث ذكر شده در بالا، در اين پژوهش به دليل احساس نياز براي غني تر شدن ادبيات حسابداري در اين زمينه، به تبيين رابطه فرا اعتمادی مديريت و بازده سهام شركتها پرداخته مي شود. در این پژوهش جهت بررسی رابطه بازده سهام و فرااعتمادی مدیریت از متغیرهای کنترل پژوهش ارزش بازاری به دفتری،اندازه شزکت،ساختار دارایی ها،اهرم مالی ،قابلیت سوددهی استفاده شده است.(هانگ و همکاران،2015)اطمينان بيش از حد بيانگر تمايل به برآورد بيش از حد توانايي و خلاقيت هاي خود است . اين مفهوم در حوزه روانشناسي سابقه طولاني دارد و سالهاست كه مورد توجه محققان روانشناسي بوده است. ورود اين واژه به حوزه مالي و اقتصاد با ظهور مالي رفتاري آغاز شد كه در حوزه اخير نيز تعاريف و مطالعات روانشناسي در شناخت بهتر متغيرهاي مالي و اقتصادي بكار گرفته مي شود اطمينان بيش از حد، تخمين بيش از حدي است كه افراد به درجه درستي داده ها و اطلاعات و دانش خود نسبت مي دهند. در نتيجه اين مقدار بيش از حد اعتماد به اطلاعات و يا فرضيات شخصي است كه افراد قادر به تشخيص صحيح موقعيت هاي خود نبوده و بر آن اساس تصميماتي مي گيرند كه در نهايت به زيان آنها تمام مي شود. در هر شركت، عوامل متنوعي با بازده سهام رابطه دارد و براي تبيين اين عوامل از نظريه هاي مختلفي استفاده مي شود. عوامل تعيين کننده بازده سهام هر شركت، تركيبي از عوامل مرتبط با ويژگي هاي خاص شركت و همچنين عوامل مرتبط با محيط نهادي آن است.
شكوفاشدن مالي رفتاري
بيشتر نظريه هاي اقتصادي براين اساس بنا شده است كه افراد در مواجه بـا رويـدادهاي اقتــصادي بــه صــورت منطقــي عمــل مــي كننــد و كليــه اطلاعــات موجــود را در فرآينــد سرمايه گذاري در نظرمي گيرند. اين فرضيه مبناي اصلي فرضيه بازار كارا است. اما محققان اين فرضيه بنيادي را زير سؤال برده اند و مداركي را كشف كرده اند كـه نـشان دهنـده عـدم وجود رفتار منطقي در مبحث سرمايه گذاري است. آنهـا بـه دنبـال درك و توضـيح اثـرات احساسات انساني در فرآيند تصميم گيري هـستند. بـسياري از سـرمايه گـذاران بـرايـن بـاور هستند كه آنها به طور موفقيت آميزي هميشه مي تواننـد از بـازار جلـوتر باشـند امـا در واقـع شواهد زيادي وجود دارد كه اين موضوع را رد ميكند، ايـن اطمينـان بـيش از حـد باعـث انجام معاملات زياد و از بين رفتن سود سرمايه گذاران مي شود(شفیر و همکاران،2006) طي دهه 90 ميلادي، اكثر تحقيقات مالي از تحليل هاي اقتصادسنجي سري هـاي زمـاني قيمتها، سودهاي نقدي و درآمدها بـه بـسط مـدل هـاي روانـشناسي افـراد و ارتبـاط آن بـا بازارهاي مالي سوق پيدا كـرد . محققـين اسـتثناهاي فراوانـي را در بازار هـاي مـالي پـيش رو داشتند كه مدل هاي نظري قادر به تبيين آن نبود . بسياري از سرمايه گذاران در گذشته به اين نتيجه رسيده بودند كه پديده هاي روانشناختي نقش مهمي در تعيين رفتارهاي بازارهاي مالي دارد. با اين وجود تحقيقات مالي در اين حوزه در طي دهه 90 ميلادي گسترش يافت. روانشناس مـشهور و يكـي از بنيانگـذاران مـالي رفتـاري، در سـال 2001 به خاطر ارائه مدلهايي جهت تبيين رفتار سرمايه گذاران در شرايط عدم اطمينان به دريافـت جايزه نوبل اقتصادي نائـل شـد. از مطالعـاتي كـه تمركـز خـود را در حـوزه رفتـاري فـردي قرار دادند ميتوان به مقاله اسلويچ و كــاهنمن (1979 )دربــاره تــصميمات شــهودي ، ريــسك و مقــالات تيورســكي اشاره نمود.(تلنگی، 1393)
دانيل و همكارانش (1995) در مقاله " روانشناسي سرمايه گذاران و واكـنش بـيش از حـد و كمتر از حد بازار سهام " در سال 1998 پديده سوءگيري خود اسنادي را شناسايي نمودنـد . آنهــا در مــدل خــود ســرمايه گــذاران را بــه دو دســته مطلــع و غيــرمطلــع تقــسيم كردنــد. سرمايه گذاران غيرمطلع در معرض اريب قضاوتي قـرار نمـي گيرنـد و قيمـت سـهام توسـط سرمايه گذاران مطلع شكل مي گيرد. سرمايه گذاران غير مطلع در معرض دو اريب «اطمينـان بيش ازحد» و «خوداسنادي» قرار دارند.
اطلاعات غلط و خطاهای فکری
اطلاعات غلط و خطاهای فکری احتمالا از دلایل مهم بسیاری از ناکارامدی های بازار هستند؛ چرا که هیچ کسی همه چیز را نمی داند و حتی اگر بداند ممکن است بهترین تصمیم ممکن بر اساس آن اطلاعات را اتخاذ نکند.
خطاهای پیش بینی: از نمونه های معمول این نوع خطاها هستند، زیرا حتی تحلیل گران بازار سهام نیز در مورد پیش بینی درآمد و سود مورد انتظار شرکت ها دچار اشتباه می شوند.
نمایندگی: یک برون یابی نتایج آینده بر اساس مجموعه ای محدود از مشاهدات یا حقایق است، بنابراین گاهی اوقات با عنوان «خطای توجه به نمونه ی کوچک» نیز شناخته می شود. این خطا بیشتر در سرمایه گذارانی دیده می شود که به دنبال گزینه ای مناسب برای سرمایه گذاری هستند و مبنای تصمیم خود را بر اساس عملکرد و بازده ی اخیر آن قرار می دهند به جای اینکه یک بازه ی طولانی را مد نظر قرار بدهند. غالبا، این اتفاق در نتیجه ی نبود ارزیابی بایسته رخ می دهد که در آن سرمایه گذار به جای انجام تحقیقات مستقل، به بروشور ها و مطالب تبلیغاتی شرکت ها یا خود بودجه بسنده می کند.
قالب بندی محدود: به معنای ارزیابی تعداد معدودی از عوامل است که ممکن است بر سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. برای مثال، یک سرمایه گذار می خواهد یک اوراق بهادار را به علت عملکرد گذشته ی آن بدون در نظر گرفتن عوامل اقتصادی متغیری که می تواند عملکرد آن را تغییر بدهد، خریداری کند.
حسابداری ذهنی: یک نوع قالب بندی محدود است که در آن سرمایه گذاری های مختلف به شکل ذهنی با به کارگیری معیارها و ارزیابی های بایسته ی مختلف تفکیک می شوند به طوری که سایر ملاحظات ممکن است غیرقابل توجیه در نظر گرفته شوند. برای مثال، در نظر گرفتن سرمایه گذاری های مجزا در قالب یک سرمایه گذاری به جای بخشی از یک پورتفولیو.
ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﺎﻟﻲ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری روان شناختی
در ادﺑﻴﺎت ﻣﻮﺿﻮع «ﻇﻬﻮر ﻋﻠﻮم رﻓﺘﺎری در ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﺎﻟﻲ» ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻋﻮاﻣﻞ و ﺳﺎﺧﺖهای ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ که رﻓﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران را ﺷﻜﻞ ﻣﻲ دهد، ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد. اهمیت اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ اﺳﺖ که ﻧﺸﺎن ﻣﻲدهد ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺷﺎﺧﺺهای اﻗﺘﺼﺎدی و ﻋﻘﻼﻧﻴﺖ ﻗﺮار ﻧﺪارد، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻘﻮﻟﻪ هایی از ﻗﺒﻴﻞ اﻓﻖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، ﻣﻴﺰان ﺗﺤﻤﻞ ﻣﺨﺎﻃﺮﻩ، اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ و اﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ که ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬار ﺑﻪ ﺁن ﮔﺰﻳﻨﻪ و ﻓﺮﺁﻳﻨﺪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری در ﺑﺎزار دارد و ﻣﻮاردی از اﻳﻦ ﻗﺒﻴﻞ ﻧﻴﺰ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺴﺰاﻳﻲ در رﻓﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران و ﻧﻮع ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺁﻧﻬﺎ دارد و ﺳﺒﻚ رﻓﺘﺎر ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺁﻧﻬﺎ را ﺷﻜﻞ ﻣﻲدهد، ﻋﺮﺻﻪ ﻇﻬﻮر ﻋﻠﻮمرﻓﺘﺎری در ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﺎﻟﻲ، ﻳﻚ روﻳﻜﺮد ﺟﺪﻳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﺎزارهای ﻣﺎﻟﻲ اﺳﺖ. اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻲﭘﺮدازد که ﺑﺮﺧﻼف ﻣﺒﺎﺣﺚ و ﺗﺌﻮریهای ﻣﺎﻟﻲ اﺳﺘﺎﻧﺪارد، ﮔﺮاﻳﺶهای رﻓﺘﺎری و ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮ ﻗﻴﻤﺖهای داراﻳﻲهای ﻣﺎﻟﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﮔﺬار ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﺮﺧﻼف ﻧﻈﺮﻳﺎت و روﻳﻜﺮدهای ﺷﺎرپ و ﻣﺎرکوﻳﺘﺰ ، ﻣﺒﺎﺣﺚ رﻓﺘﺎر ﻣﺎﻟﻲ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺑﻪ اﻓﺮاد و ﻃﺮﻗﻲ اﺳﺖ که اﻃﻼﻋﺎت را ﺟﻤﻊ ﺁوری و اﺳﺘﻔﺎدﻩ ﻣﻲکنند. اﻳﻦ ﺟﻨﺒﻪ از ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﺎﻟﻲ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻓﻬﻢ و ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ دﺧﺎﻟﺖ و ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻲ در ﺑﺎزار ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻨﻈﻢ اﺳﺖ.
تورش هاي رفتاري (سوگیري هاي رفتاري)
در مالیه ي رفتاري، ویژگی هاي رفتاري که بـر فرآینـد تصـمیم گیـري هـاي افـراد موثرنـد مورد مطالعه قرار مـی گیرنـد. ایـن ویژگـی هـا "تـورش هـاي رفتـاري " نامیـده مـی شـوند. مطالعات مختلفی در زمینه ي انواع خطاهاي ادراکی و چگونگی تاثیر این خطاها بر تصـمیم گیري مالی سرمایه گذاران در بازارهاي مالی انجام شده و به این نتیجه دست یافتـه انـد کـه تصمیم هاي سرمایه گـذاران تحـت تـا ثیر چنـدین خطـا قرار مـی گیـرد. از شـاخص تـرین پژوهشگران در این حوزه، کانمن و تورسکی بودند که با مطـرح نمـودن تئـوري انتظـار بـه بسط این دانش کمک چشم گیري نمودند؛ همچنـین اشـن ایدر، ویـس، بودسـکو و تومـاس پژوهشگرانی بودند که با ارایه ي مقالات در زمینه ي مالی رفتاري، نقش مهمی در مدیریت مالی ایفا نموده و سهم عظیمی جهت کمک به سرمایه گذاران در اتخاذ تصمیم هـاي مـالی دارند (فلاح پور و همکاران،1390) منابع تورش هاي رفتاري در تصمیم گیري به اختصار در زیر آمده است :
-عقلانیت محدود و این که انسان در شناخت، دچار تورش می شود.
-محدودیت زمانی افراد در دوره هاي زمانی کوتاه مدت؛ باید تصـمیمات زیـادي اتخـاذ کنند، بنابراین وقت کافی براي بررسی دقیق وجود ندارد.
-عوامل احساسی بر قضاوت انسان ها اثر می گذارد.
-عوامل اجتماعی و تعلق انسان به جامعه باعـث مـی شـود در تصـمیم گیـري هـا، برخـی متغیرهاي اجتماعی از قبیل توجه به تصمیمات گروهی را در نظر گیرد.
تعریف بازده سهام
بازده سهام عبارتست از نسبت کل سود(زیان) حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره معین به سرمایه اولیه طی که برای بدست آوردن این سود، بکار گرفته شده است. سودی که در یک سال برای صاحب سهام ایجاد می گردد، متاثر از دو عامل است، افزایش قیمت هر سهم و سود توزیع شده ( سود نقدی و سود سهمی).(عرب مازار یزدی و عرب احمدی، 1390، 113).
مارشال (2006) از جمله محققاني است كه در يافتن رابطه دقيق تر ميان مازاد بازده سهام عادي بازار استرال يا و انواع ریسک در كنار عواملي نظير ريسك بتا و اندازه و قيمت پيشنهادي خريد و فروش و نرخ گردش از نسبت عدم نقدشوندگي استفاده كرد و نتايج نشان داد ازمیان معيارهاي مختلف عدم نقدشوندگي، نسبت ارائه شده توسط آميهود مازاد بازده سهام را بهتر توجيه مي كند. جينگ چن (2005) به بررسي صرف ريسك در قيمت گذاري دارايي ها در بازار آمريكا پرداخته است در اين تحقیق در ابتدا به توضيح صرف نقدشوندگي با متغيرهاي كلان اقتصادي با ديدگاهي طولاني مدت پرداخته و سپس به تأثير اين عامل در قيمت گذاري دارايي ها توجه شده است. همچنين رويكرد اين تحقيق بررسي پرتفوي هاي ساختگي در مدل 3 عاملي، با متغيرهاي كنترلي اندازه BV/MV است.
بازده حقوق صاحبان سهام که از تقسیم سود خالص متعلق به سهامداران عادی شرکت (یعنی سود خاص منهای سود سهام پرداختی به مالکان سهام ممتاز) بر حقوق صاحبان سهام عادی یه دست می اید، یکی از نسبت های سوداوری است و نسبت های سوداوری میزان موفقیت شرکت را در تحصیل بازده خالص فروش یا سرمایه گذاری نشان می دهند. هدف مدیریت ایجاد حداکثر بازده برای سهامداران است. بنابراین بازده حقوق صاجبان سهام مهم ترین معیار سنجش موفقیت شرکت در دستیابی به هدف مذکور است(نوید و همکاران، 1388، 131- 148).
معمولاً مهم ترین معیار ارزیابی عملکرد موسسات، در حال حاضر نرخ بازده سهام است. این معیار به تنهایی دارای محتوی اطلاعاتی برای سرمایه گذران بوده و برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی این معیار کاهش یابد زنگ خطری برای شرکت است و عملکرد شرکت را مناسب نشان نمی دهد. این معیار دارای محتوی اطلاعاتی زیادی می باشد، زیرا ارزیابی عملکرد برمبنای ارزش بازار، اطلاعات سرمایه گذران را به خوبی منعکس می کند.
فصل اول :کلیات تحقیق 1
1-1 مقدمه 2
1-2 بیان مساله 2
1-3- اهمیت موضوع 4
1-4- اهداف تحقیق 5
1-5- سوالات تحقیق 5
1-6- فرضیه های تحقیق 6
1-7 قلمرو تحقیق 6
1-8 جامعه آماری و نمونه گیری 6
1-9 روش تحقیق 7
1-10 روش جمع آوری داده ها 7
1-11 تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی 7
1-12 ساختار تحقیق 9
1-13 ساختار فصل اول 9
فصل دوم : ادبیات تحقیق 10
مقدمه 11
2-1 شكوفاشدن مالي رفتاري 12
2-1-1 عوامل احساسی 13
2-1-2 اطلاعات غلط و خطاهای فکری 14
2-1-3 دلایل رفتاری - مالی 15
2-2 تئوری مالی رفتاری 16
2-2-1 ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﺎﻟﻲ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری روان شناختی 17
2-3 رویکردهاي مالی رفتاري 18
2-3-1 ایراد بر مالی رفتاري 23
2-4 فرا اعتمادی مدیریت 24
2- 5 تعریف بازده سهام 26
2- 5- 1 مدل های بازده سهام 27
2-6 ارزيابي عملکرد شرکت ها 30
2-6-1رويکرد حسابداري 30
٢-٦-٢ رويکرد تلفيقي 31
2-٦-3رويکرد مديريت مالي 32
2-٦-4 رويکرد اقتصادي 32
2-7پيشينه و تکامل ارزش افزوده اقتصادي 33
2-7-1 مفهوم ارزش افزوده اقتصادي 34
2-7-2 اهميت ارزش افزوده اقتصادي 35
2-7-3 فوايد ارزش افزوده اقتصادي 37
2-7-4 معايب ارزش افزوده اقتصادي 38
2-8 بازده غیر نرمال 39
2-9 ارزش شرکت 39
2-9-1 انواع ارزش شرکت : 40
2-10 پیشینه پژوهش 43
2-10-1 تحقیقات داخلی 43
2-10-2 تحقیقات خارجی : 45
2-9 ساختار فصل 51
فـصل سوم :روش شناسی تحقیق 53
3-1 مقدمه 54
3- 2 روش تحقیق 54
3- 3 دوره ی زمانی تحقیق 55
3-4 جامعه آماری تحقیق 55
3-5 نمونه 56
3-6روش گرد آوری داده ها 56
3-6-1 اطلاعات مورد نياز 57
3- 7 فرضیه های تحقیق 57
3-8 تعریف عملیاتی متغیر های تحقیق 57
3-8-1 متغیر های مستقل پژوهش : 57
3-8-1-1 فرااعتمادی مدیران 58
3-8-2 متغیر های وابسته پژوهش : 58
3-8-2-1 : عملکرد بازده سهام 58
3-8-2-2نوسانات بازده سهام 59
3-8-2-3 بازده غیر نرمال 59
3-8-2-4 ارزش شرکت 59
3-8-2-5 ارزش افزوده اقتصادی 60
3-8-3 متغیر های کنترل پژوهش : 60
3-8-3-1 اندازه شرکت 60
3-8-3-2 اهرم مالی 61
3-8-3-3 رشد فروش 61
3-8-3-4 قابلیت سوددهی 61
3-8-3-5 ارزش بازاری به دفتری 62
3-9 مدل ریاضی تحقیق 62
3-10 تجزيه و تحليل دادهها 63
3-10-1 روش دادههای ترکیبی 64
3-10-2 مدلهای مختلف 65
3-10-2-1 مدل اثر ثابت 65
3-10-2-2 مدل اثر تصادفی 66
3-10-3 آزمونهای تشخیص در دادههای ترکیبی 67
3-10-3-1 آزمون چاو 67
3-10-3-2 آزمون هاسمن 68
3-10-4 پایایی متغیرها در دادههای ترکیبی 68
3-11 ساختار فصل 69
فصل چهارم : تجزیه وتحلیل داده ها 70
4-1 مقدمه 71
4-2 آمار توصیفی 71
4-4 آمار استنباطي 74
4-4-1 آزمون پایایی و نرمال بودن متغیرها 76
4-4-1 آزمون فرضیه ها 78
4-4-1-1 آزمون چاو 78
4-4-1-1 آزمون هاسمن 79
4-4-2 آزمون فرضیه های پژوهش 80
4-4-2-1 آزمون فرضیه ها 80
4-5 خلاصه آزمون فرضیات 86
4-6 خلاصه فصل 87
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات 88
5-1 مقدمه 89
5-2 نتایج پژوهش 90
5-3-1 نتایج آزمون فرضیه اول 90
5-3-2 نتایج آزمون فرضیه دوم 90
5-3-3 نتایج آزمون فرضیه سوم 91
5-3-4 نتایج آزمون فرضیه چهارم 91
5-3-5 نتایج آزمون فرضیه پنجم 91
5-4 پیشنهادات پژوهش 92
5-5 پیشنهادات برای تحقیقات آتی 93
5-6 محدودیتهای تحقیق 93
5-7 خلاصه فصل 94