با ظهور شرکتهای بزرگ مبحث عظیم جدائی مالکیت از مدیریت و ایجاد یک تضاد منافع عظیم بین مالکان و مدیران ،ارزیابی عملکرد شرکتها و مدیران و رهبران آنها از موضوعات مورد توجه اقشار مختلف مثل اعتباردهندگان، مالکان دولت و حتی مدیران است. از نظر سهامداران نیز میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق سود نقدی حائزاهمیت است. این ارزیابیها از نظر مدیران به لحاظ ارزیابی عملکردخودشان و سایر بخشها و نیز میزان پاداش صحیحی که به آنها پرداخت میشود و حق مسلم آنها است اهمیت دارد از نظر دولتها این ارزیابیها برای رسیدن به سه هدف تخصیص بهینه منابع بهعنوان هدف اصلی، توزیع عادلانه درآمد و تثبیت شرایط اقتصادی با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی حائزاهمیت است از نظر بانکها و مؤسسات مالی - اعتباری نیز تداوم فعالیت شرکت و ایمان به بقای شرکت برای ارائه وامها و تسهیلات اعطائی از نظر نرخ و میزان حائزاهمیت است. اما آنچه که بیشتراهمیت دارد دید سرمایهگذاران است زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکتهای با مخاطره بالا سرمایهگذاری کنند و لذا اگر هم چنانچه این کار را انجام دهند، بهازای ریسک بیشتر، بازدهی بیشتر مورد انتظارشان خواهد بود. می توانید این پروژه رشته حسابداری را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
اقتصاددانان معتقد اند برای این که شرکتی ایجاد ارزش نماید و ثروت خود را افزایش دهد باید بازده اش از هزینه بدهی و حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد این موضوع در قرن بیستم تحت عناوینی شامل سود غیر عادی(ولت من و اولسون1995) سود مازاد (کنینگ1929و پرین ریچ1936و 1937و1938) درامد مازاد(کی1976و پنسل 1981و 1982) سود مازاد قابل تحقق (ادوارد بل1961) و سود محض(ادبی1957) مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت.
به دلیل توجهات و تاکیدات مکرر، سود باقی مانده به عنوان معیار داخلی ارزیابی عملکرد شرکت(سولمان 1965) و همچنین به عنوان معیار خارجی ارزیابی عملکرد برای اهداف گزارشگری مالی(انتونی1972، b1982وa1982) معرفی شد .
شرکت جنرال موتورز این مفهوم را در دهه 1920 به کار گرفت و جنرال الکتریک، سود باقی مانده را در دهه 1950 ابداع کرد و در عمل از ان برای عملکرد بخش های غیر متمرکزش استفاده نمود.
در اواخر دهه 1980 شرکت استرن استوارت تبلیغات گسترده ای را برای معرفی ارزش افزوده اقتصادی به کار گرفت. تا به حال بیش از 300 شرکت از جمله شرکت های بزرگ و بین المللی نظیر کولاکولا و زیمنس از این سیستم در عمل بهره گرفته اند و از این معیار به عنوان معیار ارزیابی داخلی و خارجی، به جای سود یا جریان های نقدی عملیاتی استفاده به عمل امده است. موسسۀ«استرن استوارت» یک شرکت مطالعاتی-مشورتی است که در نیویورک در زمینه«سیستم مدیریت مالی،ارزش افزوده اقتصادی» به فعالیت می پردازند.
استوارت در سال 1994 طی تحقیقاتی نشان داد که ارزش افزوده اقتصادی از میان سایر معیار های هم عصر خودش بهترین معیار برای ثروت است در مجله فورچون (Fortune) نیز در مورد ارزش افزوده اقتصادی عناوینی نظیر «راه حل واقعی ایجاد ارزش» (سال 1993)«یک راه تازه برای یافتن مشتری» (سال1996) و طبقه بندی سالانه شرکت ها تحت عنوان« عملکرد1000» که اطلاعات ان از موسسه استرن استوارت استخراج شده است (سالهای1997 تا1993) به چاپ رسیده است. هم چنین بر اساس تحقیقات انجام شده در آوریل1995 پیش بینی شده است که ارزش افزوده اقتصادی در آینده جایگزینEPS جهت گزارش گری عملکرد در بازار های مالی خواهد شد.
در سال 1997 ملبورن و همکاران در تحقیقی تحت عنوان«در جستجوی بهترین معیار ارزیابی عملکرد مالی» رابطه همبستگی بین دو معیار ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیده اند که توانایی معیار ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده در پیش بینی ایجاد ارزش بیشتر از معیار ارزش افزوده اقتصادی می باشد. یومورا در تحقیقی همبستگی بین پنج شاخص ارزیابی عملکرد شامل سود هر سهم،سود خالص،بازده حقوق صاحبان سهام،ارزش افزوده اقتصادی و بازده دارایی ها را با ارزش بازار شرکت ها بررسی کرد. نمونه آماری وی شامل 100 شرکت طی سال های 1986تا1995 بود ضرایب همبستگی شاخص ها عبارت بودند از 6%= EPS،14%=EVA،13%=ROA،10%=ROE و 8%=NP. یو مورا مدعی شد که ارزش افزوده اقتصادی همبستگی بالایی با ارزش بازار شرکت ها دارد.
پیکسوتو در تحقیقی رابطه بین سود عملیاتی، سود خالص و ارزش افزوده اقتصادی را با ارزش بازار شرکت ها مورد آزمایش قرار داد.
نمونه آماری وی شامل 39 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار لیسبون پرتغال طی سال های 1995تا1998 بود که مجموعا 156 سال شرکت را شامل می شد.
در ایران نیز در خصوص ارزش افزوده اقتصادی تحقیقات گوناگونی به شرح زیر صورت گرفته است:
در سال 1379، تحقیقی توسط زهرا نظریه با عنوان«ارزیابی رابطه بین سود سهم و ارزش افزوده اقتصادی در شرکت های محصولات کانی غیر فلزی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1372-1377 صورت گرفت. نتایج تحقیق وی بیانگر ان است که بین ارزش افزوده اقتصادی و سود هر سهم رابطه همبستگی معنا داری وجود ندارد و معیار ارزش افزوده اقتصادی از نظر اثر بخشی برای بررسی عملکرد شرکت های کانی غیر فلزی مناسب تر از سود هر سهم است. این محقق،عواملی چون کارا نبودن بازار سرمایه، هزینه بالا سرمایه نسبت به بازده کسب شده (ارزش افزوده اقتصادی منفی) را علیرغم وجود سود هر سهم مثبت موجب عدم همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و سود هر سهم به شمار آورده است.
در سال 1380تحقیقی توسط غلامرضا رضایی با عنوان «تاثیر وجود رابطه همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده حقوق صاحبان سهام در ارزیابی عملکرد شرکت های صنعت وسائط نقلیه بورس اوراق بهادار تهران»به اجرا در آمد. نتایج این تحقیق بیانگر عدم وجود رابطه ای معنا دار میان ارزش افزوده اقتصادی و بازده حقوق صاحبان سهام است.
در سال 1381 تحقیقی توسط عباس قنبری با عنوان «بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و نسبت های مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» انجام شد.نتایج تحقیق بیانگر ان است که بین 16 نسبت مالی مطرح شده در تحقیق (نسبت سود به سرمایه،نسبت سود به فروش و ...)با ارزش افزوده اقتصادی همبستگی معنا داری وجود دارد.
در سال 1382 تحقیقی توسط علیرضا کاووسی با عنوان«ارتباط بین نسبت و ارزش افزوده اقتصادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» انجام شد.
نتایج بیانگر ان است که بین نسبت Qتوبین و ارزش افزوده اقتصادی همبستگی معنا داری وجود دارد و می توان معیار ارزش افزوده اقتصادی را جایگزینی مناسب برای نسبت Qتوبین در نظر گرفت.
با توجه به مطالب گوناگونی که در خصوص EVA منتشر شده است تعاریف گوناگونی از آن استنباط شده است ولی با این وجود میتوان تعریف زیر را ارائه کرد:
ارزش افزوده اقتصادی معیار اندازهگیری عملکردی است که راه های منجر به افزایش یا از بین رفتن ارزش شرکت را به درستی محاسبه مینماید. این معیار نشان دهنده سود باقیمانده پس از کسر هزینههای سرمایهای است.
ارزش افزوده اقتصادی (EVA) بهعنوان یک معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته تحریفهای ناشی از بهکارگیری اصول حسابداری را رفع میکند از نظر ریاضی، نتایج حاصل از ارزش افزوده اقتصادی دقیقاً برابر مقادیر است که از طریق جریانات نقدی تنزیل شده (DCF) یا خالص ارزش فعلی (NPV) به دست میآید.
ارزش افزوده اقتصادی (EVA) که یک معیار عملکرد ساده تلقی میشود و تصویر واقعی از ایجاد ثروت برای سهامداران ارائه کرده و در اتخاذ تصیمات سرمایهگذاری و شناسائی فرصتهائی برای بهبود و توجه به منافع کوتاهمدت همانند منابع بلندمدت به مدیران کمک میکند.
بهعبارت دیگر ارزش افزوده اقتصادی (EVA) یک معیار مؤثر در کیفیت سیاستهای مدیریتی و بهعنوان یک شاخص قابل اتکاء از چگونگی رشد ارزش شرکت در آینده میباشد مدیران شرکتهای مذکور معتقدند، فرآیند و نتایج محاسبه ارزش افزوده اقتصادی (EVA) بینش جدید و با ارزشی از سلامت مالی وعملکرد تجاری ایجاد میکند.
ارزش افزوده اقتصادی متشکل از 2 اصل اساسی در تصمیمگیری مدیران است:
1) هدف مالی اولیه هر شرکتی باید حداکثرسازی ارزش و ثروت سهامداران باشد.
2) ارزش هر شرکت بستگی به این دارد که تا چه حد سودهای آتی مورد انتظار کمتر یا بیشتر از هزینه سرمایهای آن است.
بنابراین ارزش افزوده اقتصادی EVA یک معیار با چند هدف است یکی ارزیابی عملکرد، دیگری تعیین ارزش سهام، بودجهبندی علیالخصوص بودجهبندی سرمایهای و کمک به تعیین میزان پاداش مدیران که استحقاق آن را داشته و یک عامل انگیزشی به حساب میآید.
اهداف و كاربرد ارزش افزوده
كاربرد اقتصادي : شناخت توانمنديهاي اقتصادي بنگاهها نظير بهره وري منابع و عوامل توليد.
كاربرد مديريتي : شناخت توانمنديها و كاركردهاي منابع انساني نظير نيروي كار توليد به منظور سنجش عملكرد.
كاربرد حسابداري : تحليل مالي منطقي و سودمند از وضعيت و عملكرد مالي بنگاههاي اقتصادي در مقايسه با سود حسابداري.
روشهای ارزیابی عملکرد از نظر مالی
روشهای مختلفی از جهات متفاوت برای ارزیابی عملکرد و جود دارد ولی آنچه بیشتر مدنظر است بعد مالی است. از نظر مالی روشهای ارزیابی عملکرد به چهار دسته ذیل تقسیم میشوند شایان ذکر است این چهار دسته از بعد میزان اطلاعات مورد نیاز هم طبقهبندی شده است:
1- روشهائی که در آنها از اطلاعات حسابداری برای ارزیابی عملکرد استفاده میشود و همان سیستمهای مایل همانند نسبتهای مالی RQA و ROE و ... هستند.
2- روشهائی که ترکیبی از اطلاعات حسابداری و بازار را برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار میگیرد،مانند نسخههای مختلف Q تویین و یا نسبت P/E .
3- نسبتهائی که با استفاده از دادههای مدیریت مالی مورد استفاده قرار میگیرند مانند بازدهی هر سهم و بازده اضافی هر سهم.
4- نسبتهائی که علیرغم استفاده از اطلاعات حسابداری معیارهای اقتصادی هستند مانند EVA وREVA و MVA.
فصل اول کلیات 1
مقدمه 2
فصل دوم پیشینه تحقیق 4
مروری بر ادبیات تحقیق 5
مطالعات خارجی انجام شده در خصوص ارزش افزوده اقتصادی: 5
تحقیقات خارجی انجام شده در تائید EVA به عنوان محرکه MVA : 7
مطالعات داخلی انجام شده در خصوص ارزش افزوده اقتصادی : 8
فصل سوم ادبیات تحقیق 10
مفهوم ارزش افزوده اقتصادی (EVA) 11
تعریف ارزش افزوده : 11
روشهای محاسبۀ ارزش افزوده : 12
اولین کسانی که به بحث درباره ارزش افزوده اقتصادی پرداختند : 13
اصول اساسی ارزش افزوده اقتصادی در تصمیم گیری مدیران: 15
اهداف و كاربرد ارزش افزوده: 15
کاربرد های ارزش افزوده اقتصادی: 16
معیارهای مالی و غیر مالی سنجش عملکرد: 16
معیار سنجش جامع عملکرد Balanced Scorecard 16
روشهای ارزیابی عملکرد از نظر مالی: 17
الف) ارزیابی عملکرد با استفاده از تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی 17
*محدودیتهای استفاده از نسبتهای مالی 18
ب) ارزیابی عملکرد با ترکیب اطلاعات حسابداری و بازار 19
ج) ارزیابی علمکرد با استفاده از دادههای مدیریت مالی 21
*بازده اضافی هر سهم 21
د) ارزیابی عملکرد با استفاده از دادههای اقتصادی 22
1)ارزش افزوده اقتصادی (EVA) 23
محاسبه ارزش افزوده اقتصادی 24
2) ارزش افزوده بازار (MVA) 24
ارزش افزوده اقتصادی و اثرات مدیریتی : 27
* نرخ بازده دارائیها (ROA) 28
* ایرادات وارد بر نرخ بازده دارائیها (ROA) 29
مزایای ارزش افزوده اقتصادی (EVA) : 29
معایب ارزش افزوده اقتصادی :(EVA) 30
هزینهیابی برمبنای فعالیت 31
ارزیابی متوازن 31
تاریخچه مالیات بر ارزش افزوده 33
چالشهاي ماليات بر ارزش افزوده در ايران 34
معرفی مالیات بر ارزش افزوده 35
ویژگی های اجرای مالیات بر ارزش افزوده 36
مزایای اجرای مالیات برارزش افزوده 37
ایرادات وارده مالیات بر ارزش افزوده 38
ماليات بر ارزش افزوده و تأثير آن بر تورم 38
جایگاه مالیات بر ارزش افزوده اقتصادی 40
نظام مالیات بر ارزش افزوده 40
روش های اعمال مالیات بر ارزش افزوده : 41
انواع مالیات برارزش افزوده : 42
مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولید 44
مالیات بر ارزش افزوده از نوع در آمد 44
مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف 45
سود هر سهم EPS)) 45
اهمیت EPS و کاربردهای آن 46
کاربرد های EPSدر سایر کشورها 46
● محدودیت های EPS 47
●سابقه قانون مندی EPS 48
استفاده از نسبت قيمت به درآمد 50
عوامل دیگر موثر بر ارزش سهام شرکت: 53
نسبت PEG چيست؟ 54
تاریخچه بهرهوری 55
بهره وری چیست؟ 55
موارد کاربری بهره وری: 56
شاخصهای بهره وری کدامند و چه ویژگیهایی دارند؟ 56
موانع بهبود بهرهوری 57
منافع و فواید بهرهوری 58
عوامل موثر برای افزایش سطح بهره وری 59
فصل چهارم: نتیجه گیری و پیشنهادات 63
نتیجه گیری: 64
منابع و ماخذ 65