کتاب بختیارنامه یا (لمعه السراج لحضره التاج) که درقرن ششم یا اوایل قرن هفتم هجری توسط نویسندهای ناشناس نوشته شده است، دارای ویژگیهای سبکی نثر فنی و مصنوع میباشد داستان پردازی نویسنده مانند داستانهای هندی است که داستانها را در دل داستان اصلی (مادر قصه) بیان میکند. موضوع بختیارنامه تعلیمی است؛ مسائل اخلاقی-تربیتی در قالب مثالها و تمثیلهای محسوس و عینی آموزش داده میشود، تا میزان یادگیری و ماندگاری آن در ذهن مخاطب افزایش یابد، هدف نویسنده (بختیارنامه)، تهیّهی پیرایۀ زیبا از حکایات و صناعات ادبی بر مفهومی تعلیمی-تربیتی است، تا بدین شکل آن را از خطر نابودی و فراموشی نجات دهد. این شیوه همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان بسیاری برای تبیین معنای انتزاعی، عرفانی، اخلاقی و تعلیمی بوده است، شاعران بزرگی مانند سنایی، مولانا، سعدی از این دستهاند. سبک نویسندگی و داستان در داستان آوردن بختیارنامه موجب شد؛ تا عناصر ایجاد کننده داستان را براساس نظریهها و روشهای بررسی عناصر تشکیل دهنده داستانی، که از گذشته تابحال ارائه شده است، با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بررسی نماییم ومقدمهای که دربردارنده توضیحاتی درباره ادبیات، ساختار داستان، کتاب بختیارنامه و بررسی اجزای داستان که شامل پیرنگ، شخصیت، کشمکش، زاویه دید و گفتوگو است، تا بدین شیوه هنر داستانپردازی، نویسنده را بسنجیم. می توانید این تحقیق رشته زبان و ادبیات فارسی را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
درطول تاریخ همواره داستانهابه عنوان سرچشمههای آموزش مفاهیم ویاحتّی برای سرگرمی جایگاه ویژهای دربین مردم داشتهاند،ازبدو تولدمادرانمان آن رادرگوشمان زمزمه نمودهاند،تاریخ داستان وداستانپردازی نیز این راگواه میدهد: داستانپردازی درایران سابقهای دیرینه داردوکتابهای چون خداینامه،اسکندرنامه،شاهنامه،وحتی کتابهای چون کلیله ودمنه ومرزباننامه وقصههای چون وامق وعذرابیانگرآنندکه قصهگویی درسالهای پیش ازظهوراسلام درایران رایج بودهاست ضمن آنکه وجودکتابهای درباره حوادث تاریخی اسلام ورواج آن دربرههای ازتاریخ ایران نشان میدهدکه این هنردرایران بعدازاسلام تقویت شده ودربخشهای شکل دینی(اسلامی)بهخودگرفته است.ازطرفی،به گواهی تاریخ بخشی ازسرگرمی شاهان شنیدن قصه بوده است وشکلگیری قصههای هزارویکشب دراعصاربسیاردور،وامق وعذرا،ورقع وگلشاه وویس ورامین که نخستین داستان مفصل ومهم ایرانی است.
این تاریخچه نشان میدهدکه داستان جزء جداییناپذیراززندگی مردم وادبیات هرکشوراست درتعریف ادبیات گفته میشودکه «ادبیات، به هراثر ادبی شکوهمند گفته میشود که در آن عامل تخیل دخیل باشد در ضمن با جهان واقع نیز ارتباط معناداری داشته باشد. ادبیات در برگیرنده¬ی همه¬ی انواع آثار خلاقه است چه شعر و چه نثر مثل منظومههای حماسی، غنایی، نمایشی، قصه، رمانس و رمان و آثار وابسته به آنها»
کتاب بختیارنامه هم یکی ازاین کتابهای داستانی است که جزو ادبیات کشورماست وساختاری قصه درقصه دارد،بدین صورت که داستانهاوحکایتهای کوچک دربطن حکایت اصلی یامادرقصه آورده میشوددرواقع این داستانهابرای ملموس کردن یاعینیّت بخشیدن به مفهومی ذهنی وانتزاعی مانند اخلاق است، سرچشمه این ساختارقصه درقصه،هنداست کتاب کلیله ودمنه نمونهای ازاین ساختاراست. «این شیوه از سانسکریت به ایران آمده و از اینجا به غرب رفته است با ترجمههای هزار و یک شب در عصر پیش رمانتیک و استقبال از آن سنت قصه در قصه را به غرب برده است.
بیان مسئله
باتوجّه به توضیحاتی که داده شد مشخص گردید؛بختیارنامه کتابی داستانی،باساختارقصه درقصه است که برای توضیح وتفسیرمسائل محتوایی مانند اخلاق ازشیوه تمثیل،استفاده نمودهاست.دردهههای اخیرنقدادبی، متون گذشته(وبیشترداستانها) رابراساس تئوریهای مختلف نقد بررسی میکنند،بررسی عناصرداستان یکی ازاین نقدهاست.بسیارهم موردتوجه قرارگرفته است. مانیزعناصرتشکیل دهنده داستان بختیارنامه رامورد بررسی قرارمیدهیم تاازکمیّت وکیفیت کاربرد آن توسط نویسنده آگاه شوییم،وبدین سوالات پاسخ دهیم:
- چه عناصری درداستان بکاررفته است یاتاچه حد متطابقت دارد؟
- عناصرداستان بختیارنامه درچه سطحی هستند؟
- موضوعات وبنمایههای کتاب درهرباب چیست وچه ارتباطی باهم دارند؟
نتیجه
عناصر داستان کتاب بختیارنامه را بررسی کردیم، نتایج حاصل از آن بدین صورت است:
عناصرداستان بختیارنامه ساده و تکراری است یعنی در همهی ده باب به یک صورت است، قهرمانان همه خصوصیات اخلاقی یکسانی دارند و در اصل داستان خیر و شر است و همیشه خیر پیروز آن است. علت آن میتواند تأثیر روایت داستان توسط قهرمان اصلی (بختیار) است، شریران همان وزیران هستند که در حکایات شکل آنان تغییر میکند اما ماهیت اصلی آنان همان (وزیران) است.
کشمکشها، گرهها و مشکلات، تعلیق، اوج در همهی بابها تکراریست، اما درباب آخر (کشتن بختیار) خواننده تصور میکند که حکایات بر پادشاه تأثیر میگذارد و بختیار را آزاد میکند اما اینطور نمیشود. حتماً باید عیار (که بختیار را بزرگ کرده بود) بیاید و ماجرا (زندگی بختیار) را برای پادشاه تعریف کند؛ گوهر را ببیند و آنوقت به حکم مهر پدری او را آزاد کند.
در این تحقیق موارد زیر مطرح شده است.
پیشینۀ تحقیق
ضرورت واهمیّت تحقیق
بحث
معرفی ساختارداستان ومقدمه
موضوع
حقیقتمانندی
شخصیّت
صجنه
توصیفات
گفتگو
زاویه دیدولحن
گرهافکنی وکشمکش
گرهگشایی