ادبیات داستانی در معنای جامع آن به هر روایتی که خصلت ساختگی و ابداعی آن برجنبه واقعی و تاریخی اش بچربد گفته می شود از این رو ظاهراً باید همه انواع خلاقه آثار ادبی را دربر گیرد چه نثر و چه نظم اما در عرف نقد امروز به آثار روایتی خلاقه منثور ادبیات داستانی می گویند. ادبیات داستانی شامل قصه، داستان کوتاه، داستان بلند، رمان و رمان کوتاه می شود موضوعات مورد توجه ادبیات داستانی معمولاً تخیلی و ساخته و پرداخته ذهنی خلاق است اما چنان چه درونمایه قالب ادبی از حقایق تاریخی یا واقعیت های دیگر مایه گرفته باشد. معمولاً آن را با عناوین داستان تاریخی یا زندگینامه داستانی و عباراتی نظیر اینها مشخص می کنند. در حقیقت ادبیات داستانی بخشی از ادبیات یا ادبیات تخیلی است و تفاوت عمده آنها با هم در این است که ادبیات داستانی همه انواع آثار داستانی روایتی منثور را در برمی گیرد خواه این انواعه از خصوصیت شکوهمندی ادبیات تخیلی برخوردار باشد خواه نباشد. می توانید این تحقیق رشته زبان و ادبیات فارسی را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
داستان تصویری است عینی از چشم انداز و برداشت نویسنده از زندگی، در فرهنگ اصطلاحات ادبی جهان تالیف جوزف شیلی داستان چنین تعریف شده است: داستان اصطلاح عامی است برای روایت یا شرح و روایت حوادث در ادبیات داستانی عموماً داستان در برگیرنده نمایش تلاش و کشمکشی است میان دو نیروی متضاد و یک هدف.
داستان می تواند مبتنی بر امور واقع باشد و نویسنده نزدیک ترین انطباق ممکن را بین قصه اش و چیزهایی که عملاً در جهان رخ داده اند حفظ کند یا بسیار خیالبافانه باشد و درکی را که از ممکنات معمول زندگی داریم زیر پا بگذارد. اما شکل گرایان معتقدند که داستان روایت کامل توالی حوادث است که داستان نویس ترتیب واقعی آن را در روایت پیرنگ تغییر می دهد.
داستان در معنای خاص آن مترادف ادبیات داستانی است و معمولاً در ادبیات تخیلی ایران و غرب داستان را به معنای عام و خاص آن به کار می برند. در معنای عام به هراژی که از کمیت خلاقه برخوردار باشد داستان می گویند و در معنای خاص مترادف داستان کوتاه است. اما داستان در معنای امروزی آن به دور دسته داستان کوتاه و رمان تقسیم می شود. تاریخ داستان نویسی فقط به کمتر از چهار قرن پیش می رسد. رمان نویسی به شیوه کلاسیک و امروزی آن اوایل قرن هفدهم و با رمان معروف دن کیشوت اثر سروانتس زاییده شد داستان کوتاه اما از رمان هم جوان تر است و هم عمر آن کوتاه تر و در واقع نخستین داستان کوتاه اوایل قرن 19 خلق شد.
قصه
قصه در لغت از ماده قصّ یقِصِ به معنای دنبال کردن چیزی است. این معنا به تدریج بر کسی اطلاق شده است که دنبال گذشته و اخبار پیشینیان رفته و از وی با تعبیر قاص یا قصه خوان یاد شده است و به تدریج معنای لغوی قصه و قصه گو اندکی تغییر یافته و به کسی که اخبار گذشته را نقل می کند یا حتی مطلبی را تعریف و بیان می کند قاص اطلاق می شود در قرآن نیز اصطلاح قصص بیشتر به مضموم اخبار گذشتگان به ویژه اخبار پیامبران به کار رفته است. هدف قصه ها علاوه بر سرگرمی شنوندگان، برای تقویت تخیل سازندگان آن هم سودمند است اما در حقیقت درون مایه و زیر بنایی فکری و اچجتماعی قصه ها ترویج و اشاعۀ اصول انسانی و برادری و برابری و عدالت اجتماعی است.
در قصه محور ما برابر حوادث خارق العاده است و به عبارتی شخصیت ها و قهرمان ها در قصه کمتر دگرگونی می یابند و بیشتر دستخوش حوادث و ماجراهای گوناگونند. قصه ها اغلب پایانی خوش دارند و در آنها خوبی ها بر بدی ها پیروز می شوند. شکل قصه های عامیانه اغلب ساده و ابتدایی است و زبانی نقلی و روایتی دارد. زبان اغلب آنها نزدیک به گفتار و محاوره عامه مردم و پر از اصطلاح ها و لغت ها و ضرب المثل های عامیانه است و زبان معمولی و رایج زمان در آنها به کار گرفته شده است.
قصه ها اغلب بدون پیرنگ هستند یعنی رابطه علت و معلولی میان حوادث آنها وجود ندارد مبنای جهان بینی در قصه ها عموماً بر مطلق گرایی استواراست یعنی قهرمان های قصه یا خوبند یا بد. قهرمانهای نه خوب و نه بد در قصه ها راهی ندارند و تضاد و تعارض میان خوبی و بدی یا قهرمان خوب و آدم بد. حوادث قصه ها را می سازد. قهرمان قصه ها آدم های عادی نیستند بلکه عموماً نمونه هایی کلی از خصلت های عمومی بشر را عرضه می کنند از این رو شخصیت پردازی در قصه ها مورد نظر نیست. زمان و مکان در قصه ها فرضی و تصوری است. معمولاً حوادث و ماجراهای قصه های فارسی در کشورهایی مثل چین و ماچین و یمن و حلب اتفاق می افتد و زمان آن نامشخص است محتوا و مضمون قصه ها معمولاً مربوط به زمانهای دور و جوامع گذشته و از یاد رفته است.
ساختارگرایی
نخستین بار رومن یاکوبسن در 1929 م اصطلاح ساختارگرایی را وضع کرد اما در حقیقت نظرات او معنایی عام از فرمالیسم بود. می توان گفت ساختارگرایی یعنی بررسی روابط متقابل بین اجزای سازنده یک شی یا موضوع فولکلوریک و در وسیع ترین مفهوم آن روش جست و جوی واقعیت در روابط اشیای منفرد است. در ساختارگرایی محقق پس از شکف و معرفی کوچک ترین واحد ساختاری می کوشد به روابط متقابل میان این واحدها و چگونگی ترتیب آنها با یکدیگر پی ببرد که البته تعیین آن کوچک ترین واحد شاید مشکل ترین قسمت کار باشد.
حماسه
در لغت نامه دهخدا ذیل کلمه حماسه آمده، دلاوری، دلیری و شجاعت و نیز حماسه خوانی کردن یعنی اشاره رزمی و هیجان انگیز خواندن و حماسه سرا یعنی کسی که اشعار حماسی و رزمی می سراید حماسه خاطره حادثه یا حوادثی واقعی است که سینه به سینه از نسلی به نسل بعد نقل شده و گذشت اعصار بر آن شاخ و برگ ها افزوده و بدین سبب همراه با امور شگفت و غیرطبیعی به صورت افسانه درآمده و سرانجام شاعر یا شاعرانی آن را به نظم کشیده اند. حماسه ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد: حماسه های منثور که به نثر نگاشته شده است. مثل: شاهنامه ابوالموید بلخی – شاهنامه ابومنصوری.
شاهنامه
شاهنامه فردوسی منظومه ای است حماسی حدود 50000 بیت در شرح احوال دلاوری های پهلوانان ایرانی از زمان کیومرث تا سرنگونی دولت ساسانی . شاهنامه با نکته های عبرت آمیز نهفته اش شناسنامه ایران محسوب می شود که امکان محو فرهنگ و تاریخ ایران بدون وجود آن اغراق نیست. داستانهای این کتاب بیشتر در بیان حوادث و وقایع پهلوانان و شاهان ایرانی با نیروی فوق طبیعی در نبرد با موجودات خارق العاده است . این داستانها را می توان در زمره قصه های عامیانه دانست که نقالان در شرح احوال و حوادث قهرمانانش با دادن شاخ و برگ و تخیلی کردن در مکانها و مجالس عمومی به نثری ساده و قابل فهم با کلامی شیرین و زنده نقل می کردند و البته هنوز جز سرگرم کردن مخاطبان نداشت.
در این تحقیق موارد زیر مطرح شده است.
v قصه
v داستان
v ویژگی داستان
v داستان کوتاه
v فرمالیسم
v ساختارگرایی
v نقد ساختارگرایی در ادبیات داستانی
v ولادیمیرپراپ
v شخصیت پراپ
v عناصر دیگر قصه
v عناصر کمکی برای پیوند متقابل خویشکاری ها
v عناصر کمکی در رویدادهای سه گانی
v انگیزش ها
v شخصیت
v زمان و مکان
v نمود گار ریخت شناسی
v حرکت
v فواید ریخت شناسی
v اشكالات روش پراپ
v حماسه
v فردوسی
v شاهنامه
v نامگذاری شاهنامه
v موضوع شاهنامه
v ویژگی های شاهنامه فردوسی
v وفات شاعر
v داستان پادشاهی همای
v ریخت شناسی داستان پادشاهی همای
v نتیجه