رهبری در سازمان شامل فرایند راهنمایی و هدایت رفتارهای مربوط به محیط کار می باشد. رهبری فراگرد نفوذ اجتماعی است که در آن رهبر مشارکت داوطلبانه کارکنان را در تلاش برای کسب هدفهای سازمانی طلب می کند. در اینجا واژه "داوطلبانه" واژه عملیاتی است. رهبران برای ترغیب مشارکت داوطلبانه کارکنان هرگونه اختیار و قدرتی را که دارند با ویژگی های شخصی خود و مهارتهای اجتماعی تکمیل می کنند. می توانید این پروژه رشته مدیریت اجرایی را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
رهبری سازمانی یکی از وظایف اصلی مدیران است. وظیفه رهبری به مدیران کمک می کند تا دورنمایی از سازمان را برای کارکنان تعریف کنند و آنها را با اهداف و استراتژی های سازمان آشنا سازند. امروزه با توجه به افزایش روزافزون رقابت میان سازمانها و در راستاي توجه به تغییر و تحول سازمانی، هر سازمان به دنبال آن است که عملکرد مؤثرتري داشته باشد و این امر توجه پژوهشگران حوزة علوم انسانی را به خود جلب کرده است. فهم مسائل مرتبط با سازمانها به تأثیرگذاري بیشتر آنها منجر میگردد. چگونگی عملکرد کارکنان که به صورت دقیق و جامع انجام می شود، یکی از تمرکزهاي اصلی پژوهش منابع انسانی است. عملکرد افراد در سازمان میتواند نقش عمدهاي در موفقیت هر سازمان داشته باشد. عملکرد فردي و سازمانی تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله تعهد سازمانی، آموزش، رهبري، باور و ارزش و فرهنگ قرار دارد سازمانها براي اینکه از قافله رقابت عقب نمانند، توجه خود را به رهبران سازمانی و سبک مدیریت آنها معطوف کرده¬اند. مدیر در نقش رهبري سازمان میتواند سبکهاي متفاوتی را در هدایت نیروي انسانی انتخاب کند. الگوهاي رفتاري مناسب مدیر در هر سازمان باعث بوجود آمدن روحیه و انگیزش قوي در کارکنان میشود و میزان رضایت آنها را از شغل و حرفه خویش افزایش میدهد.
بیان مسئله
از آنجا که خالق اثر هنری در فرایند شکل گیری آثار هنری نقش اساسی دارد و منشا اثر هنری تجربه درونی هنرمند است و برآمده از احساس ، عاطفه ، تخیل و تفکر اوست و در همه این موارد داشتن انگیزه بسیار ضروری است ، لذا نقش مدیران در ایجاد این انگیزه بسیار حائز اهمیت است. یکی از وظایف اساسی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه ریزی و ایجاد بسترهای لازم به منظور پرورش استعداد، انگیزه و ذوق فرهنگی و هنری و تقویت روحیه ابتکار و تحقیق آحاد جامعه به ویژه نسل جوان هنرمند می باشد . در این تحقیق ارتباط بین سبک رهبری در افزایش انگیزه هنرمندان شهرستان سمنان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مدیریت فرایند به کارگیری موثر و کارامد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی ،سازماندهی ، بسیج منابع و امکانات ، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول ، صورت می گیرد. مدیریت منابع انسانی مهمترین و شاید اصلی ترین وظیفه مدیران می باشد . مسئله انگیزش کارکنان هر سازمان فرضی برای تلاش هر چه بیشتر جهت نیل به مقاصد آن سازمان ، همواره اذهان مدیران ، اعم از مدیران رده های بالا تا مدیران اجرایی را به خود مشغول داشته است. دلیل این امر فعالیت مستمر مدیران جهت تحقق اهداف سازمان است . دستیابی به اهداف سازمان ها تا حدی در گرو به کارگیری درست ظرفیت های نیروی انسانی است . این کار از طریق کارکنان امکان پذیر می باشد ، زیرا همکاری همه جانبه آنان از شرایط اصلی و اساسی توفیق سازمان محسوب می شود و این همکاری و بذل تلاش بر عاملی به نام انگیزه استوار است. دانشمندان نیروی جهش دهنده و حرکت ساز انسان را انگیزه او می دانند و عقیده دارند در هر موقعیتی انگیزه بسیار تاثیرگذار است.
اهمیت مدیریت را می توان اینچنین بیان کرد که رمز موفقیت و شکست سازمان ها در مدیریت آن خلاصه می شود . به اعتقاد پیتردراکر ، عضو حیات بخش هر سازمان مدیریت آن می باشد . هارولد کنتز ، مدیریت را مهمترین زمینه فعالیت انسانی میداند و معتقد است که وظیفه اصلی مدیران در تمام سطوح و در همه واحدهای مختلف بازرگانی ، صنعتی و اداری این است که محیطی را طراحی و نگهداری کنند تا در آن اعضا بتوانند به صورت گروهی با یکدیگر کار کنند و به اهداف تعیین شده دست یابند .
فرایندی که مدیریت می کوشد با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب نماید رهبری نامیده می شود ، بنابراین رهبری جزئی از مدیریت است و این وظیفه مانند برنامه ریزی ، ساز ماندهی و کنترل نیز از وظایف مدیر .
ظهور و حاکمیت این دیدگاه که موفقیت و اثربخشی سازمان ها در گرو هدایت صحیح منابع به ویژه منابع انسانی است موجب شده است تا در سال های اخیر به بررسی و مطالعه رفتار رهبری و تاثیر آن بر راهبردهای سازمان توجه قابل ملاحظه ای معطوف شود. درباره رهبری در سازمان سخن بسیار گفته شده است و شاید به تعداد کسانی که کوشیده اند مدیریت و وظایف آن را تعریف نمایند در این مورد تعریف وجود دارد . گروهی رهبری را تاثیرگذاری بر افراد در انجام وظایفشان با میل و علاقه توصیف کرده اند . گروهی دیگر رهبری را نفوذ بر مرئوسان از طریق برقراری ارتباط با آنان در تحقق اهداف سازمان بیان کرده اند . صاحبنظری رهبری را عبارت از ارتباط بین گروهی از افراد دانسته است که در آن یک نفر می کوشد تا دیگران را به سمت هدف معینی سوق دهد . رهبری فرایندی است که ضمن آن مدیریت سازمان می کوشد تا با ایجاد انگیزه و ارتباطی موثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل کند و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب نماید.
توجه به چگونگی اتخاذ سبک رهبری در برخورد با موقعیت های متفاوت سازمانی ، یکی از مهمترین مباحث اساسی علوم رفتاری در حوزه مدیریت است . سبک انتخابی مدیر باید با موقعیت موجود سازگار باشد و این امر در نتیجه شناسایی و تشخیص صحیح کلیه عوامل موجود در سازمان نظیر توجه به تغییر رویه زندگی ، انتظارات و ارزش های فکری مخاطبان سازمان نسبت به سال های گذشته و نیز شناسایی نیروهای مداخله گر مانند فناوری ، تمایلات در حال تغییر اجتماعی به همراه اندیشه های نو و خلاق باشد.
اهمیت و ضرورت
در عصر حاضر پیشرفت های سریع در علم و فناوری ،تحول ها و دگرگونی های زیادی در نظام های اجتماعی اقتصادی به وجود آورده است و موجب رویارویی سازمان ها با تحولات گسترده ای شده اند . این تحولات فرصت ها و تهدیدهایی را پدید آورده اند که مواجهه با آنها نیازمند راه حل های خلاقانه کارکنان با انگیزه است. از آنجا که وجود انگیزه در کار ، نیروبخش کارکنان در سازمان ها می باشد و آنان را در جهت تحقق اهداف پر تاش و امیدوارتر می کند ، لذا پرداختن به آن بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.
تردیدی وجود ندارد که موفقیت سازمان ها تا میزان زیادی به شایستگی های رهبر سازمان بستگی دارد (لئو و همکاران ،2016). رهبران موفق همواره در پی ایجاد تحول اند ، می کوشند تا از موفقیت ها بیشترین استفاده را ببرند و در کارکنان خود ایجاد انگیزه می کنند تا بازدهی خود را بالا ببرند . اشتباهات را اصلاح می کنند تا زمان را در جهت رسیدن به اهدافشان سوق دهند. اگر نیروی انسانی را یکی از مهمترین ارکان ارتقای عملکرد سازمان بدانیم ، واضح است که بررسی متغییرهای اثرگذار بر عملکرد انان تا چه اندازه راهنمای مدیران در بهبود عملکرد سازمان خواهد بود. مدیر روش یا سبک رهبری خود را با این هدف انتخاب میکند که بتواند بیشترین اثربخشی را در سازمان خود داشته باشد .انتخاب شیوه رهبری مناسب می تواند موجب بهبود عملکرد رهبر و افزایش انگیزه کارکنان شده و در نهایت تحقق اهداف سازمان را بدنبال داشته باشد . در این راستا موضوعی که اخیرا توجه اکثر محققان را به خود جلب کرده این است که چه نوع رفتار رهبری در فرایند تغییر سازمانی مفید خواهد بود ،چرا که شیوه های سنتی مدیریت و رهبری در شرایط متحول و پویای امروزی فاقد اثر بخشی لازم می باشد .در سازمان های امروزی اثر بخشی رهبر و انگیزه کارکنان از پیامدهای مهم سبک رهبری به شمار می روند . پیشرفت اخیر در نظریه های رهبری ، از نظریه های رهبری کاریزماتیک به سمت نظریه های نئوکاریزماتیک و رهبری تحوا افرین تغییر یافته است ،چرا که رهبران تحول آفرین توجه پیروان را به اهداف جمعی هدایت کرده ، انگیزه کارکنان و اثر بخشی رهبری را ارتقا می بخشند (صادقی ،2013) . مضافا اینکه کارکنان را به تلاش بیشتر در جهت تحقق اهداف سازمان ترغیب می کنند.
تفاوت مدیریت و رهبری
به نظر کاتر مدیریت و رهبری به عنوان دو فعالیت متمایز ولی مکمل هم در سازمان به شمار می روند. او اعتقاد دارد که رهبر یاثربخش، تغییرات مفیذی در سازمان ایجاد می کند و مدیریت حوب می تواند پیچیدگی های سازمانی و محیطی را کنترل کند. یک سازمان سالم و موفق نیازمند مدیریت و رهبری توأمان و اثربخش است. فرایند مدیریت شامل سه مرحله است: 1. برنامه ریزی و بودجه بندی؛ 2. سازماندهی و تقسیم کار؛3. کنترل و حل مسئله. فرایند مدیریت، عدم اطمینان را کاهش می دهد و موجب تثبیت و حفظ جایگاه سازمان می شود. در مقابل فرایند رهبری، شامل گزینش مسیر و هدف برای سازمان، هماهنگ کردن افراد و هدایت آنها به سمت هدف تعیین شده از طریق برانگیختن مردم به عمل، چه از طریق توانمندسازی و چه از طریق ارضای نیازهای اساسی می باشد. فرایند رهبری باعث ایجاد عدم قطعیت و تغییر در سازمان می شود. آبراهام زالزنیک معتقد است که رهبران ویژگی های شخصیتی مجزا و متمایزی دارند که در تقابل با ویژگی های شخصیتی مدیران قرار می گیرد. به نظر او هم رهبری و هم مدیریت در اداره سازمان نقش به سزایی دارند، اما نقش آنها با هم متفاوت است. در حالیکه رهبران منشأ تغییر و رویکردهای جدید هستند، مدیران به عنوان طرفداران ثبات و حفظ وضعیت موجود به شمار می روند.
مطالعات لوین
اولین مطالعه در خصوص سبک های رهبری توسط کورت لوین و همکارانش صورت گرفت و در آن سه سبک اصلی خودکامه، دموکراتیک و بی بند و بار؛ مشخص گردید.رهبر در هر موقعیت از یکی از این سه سبک در تعامل با گروهی از پیروان استفاده می کند. انتخاب سبک رهبری هر رهبر با توجه به نوع موقعیت تغییر زیادی نمی کند در نتیجه موقعیت رهبر و پیروان در انتخاب سبک رهبری چندان مهم نیست. رهبر دارای سبک خودکامه در روابط بین فردی بصورت هدایت کننده، سخت و کنترل کننده رفتار می کند. این رهبران برای تحقق اهداف در محیط کاری از قوانین و مقررات استفاده می کنند.در واقع پیروان آنها تأثیر اندکی بر ماهیت کار دارند. رهبر دارای سبک دموکراتیک همراه با تشریک مساعی، مسئولیت پذیری و با توجه به روابط متقابل بین فردی رفتار می کند و کمتر از رهبران سبک خودکامه، بر قوانین و مقررات تأکید می کند. با این وجود که این رهبران دارای بیشترین قدرت و مسئولیت هستند، اما پیروان آنها نیز تأثیر بسیاری در محیط کار دارند. رهبری با سبک بی بند و بار به شیوه ای رهبری می کند که گویی هیچ رهبری وجود ندارد. او بطور دائمی از قدرت و مسئولیت مقامی که دارد، کناره گیری نموده و نتیجه چنین سبک رهبری اغلب هرج و مرج و آشفتگی خواهد بود.
فصل اول کلیات تحقیق 1
1-1 مقدمه 2
1-2 بیان مسئله 2
1-3 اهمیت و ضرورت 5
1-4 اهداف تحقیق 7
1-4-1هدف اصلی 7
1-4-2 اهداف فرعی 7
1-5 سئوالات تحقیق 8
1-5-1 سئوال اصلی 8
1-5-2 سئوالات فرعی 8
1-6 تعریف اصطلاحات و واژگان 8
1-7 قلمرو تحقیق 8
1-8 مراحل اجرایی تحقیق 9
فصل دوم ادبیات وپیشینه تحقیق 10
2-1-1 مقدمه 11
2-1-2 رهبری 11
2-1-3 تفاوت مدیریت و رهبری 11
2-1-4 تعاریف رهبری 13
2-1-5 نظریات رهبری 13
2-1-5-1 نظریه های رفتاری 13
2-1-5-1-1 مطالعات لوین 14
2-1-5-1-2 مطالعات دانشگاه اوهایو 15
2-1-5-1-3 مطالعات میشیگان 16
2-1-5-2 نظریه های اقتضایی 16
2-1-5-2 -1 مفروضات تئوری اقتضائی در سازمان 17
2-1-5-2-2 نظریه اقتضائی و منبع شناختی فیدلر 17
2-1-5-2-2 -1 نظریه اقتضایی 17
2-1-5-2-2 -2 تئوری منبع شناختی فیدلر 18
2-1-5-2-3 نظریه مسیر-هدف 19
2-1-5-2-4 نظریه تصمیم گیری هنجاری 20
2-1-5-2-2 -5 رهبری موقعیتی 21
2-1-5-3 تعاریف سبک رهبری 22
2-1-5-4 سبک رهبری 22
2-1-5-4-1 رهبری تبادلی(مبادله ای) 22
2-1-5-4-2 رهبر عملگرا 22
2-1-5-4-3 سبک رهبری تحول آفرین 23
2-1-5-4-4 مولفه های رهبری تحول آفرین 24
2-1-5-5 رهبری کاریزماتیک 25
2-1-6 رهبری اخلاقی 25
2-1-7 رفتار 27
2-1-8 انگیزش 27
2-1-9 انگیزش در سازمان 29
2-1-10 استراتژی ها و موانع انگیزه های کاری 30
2-1-10-1 موانع انگیزه کاری 30
2-1-10-2 استراتژی هایی برای غلبه بر موانع انگیزش کاری 31
2-1-11 عوامل مهم انگیزش 31
2-1-12 نظریه های انگیزش 33
2-1-12-1 نظریه های محتوایی انگیزش 33
2-1-12-1-1 نظریه سلسله مراتبی نیازها 33
2-1-12-1-2 تئوریERG آلدرفر 35
2-1-12-1-3 تئوری انگیزشی X وy مک گریگور 36
2-1-12-1-4 نظریه انگیزش- بهداشت 37
2-1-12-1-5 مک کللند و تئوری انگیزه کامیابی 38
2-1-12-1-6 تئوری انتظار و سیستم پرداخت 40
2-1-12-1-6-1 تئوری انتظار 40
2-1-12-1-6-2 طرح های مختلف پرداخت(پاداش) 41
2-1-12-2 نظریه های فرآیندی انگیزش 42
2-1-12-2-1 نظریه برابری 42
2-1-12-2-2 نظریه تعیین هدف 43
2-1-12-2-3 نظریه انتظار 44
2-1-12-2-4 تئوری تقویت رفتار 45
2-2 پیشینه تحقیقات انجام شده 46
2-2-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور 46
2-2-2 تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 48
فصل سوم روش تحقیق 52
3-1 مقدمه 53
3-2 روش تحقیق 53
3-3 روش گردآوری اطلاعات 53
3-4 ابزار گردآوری اطلاعات 53
3-5 جامعه آماري و حجم نمونه 54
3-6 فرضیات 55
3-7 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 55
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 58
4-1مقدمه 59
4-2 وضعیت آماری پاسخ دهندگان 59
4-2-2 وضعیت پاسخ دهندگان از نظر سن 61
4-2-3 وضعیت پاسخ دهندگان از نظر میزان تحصیلات 62
4-2-4 وضعیت پاسخ دهندگان از نظر سابقه کار 63
4-3بررسی برازش مدل 64
4-3-1 بررسی برازش مدل های اندازه گیری 64
4-3-1-1 پایایی شاخص 64
4-3-2 -1 بررسی برازش مدل ساختاری 72
4-3-2-2 فاکتور افزایش نرخ واریانس 72
4-3-2-3 ضرایب معناداری z (مقادیر t-values) 73
4-3-2-4 معیار R Squares یا R2 77
4-3-2-3 معیار اندازه تأثیر ( f2 ) 79
4-3-3 بررسی برازش مدل کلی 86
4-3-3-1 معیار GOF 86
4-4 آزمودن فرضیه ها 88
4-4-1 بررسی ضرایب معناداری z مربوط به هریک از فرضیه ها 88
فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات 89
5-1 یافته های اصلی تحقیق 90
5-2 نتیجه گیری تحقیق 90
5-3محدودیتهای مدل 96
5-4 پیشنهادات 96
5-4-1 پیشنهادهایی جهت بهبود 96
5-4-2 پیشنهادهایی برای انجام تحقیقات آتی 97
منابع و مآخذ 98
منابع فارسی 98
منابع انگلیسی 101
پیوست 107