پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه یادگیری خودتنظیم با شفقت خود و ابعاد شخصیتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان انجام شد. جامعه آماری پژوهش، جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان به تعداد 4058 نفر (1780دختر و 2278 پسر) تشکیل دادند که از این میان، با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه ها اجرا شد. پرسشنامه های یادگیری خودتنظیم، شفقت خود و شخصیت پنج عاملی نئو به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. سپس برای تجزیه و تحلیل آماری، روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بکار رفت و نتایج نشان داد: بین یادگیری خود تنظیم با شفقت خود و ابعاد شخصیتی در دانشجویان دانشگاه آزاد رابطه وجود دارد. و همچنین بین یادگیری خودتنظیم و هریک از متغیر های شفقت خود و یادگیری خودتنظیم نیز به صورت جداگانه رابطه وجود دارد. می توانید این پروژه رشته روانشناسی را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
مطالعه عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی، طی سه دهه اخیر، بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرارگرفته است. حساسیت تعلیم و تربیت از یک سو و پیچیدگی هاي جهان امروز از سوي دیگر، مدیران و معلمان و دانشجویان آگاه تري را طلب می کند تا زمینه رشد جمعی را فراهم نمایند. امروزه تمرکز آموزش به جاي ارائه ي برنامه هاي آموزشی یا مدیریت رفتار کلاسی، به پرورش دانش آموزان و دانشجویان باانگیزه و راهبردي تغییر کرده است (امانی، امانی و محمدپور، 1391).
خودتنظیمی فرایندی گرایش گرایانه است که به یادگیرنده کمک می کند مهارت های آکادمیک از جمله تنظیم اهداف، انتخاب، جایگزینی استراتژی ها و کنترل اثربخش را کسب کند(فن، 2010) . کول، لوگان و والکر (2011) ، خودتنظیمی را به صورت تلاش های روانی در کنترل وضعیت درونی، فرایندها و کارکردها، به منظور دستیابی به اهداف بالاتر تعریف می کنند. لذا بنا به گفته (زیمرمان، 2015) یادگیرنده های خودتنظیم به وسیله ویژگی هایی از قبیل ابتکار شخصی، تسلط بر یادگیری هدف و خود اسنادی مطلوب متمایز می شوند (فرحبخش، نیک پی و یوسف وند، 1395).
یادگیری خودتنظیم به مشارکت فعال یادگیرنده (از نظر رفتاري، انگیزشی، شناختی و فراشناختی) در فرآیند یادگیري، به منظور بیشینه کردن فرآیند یادگیري اطلاق می شود. یادگیري خودتنظیمی از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرآیند یادگیري می پردازد. یادگیري خودتنظیمی به استفاده ي بهینه از راهبردهاي شناختی، فراشناختی و مدیریتی جهت بیشینه نمودن فرآیند یادگیري گفته می شود(برزگر، 1392).
در بسياري از محيط ها و موقعيت هاي آموزشي و شغلي بر توانايي هاي فردي به عنوان عامل اصلي موفقيت تأكيد مي شود، اما بايد توجه داشت كه توانايي ها به تنهايي نمي توانند عامل موفقيت باشند بلكه بايد تفاوت هاي فردي بين افراد را به عنوان عوامل مهم و موثر در موفقيت شغلي و تحصيلي افراد در نظر گرفت. يكي از متغيرهاي تفاوت فردي ويژگيهاي شخصيتي يادگيرندگان است. شناخت ويژگي هاي شخصيتي افراد و استفاده از الگوهاي آموزشي متناسب در برنامههاي آموزشي از اهميت زيادي رخوردار است. به طور كلي شناخت ويژگي هاي شخصيتي در جهان آموزشي و حرفه اي امري لازم و ضروري است. كاستا و مك كري براي خصيصه هاي شخصيتي پنج بعد عمده را منظور كردند كه عبارتند از: روان آزردگي که تمايل فرد به تجربه اضطراب، خصومت، برانگيختگي و افسردگي را برجسته مي كند. برونگرايي كه تمايل فرد به جرات طلبي، پرانرژي بودن و صميمي بودن را نشان مي دهد. انعطاف پذيري به تمايل فرد به كنجكاوي، تنوع طلبي و استقلال در قضاوت اطلاق مي شود. در حالي كه توافق با تمايل فرد به بخشندگي، مهرباني، همدلي، نوع دوستي و اعتمادورزي همراه است. و سرانجام وظیفه شناسی كه تمايل فرد به منظم بودن، كارا بودن، خود نظم بخشي و پيشرفت را دربرمي گيرد (امامي پور، 1380؛ به نقل از عیسائی چشمه ماهی، باقریان، حسن زاده توکلی، 1390).
پژوهش هاي زيادي در زمينه عملكرد تحصيلي افراد در ارتباط با عوامل متعدد انجام شده است. یکی از عواملی که در این زمینه می تواند تاثیرگذار باشد شفقت به خود است. خوددلسوزی به عنوان کیفیت در تماس بودن با رنجها و آسیبهای خود و احساس کمک کردن برای رفع مشکالت خود تعریف میشود و مؤلفههای مثبت روانشناختی همانند نوع دوستی، مهربانی و شادی همراه است. خود دلسوزی میتواند به افراد کمک کند تا به صورت مؤثرتری سالمت خود را حفظ کنند. خودلسوزی منابع مقابلهای مناسبی را برای افراد فراهم میکند تا بتوانند با رویدادهای منفی زندگی خود مواجه شوند. شفقت نسبت به خود اگرچه واژه ی جدیدی در روانشناسی غرب است ولی سالها پیش در فلسفه ی بودایی رایج بوده و به رنجشی اشاره دارد که فرد در مقابل اجتناب از شرایط نامطلوب متحمل شده و در جهت تسکین رنجش و بهبودی خودش با مهربانی عمل میکند (برینز، توما، گینفرنت،هانلین، چن و روهلیدر، 2014؛ به نقل از محمدی، برهانی و روشن زاده، 1395).
بیان مسأله
تربیت نیروی انسانی در سطوح عالی که بتواند پاسخگوی نیازمندی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه باشد یکی از وظایف مهم دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به شمار می آید.
از این رو آموزش و پرورش نيروي انساني يكي از اركان بنيادي و مهم در رشد و توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي به شمار مي رود. اگر برنامه هاي آموزش نيروي انساني متناسب با نيازهاي بهداشتي و درماني كشورها نباشد آن ها قادر نخواهند بود سطح سلامت جامعه را به حدي برسانند كه مردم بتوانند از نظر اجتماعي و اقتصادي زندگي مولدي داشته باشند. از طرفی دوره دانشجويي نیز براي دانشجويان رشته هاي مختلف، دوره هاي مهيج و پر چالشی به شمار می آید. بنابراين به دليل رويارويي با عوامل استرس زاي زياد و لزوم سازگاري مناسب، آنها بايد از سلامت رواني و خود اتكايي بالايي برخوردار باشند تا بتوانند به توفيقات روز افزونی در تحصيل و حرفه خود دست يابند
اما بايد توجه داشت كه توانايي ها به تنهايي نمي توانند عامل موفقيت باشند، بلكه بايد تفاوت هاي فردي بين افراد را به عنوان عوامل مهم و موثر در موفقيت های تحصيلي آنها در نظر گرفت (امامي پور، 1380؛ به نقل از عيسائي چشمه ماهي، 1390).
اين ويژگي ها كه هر فرد در نتيجه رويارويي با موقعيت هاي گوناگون و افراد مختلف به آن مجهز است، ساختار رواني و صفات شخصيتي است. اين ساختار رواني نه تنها تحت تاثير عوامل مختلفي مانند خانواده، اجتماع، گروه همسالان و غيره قرار دارد، بلكه عواملي چون انگيزش، پيشرفت، موفقيت و...را نيز تحت تاثير قرار مي دهد (بری و همکاران، 2007).
شواهد پژوهشی نشان داده اند افرادی که با شفقت با خود رفتار می کنند از ویژگی هایی برخوردارند که در جنبش روانشناسی مثبت به عنوان توانمندی های روانشناختی مطرح هستند مثل شادکامی، خوش بینی، کنجکاوی و کنکاش، عواطف مثبت و نوآوری (نف و همکاران، 2007؛ به نقل از رستمی، قزلسفلو، محمدلو و قربانیان، 1394).
خودشفقتی توانایی متصل شدن به احساسات درد و رنج با حس مهربانی و عنایت، اتصال و نگرانی است، که دارای مولفه هایی می باشد و اولین مولفه آن را خودمهربانی و یا توانایی رفتار با خود بدون خودقضاوتی و همراه با مراقبت و درک تشکیل داده و دومین مولفه توانایی تشخیص این است که همه انسان ها در زمان هایی از زندگی شکست می خورند و اینکه ما در رنج هایمان تنها نیستیم. سومین مولفه ذهن آگاهی و یا آگاه بودن از تجربه لحظه حال به روش متعادل به جای شناخت بیش از حد احساسات خود است (نف، 2003).
ضرورت و اهمیت تحقیق
آگاهی از ویژگیهای شخصیتی برای مقابله موثر با مشکلات زندگی مفید و سودمند است. این ویژگی ها در یک فرد بر ارزش ها، نگرش ها، احساسات و رفتارهای او تأثیر گذار است. شناسایی تفاوت های فردی در هریک از ابعاد شخصیتی می تواند ما را در جهت شناخت بیشتر افراد مدد رسانده و می تواند نشان دهنده این موضوع باشد که چه عواملی سبب می شود خصوصیات، ویژگی ها و رفتار افراد از هم متفاوت باشد (شاملو، 1382).
این نکته که شخصیت بر روی یاد گیری افراد تأثیرگذار است، برای معلمان و مربیان موضوع تازه ای نیست. تجربیات کلاس درس نشان داده که متغیرهای شناختی به تنهایی تعیین کننده پیشرفت افراد نبوده و این متغیرها با نگرش ها و علایق افراد، انگیزش ها و حیطه گسترده ای از پاسخ های هیجانی آنان مثل بر انگیختگی، هم حسی و شاید بیش از همه این ها با اضطراب در ارتباط متقابل باشد. در واقع ارتباط ویژه ای بین اضطراب و یادگیری وجود دارد که به نوبه خود می تواند بر روی یادآوری مطالب و در نتیجه بر روی پیا مد های پیشرفت موثر باشد (فونتانا،1995).
در این میان شفقت بر خود به عنوان یک صفت و یک عامل محافظ موثر درجهت پرورش و انعطاف پذیری عاطفی محسوب شده به طوریکه در چند سال اخیر روش های درمانی با هدف بهبود شفقت خود توسعه یافته است. شفقت خود موجب احساس مراقبت فرد نسبت به خود، آگاهی یافتن، نگرش بدون داوری نسبت به نابسندگی و شکست های خود و پذیرش این نکته که تجارب وی نیز بخشی از تجارب معمول بشری است، می شود. افرادی که خود شفقتی بالایی دارند زمانی که رویدادهای منفی از جمله اضطراب و شکست را تجربه می کنند با مهربانی و نگرانی و ملاطفت با خود برخورد می کنند. میزان بالای شفقت خود منجر به کاهش انتقاد از خود و نیز کاهش نشخوار فکری، سرکوب فکر، اضطراب و در نهایت کاهش فشار روانی می شود که خود می تواند تاثیر مثبتی بر میزان افزایش یادگیری داشته باشد (عجم، خطیب زنجانی و بادنوا، 1396).
مطالعات موجود در مورد سبک های یاد گیری توسط دانشجویان و عوامل مرتبط با آن نشان داده است که روابطی مبنی بر انتخاب سبک های یادگیری و ویژگی های شخصیتی وجود دارد به طوری که شادبولت در گزارش پژوهشی خود می نویسد: دانشجویان در چگونگی برخورد با تکلیف متفاوت هستند. اما این تفاوت ها نشانگر سطح بهره هوشی و یا الگوهای توانایی به خصوص آنها نیست، بلکه بیشتر ناشی از سبک های یاگیری است که افراد مختلف برای پردازش و سازماندهی اطلاعات جهت واکنش به محرک های محیطی مورد استفاده قرار می دهند.
شفقت به خود
شفقت به خود، بر اساس تعریف نف ( 2003) از سه مؤلفه تشکیل شده است: مهربانی با خود در مقابل قضاوت در مورد خود، احساس مشترکات انسانی در مقابل انزوا و هوشیاري در مقابل فزون همانندسازي. ترکیب این سه مؤلفه مرتبط، مشخصه فردي است که بر خود شفقت دارد. مهربانی با خود، توجه و درك خود به جاي قضاوت یا انتقاد از کاستی ها و بی کفایتی هاي خود است. اعتراف به اینکه همه انسان ها داراي نقص هستند، اشتباه می کنند و درگیر رفتارهاي ناسالم می شوند، مشخصه اشتراکات انسانی است. بهوشیاري در مقابل همانندسازي فزاینده، منجر به یک آگاهی متعادل و روشن از تجارب زمان حال می شود و باعث می شود جنبه هاي دردناك نادیده گرفته نشود و در عین حال نیز به تکرار، ذهن را اشغال نکند. افراد در حین تجربه رنج و هنگام مقابله با چالش هاي زندگی ممکن است به جاي آن که با هشیاري به تماشاي خود بنشیند و از چشم انداز بالاتري به تجربه خویش بنگرند که سبب واقع بینی و جامع بینی آن ها شود، خود را به طور ناهشیار مورد ارزیابی منفی قرار دهند.
فصل اول کلیات پژوهش 2
1-1مقدمه 3
1-2 بیان مسأله 5
1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق 9
1-4 اهداف پژوهش 11
1-4-1 هدف کلی 11
1-4-2 اهداف فرعي 11
1-5 سئوال های پژوهش 11
1-6 فرضیه های پژوهش 11
1-6-1- فرضیه های اصلی 11
2-6-1- فرضیه های فرعي: 12
1-7 قلمرو تحقیق 12
1-7-1 قلمرو موضوعي: 12
1-7-2 قلمرو مکاني: 12
1-7-3 قلمرو زماني: 12
1-8 تعریف مفاهیم و واژه ها 12
1-8-1 تعاریف نظری 12
1-8-1-1 یادگیری خودتنظیم: 12
1-8-1-2 شفقت به خود: 13
1-8-1-3 شخصیت پنج عاملی نئو: 13
1-8-2 تعاریف عملیاتی 14
1-8-2-1 یادگیری خودتنظیم: 14
1-8-2-2 شفقت به خود: 14
1-8-2-3 شخصیت پنج عاملی نئو: 14
فصل دوم ادبیات پژوهش 15
2-1 مقدمه 16
2-2- یادگیری خودتنظیمی 16
2-2-1- مولفه های یادگیری خودتنظیم 18
2-2-2- ویژگی های یادگیرنده خود تنظیم 19
2-2-3- خود تنظیمی و چگونگی شکل گیری آن 20
2-2-4- دیدگاه های نظری خودتنظیمی 21
2-2-4-1- نظریه های کنشگر 22
2-2-4-2- پدیدار شناسان و خودتنظیمی 22
2-2-4-3- دیدگاه پردازش اطلاعات درباره ی یادگیری خودتنظیم 23
2-2-4-4- نظریه اراده گرایان 23
2-2-4-5- تقسیم بندی مبتنی بر نظریه ویگوتسکی 24
2-2-4-6-نظریه شناختی- اجتماعی 25
3-2- شفقت به خود 26
1-3-2- ذهن آگاهی 30
2-3-2- ذهن آگاهی و عناصر مرتبط با آن 32
4-2- پنج عامل بزرگ شخصیت 33
1-4-2- ریشههای تاریخی الگوی پنج عاملی در صفات شخصیت 33
2-4-2- مفهوم شخصیت، تعاریف و گستره آن 34
3-4-2- تعریف مفهومی پنج عامل بزرگ شخصیت: 38
4-4-2- ابعاد پنجگانه شخصیت 38
1-4-4-2- روانرنجورخویی(N) 38
2-4-4-2- برونگرایی (E) 39
2-4-4-3- انعطافپذیری یا گشودگی نسبت به تجربه (O) 40
2-4-4-4- سازگاری (A) 40
2-4-4-5- وظیفهشناسی (C) 41
2-5- پیشینه پژوهش 41
2-5-1 پیشینه پژوهش در داخل کشور 41
2-5-2- پیشینه پژوهش در خارج از کشور 44
فصل سوم روش تحقیق 46
3-1 مقدمه 47
3-2 روش پژوهش 47
3-3 جامعه آماری 47
3-4 نمونه آماری 47
3-5 ابزار اندازه گیری 47
3-5-1 پرسشنامه شفقت خود SCS)): 47
3-5-2 پرسشنامه یادگیری خودتنظیم (MSLQ): 48
3-5-3 پرسشنامه شخصیت پنج عاملی نئو :(NEO-FFI) 48
3-6 روایی و پایایی ابزارها 48
3-6-1 پرسشنامه شفقت خود SCS)): 48
3-6-2 پرسشنامه یادگیری خودتنظیم (MSLQ) : 48
3-6-3 پرسشنامه شخصیت پنج عاملی نئو :(NEO-FFI) 49
3-7 شیوه اجرای ابزار پژوهش 49
3-8 روش تجزیه و تحلیل داده ها 49
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 51
4-1 مقدمه 52
4-2 توصیف آماری پژوهش 52
4-3 استنباط آماری پژوهش 53
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری 67
5-1 مقدمه 68
5-2 خلاصه یافته های پژوهش 68
5-3 بحث و نتیجه گیری 69
5-4 محدودیت ها 72
5-5 پیشنهادات 73
5-6 پیشنهاد های آتی 73
منابع 74
منابع فارسی: 75
پیوست 84