این تحقیق رشته زبان و ادبیات فارسی به بررسی زندگی، اشعار، شاگردان، آثار شمس مغربی می پردازد.ابوعبدالله شمسالدین محمد بن عزالدین بن عادل یوسف البزازینی تبریزی مشهور به مغربی، ملقب به محمد شیرین یا ملامحمد شیرین كه به قول رضاقلیخان هدایت از صوفیة باتمكین و راهروی پرشور و موحدی مشهور به شمار است، كه مذهبش وحدت وجود و مشربش لذت شهود بود و به علوم ظاهری و باطنی عالِم بود. می توانید این تحقیق را به صورت فایل word دانلود نمایید.
مقدمه
شمس مغربی
ابوعبدالله شمسالدین محمد بن عزالدین بن عادل یوسف البزازینی تبریزی مشهور به مغربی، ملقب به محمد شیرین یا ملامحمد شیرین كه به قول رضاقلیخان هدایت از صوفیة باتمكین و راهروی پرشور و موحدی مشهور به شمار است، كه مذهبش وحدت وجود و مشربش لذت شهود بود و به علوم ظاهری و باطنی عالِم بود. فهلویات مغربی به زبان آذری که در نسخههای كهن دیوان وی آمده است نشانه هایست که او از کودکی در تبریز بوده و با زبان محلی آشنایی دیرینه داشته که به خوبی توانسته است بدان زبان و لهجه ترانه سراید، به این ترتیب تبریزی بودنش مسلم می گردد.
اوایل حیات مغربی مصادف با اواخر حكومت ایلخانان (736ـ 756ق) بوده آذربایجان میدان جنگ بین دو سلسله امرای ایلكانی با آلجلایر و چوپانیان گردید.
مؤلف روضات الجنان درباره ی تغییر حال مغربی حکایتی دارد که روزی در تبریز به طلب مشغول بود درمیدانی شخصی این بیت مولانا جلال الدین عبدالحمید عتیقی را میخواند که :
چنین معشوقه ای در شهر و آنگه دیدش ممکن هر آنک از پای بنشیند به غایت بی بصر باشد
از شنیدن این شعر حالش دگرگون می شود درد طلب دامن گیرش می گردد و سر در عالم نهاده به خدمت بسیاری از اکابر میرسد و با آنها نسبتی برقرار می کند .
در دو غزل نیز نشانه هایی دگیر از دگرگونی وی یافت می شود غزل اول درباره ی کردی است به مطلع زیر:
این کرد پریچهره ندانم که چه کرده است کز جمله خوبان جهان گوی سیرده است
و در غزلی دیگر نیز دخالتی از دگرگونی او دیده می شود به مطلع زیر :
شاه بتان ماهر خان عرب رسید با قامت چو نخل و لب چون رطب رسید
سفرهای شمس مغربی
جامی در نفحاتالانس گوید: مغربی در بعضی سیاحات به دیار مغرب رسیده است و آنجا از دست یكی از مشایخ كه نسبت وی به شیخ بزرگوار محییالدین عربی رسیده خرقه پوشیده است. که ممكن است این سفر را به دلیل تخلص وی كه مغربی است، ساخته باشند.
مؤلف آنندراج در باب مغربی اشارهای دارد كه مغربی نام رومی معروف كه در شهر سار هم تشریف آورده بود، چند روز بر سر حوض منوگهر (مینوگهر) ساكن و متوطن بود و اكثر اوقات بندگی حضرت مخدوم شرفالدین قدسالله سره العزیز برای ملاقات او میآمدند و تذكره علم و توحید میكردند و طرفین فایدهها میگرفتند و یك مكتوب مخدوم كه به جانب شیخ مغربی نوشتهاند و در مكتوبات یكصد و پنجاهم است و بزرگی شیخ مغربی از آنجا معلوم خواهد شد و رساله جام جهاننما و دیوان اشعار ایشان مشهور است.