اخلاق علم نیک و بد خوی ها و تدبیرهای انسان برای نقش خویش است.
آموزش و تحصیل در مدارس منجر به ارتقای بلوغ شخصیتی و اجتماعی افراد. احترام آنان به پدر و مادر و بزرگترها.احترام آن ها به حقوق بشر. و افزایش مشارکت آنان در ساختن جامعه ای آزاد و پویا می شود.( میرکمالی، 1389). اخلاق حرفه ای در مدارس و آموزش عالی را می توان از دو بعد اساسی الف) اخلاق درون فردی و ب) اخلاق میان فردی یا اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار داد.که جنبه اجتماعی اخلاق در آموزش وزن و اهمیت بیشتری دارد. چرا که پایبندی به اصول اخلاق حرفه ای و تدارک زمینه مساعد به منظور توسعه و ترویج آن بیشتر در یک بستر مناسب اجتماعی معنا و واقعیت پیدا می کند.
اخلاق در مدارس تنها به درون مرزهای سازمان محدود نمی شود و طیف گسترده تری از رفتارها و عملکردهای مدارس در ارتباط با محیط پیرامون و سایر محیط های تربیتی را در بر می گیرد. اخلاق حرفه ای اصول اساسی همچون رعایت احترام و اعتماد متقابل و ناعت طبع نسبت به دانش آموزان در مقام یک انسان و تلاش به منظور بهبود مستمر فرآیند یاددهی-یادگیری در کلاس درس از طریق بهره گیری مناسب از شیوه ها.
ابزارها و فناوری های نوین را به معلمان و مدیران گوشزد می کند. رعایت اصل برابری در ارتباط با ارایه خدمات آموزشی و مشاوره ای به دانش آموزان و بی طرفی و بی غرضی در ارزشیابی و نمره دادن به آنان صرفا براساس توانمندی ها و عملکردشان در طول سال تحصیلی و همچنین رازداری و محرمانه نگه داشتن نمرات دانش آموزان از جمله اصول اساسی اخلاق حرفه ای در محیط های آموزشی و مدارس محسوب می شود.
اخلاق حرفه ای به چگونگی رفتار. ادب و عمل شخص هنگام انجام کار حرفه ای می پردازد. این کار می تواند مشاوره. پژوهش. تدریس. نویسندگی. طبابت یا هر شغل دیگری باشد. درواقع اخلاق حرفه ایی مجموعه ای از اصول و استانداردهای سلوک بشری است که رفتار افراد و گروهها در یک ساختار حرفه ای را تعیین می کند و مفهوم آن از علم اخلاق اتخاذ شده است.
مفهوم شناسی اخلاق
فلاسفه علم اخلاق را به دو قسمت تقسيم مي کنند: اخلاق نظري که وظيفه آن مطالعه ي صفات و اعمال اخلاقي و پاسخ به سؤالات و استدلال در مورد خوبي يا بدي اعمال است و اخلاق عملي که تلاشي عملي است براي رسيدن به وضعيت اخلاقي مطلوب و دستيابي به فضايل اخلاقي) نعمتی،1389). علامه محمد حسين طباطبايي (ره) در تعريف علم اخلاق مي فرمايد: علم اخلاق عبارت است از فني که پيرامون ملکات انسانی بحث مي کند و هدف آن اين است که فضايل اخلاقي را از رذايل اخلاقي معلوم سازد تا آدمي بعد از شناسايي آن ها، خود را با فضايل بيارايد و از رذايل دور کند اما آن چه مهم است اين که انسان ها اخلاقي زاده نمي شوند و بايد تربيت شوند. از ديد علما آدمي تربيت شده است که آن چه فضيلت ناميده مي شود در او رشد کرده و به صورت ملکه در آيد.(مطهری،1387).
مفهوم شناسي و اهميت اخلاق حرفه اي
موضوع اخلاق حرفه اي مدت زماني است در کشورهاي مختلف و در گروه هاي شغلي و حرف مختلف مورد توجه قرار گرفته و تلاش هايي در جهت تدوين کدها و استانداردهاي اخلاقي صورت گرفته است. مدارسها نيز از آن جا که به مثابه ي پيشتازان حرکت هاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي جوامع بوده و اعتقادات و باورهاي حاکم بر آن ها، دير يا زود به کل جامعه تسري يافته و عرصه هاي تازه اي را به سوي آحاد مردم خواهد گشود، از توجه به اخلاق حرفه اي بي نياز نيستند. اخلاق حرفه اي به چگونگي رفتار، ادب و عمل شخص هنگام انجام کار حرفه اي مي پردازد. اين کار مي تواند مشاوره، پژوهش، تدريس، نويسندگي، طبابت يا هر شغل ديگري باشد. در واقع، اخلاق حرفه اي مجموعه اي از اصول و استانداردهاي سلوک بشري است که رفتار افراد و گروه ها در يک ساختار حرفه اي را تعيين مي کند و مفهوم آن از علم اخلاق اتخاذ شده است.
به عبارت ديگر، مجموعه قوانين اخلاقي که از ماهيت حرفه يا شغل به دست آمده، اخلاق حرفه اي نام دارد هدف از اخلاق حرفه اي، مسؤوليت اخلاقي است که فرد در شغل خود دارد. مثلاً پزشک به عنوان يک شخص حقيقي مسؤوليت هاي اخلاقي دارد که بر گرفته از شغلي است که بر عهده گرفته است، به گونه اي که اگر شغل ديگري مي پذيرفت مسؤوليت هاي اخلاقي وي تغيير مي کرد.
لذا هر شغلي به اقتضاي حرفه اي، مسؤوليت هاي اخلاقي ويژه اي مي آفريند حرفه هاي گوناگون بر حسب ميزان حساسيت و وظيفه اي که در خدمت به جامعه دارند معيارهاي اخلاقي متفاوتي دارند. آشنايي با اين معيارهاي اخلاقي و پايبندي به آن ها در تعالي اخلاقي و حرفه اي افراد شاغل در يک نهاد و به تبع آن ارتقاء جايگاه اجتماعي آن نهاد يا سازمان در جامعه وتأثيرگذاري آن بر افراد کمک مي نمايد(آراسته، 1390).
اخلاق در آموزش و تدريس
سه گروه اصلي تأثيرگذار و تأثيرپذير مرتبط با کارکرد آموزشي مدارس عبارتند از مديران و سياست گذاران، معلمان و دانش آموزان. در اين ميان، معلمان نقش اصلي را در اداره و هدايت امر آموزش بر عهده دارند. پايبندي معلمان به اصول و ارزش هاي اخلاق حرفه اي، هم از منظر توسعه ي فرهنگ سازماني مبتني بر اخلاقيات و هم از منظر انتقال صفات مميزه و ويژگي هاي برجسته ي انساني به دانش آموزان و در نتيجه اشاعه ي آن ها در جامعه، بسيار حائز اهميت است.
معلمان مدارس صرف نظر از رشته ي تخصصي خود كه بايد در آن مهارت داشته باشند، از آن جا كه وظيفه ي تدريس و آموزش را به عهده دارند بايد در حرفه ي معلمي هم مهارت داشته و با اصول حرفه اي آن آشنا باشند؛ چرا كه آموزش نخستين کارکرد و مأموريت مدارس محسوب مي شود.
آموزش هاي ارائه شده از سوي يک نظام آموزشي ممکن است منجر به بروز رفتارهايي خاص در جامعه شود که از نظر اخلاقي قابل نقد و بررسي باشد.
براي مثال، نحوه ي تدريس مي تواند موجبات يادگيري مطلوب دانش آموزان متناسب با تحولات علمي و تقاضاهاي جامعه را فراهم بياورد يا نياورد؛ منابع آموزشي، محتوا سرفصل هاي دروس ممكن است به گونه اي باشند که نوع خاصي از تفكر و انديشه را تقويت يا تضعيف كنند كه براي جامعه داراي فوايد يا مضرات فراواني باشد، نوع رفتار معلم مي تواند بر منش و رفتار دانش آموزان تأثير مثبت يا .
منفي داشته باشد بنابراين، اصول اخلاق حرفه اي آموزش از دو بعد قابل بحث است: اول، استانداردهاي اخلاقي که بايد در امر آموزش رعايت شوند و مربوط به فرايند ياددهي- يادگيري هستند. دوم، اصول اخلاق فردي که فرد بايد خود را ملزم به رعايت آن ها در هر زمان و مکاني بداند.