چارچوبی برای ارزیابی فنی طرح های تولیدی
پروژه چارچوبی برای ارزیابی فنی طرح های تولیدی به صورت فایل Word برای دانلود از پورتال آموزش و پژوهش دانشگاهیان (پویان) ارائه شده است این پروژه با موضوع چارچوبی برای ارزیابی فنی طرح های تولیدی از پنج فصل تشکیل شده است.
فصل اول: کلیات
بیان مسئله
ارتباط بین بخش های مختلف امکان سنجی
تعریف
ارزیابی فنی چیست؟
اهم مواردی که در بررسیهای فنی طرح مورد توجه سیستم بانکی است
تاریخچه
اصول
معیار
معیار امکان سنجی
معیارهای گروه شاخص های کمی و کیفی
معیارهای گروه شاخص های مالی
معیارهای گروه شاخص های محیطی
معیارهای گروه شاخص های مدیریت خطر
معیارهای گروه شاخص های زمانی
معیارهای گروه شاخص های اولویتی
معیارهای گروه شاخص های پیشینه ای
گروه بندی معیارها در ابعاد سنجی
معیارهای امکان سنجی اقتصادی
معیارهای امکان سنجی فنی
معیارهای امکان سنجی اجرائی
مدل تجمیعی امکان سنجی گزینه ها
فرمول امکان سنجی فنی
اهمیت
اهداف
فصل دوم : مروری بر ادبیات
فصل سوم : روش و متدلوژی
مراحل اجرایی ارزیابی
مراحل اجرایی ارزیابی فنی
مکان یابی
مشخصات فنی محصول
انتخاب تکنولوژی
ارائه روش تولید محصول
انتخاب ظرفیت طرح
مشخصات فنی طرح
ابزار و روش ها
روش های نوین ارزیابی طرح ها
فرم گزارشات امکان سنجی فنی
بررسی ارزیابی فنی در یک مورد خاص
مقدمه
ارزیابی فنی طرح احداث نیروگاه مولد مقیاس کوچک با قابلیت CHP به ظرفیت مگاوات
هدف از اجرای طرح
ظرفیت
ظرفیت سنجی
ظرفیت اسمی تجهیزات
عوامل موثر در رسیدن به حداکثر ظرفیت عملی
محصول تولیدی
مواد اولیه
روش تولید
مشخصات تجهیزات
اونواع نیروگاه ها
مشخصه های عملکردی
بازده
نگهداری
تولید انرژی حرارتی
پتانسیل CHP در موتورهای پیستونی
تجهیزات بکار گرفته شده در طرح
برنامه زمان بندی اجرای پروژه
فصل پنجم : جمع بندی و نتیجه گیری
منابع
فرآیند توسعه شامل سیاست گذاری ، برنامه ها ، طرح ها و پروژه ها است و برنامه ریزی ، خود فرآیندی پویا و دائمی است كه ارتقاء و اعتلای آن منوط به امكان دستیابی به مبانی نظری و سیاست های استراتژیك از یكسو و تعیین نقاط قوت و ضعف نتایج و یافته های مطالعاتی ، طراحی ، مهندسی و دستاوردهای اجرایی از سوی دیگر است لیكن تحقق این امر مستلزم فراهم نمودن ، زمینه های لازم و از آن جمله سنجش دقیق روندها و فرآیندهای پیموده شده از طریق گردآوری داده ها و اطلاعات مرتبط با قلمرو مورد بحث ، تدوین و سنجش شاخصها ، پایش و ارزیابی كلیه اقدامات ، از اولین مراحل انجام مطالعات ، طراحی ، تصمیم سازی ، سیاست گذاری و به طور كلی برنامه ریزی مشاركتی تا ردیابی مراحل اجرایی و حتی بعد از اجرا می باشد.
در چنین فضایی است كه تحلیل و ارزیابی كاركرد و عملكرد مجموع اجزاء و حلقه های روابط به هم پیوسته و نظامند موضوع ، امكان پذیر می گردد و تحلیل داده ها و اطلاعات حاصل از پایش ، امكان ارزیابی و قضاوت نهایی را میسر می سازد.
ارزیابی، تعیین میزان انطباق برنامه با مسیر تعیین شده و نمایاندن نقاط ضعف و قوت آن میباشد و نتیجه ارزیابی میتواند تصویری شفافتر، از چگونگی فعالیتها را به مدیران و مجریان ارائه نماید تا آنها بتوانند آگاهانه تصمیمات لازم را در جهت تقویت و یا اصلاح و ادامه برنامه بگیرند. در حقیقت دلیل متقن ارزیابی فراهم آوری شالودهای برای تصمیمگیری درست ، درباره وضعیت آغازین تغییرات مورد مشاهده و یا وقوف بر برنامهها میباشد. ایجاد عقلانیت برای تغییرات سازمانی و كاركنان ، آمادهسازی برای تدارك پیشنیازها ، جهتدهی به برنامهریزیها و بنیان نهادن یك نظارت فراگیر و جامع از مهمترین اهداف ارزیابی میباشد.
با عنایت به اینكه از مشكلات برنامه ریزی در كشورمان ضعف در پایش و ارزیابی پروژه ها و تمهیدات بكار گرفته شده و در نتیجه فراهم نبودن زمینه تصحیح اشتباهات و اصلاح سیاستها و اقدامات در دست اجرا می باشد انتظار می رود با تقویت نظامهای پایش و ارزیابی برنامه ها و طرحها در سطوح و قلمروهای مختلف روز به روز روند انجام اصلاحات همه جانبه در شرایط توسعه اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی كشور سرعت بیشتری پیدا نماید.
تصمیمگیری آگاهانه و منطقی متولیان، موفقیت یا شکست تمامی پروژه های خرد و کلان عمرانی یا اقتصادی را تضمین میکند. مقدمه این تصمیم گیریهای آگاهانه انتخاب فرآیندی جامع و مؤثر به منظور مساله یابی و انتخاب راه حل مناسب آن مساله است. گردآوری کامل و صحیح اطلاعات، در گام مساله یابی یا شناخت همچون متدولوژی بسیاری از راهبرد های مشابه مدیریت و پایش پروژه ها، بسیار حائز اهمیت است. از دیگرسو علیرغم تکنیک های متنوع حل مساله، توجه به تکنیک مناسب هر موضوع و به کارگیری سطح مناسبی از خلاقیت راهگشا و حیاتی است.
یکی از مهمترین نیازهای مدیران و متولیان برای تصمیمگیری آگاهانه، بهکارگیری تکنیک مقایسه و ارزیابی فنی و اقتصادی طرحهاست که انتخاب از میان مجموع راهکارها بر اساس حداقلهای مورد پذیرش، شرایط مطلوب اقتصادی و کارایی مناسب فنی تلقی میشود.
بنابراین هر پروژه مالی یا عمرانی باید پیش از اجرا، مورد ارزیابی قرار گیرد یا امکانسنجی شود. فرآیند امکانسنجی نیز به منظور ارزیابی قابلیت تامین خواسته های طرح و شناخت پیشنیازها انجام میپذیرد. در ارزیابی های مالی در فضای اقتصاد مهندسی از روشهای ریاضی که بر پایه ارزش زمانی پول، تعادل بین بهره و نرخهای رشد میباشد- برای سادهکردن مقایسه ها و شفافساختن آن برای مدیران استفاده میشود. اما ارزیابی های فنی حائز دشواریهایی بیشتر است و این صعوبت در ترکیب ارزیابی های فنی و اقتصادی بیشتر میشود. اصولاً جنبه های فنی بسیار متنوعی در یک طرح دخیل هستند. روش اجرا، نیروهای انسانی، مواد اولیه، انرژی، ایمنی و ... برخی از موارد مشترک قابل طرح هستند که با توجه به تنوع آن، انتخاب روش مناسب برای ارزیابی دقیق و منطقی را پیچیده میکند.
به عبارت دیگر، ارزیابی های فنی دارای گستره وسیعی از انواع حالتهای تصمیم گیری است. در هر تصمیم گیری فضای تصمیم سازی بهصورت پیوسته یا گسسته است. از سویی دیگر ممکن است این تصمیم گیری تک معیاره یا چندمعیاره باشد که در عین حال این معیارها میتوانند بهصورت کمی، کیفی یا تلفیقی از چند حالت مختلف باشند. آنچه در این مقطع اهمیت کلیدی مییابد این است که معلوم گردد ارزیابیهای فنی و اقتصادی با ویژگیها و پیش شرط هایی که پیشتر اشاره شد با چه کیفیتی در طرحهای مالی و عمرانی کشور بهکار گرفته میشود و جایگاه آنها نزد تصمیم گیرندگان و مدیران ارشد چگونه است. چون این روزها در سطح پروژه های درونش هری و برونش هری کشور، قید "فوریت" به بخش جدانشدنی طرحها تبدیل شده است. بی تردید هیچیک مخالف به سرانجامرساندن به موقع و قانونمند پروژه ها نیستیم و برنامه ریزی و کنترل پروژه را جزء لاینفک آن میدانیم. هنوز هم یادگارهای نابسامان زیاد از پروژه هایی که بهره برداری و اتمام آن بعضاً تا چند دهه به درازا کشیده در سراسر کشور به چشم میخورد و وجدان بیدار مهندسی کشور را میآزارد. لیکن قید فوریت و اهتمام به اتمام طرح در زمان مقرر باید مختص مراحل مشخص طرح و اجرا باشد، نه آنکه از خلق ایده و طرح تا بهره برداری آن در یک ظرف آنهم به صورتی فشرده بیان شود.
این روزها بسیاری از ما درک مشترکی از طرحهای مطالعه نشده یا کم مطالعه شده داریم. متأسفانه بزرگترین قربانی در چنین فضای دستپاچه ای امکانسنجی و ارزیابی های فنی و اقتصادی به منظور آغاز پروژه هاست. اول، از آن جهت که فرآیند منطقی گردآوری اطلاعات و طبقه بندی منطقی آن به منظور حصول تصمیمی آگاهانه عموماً فرآیندی زمانبر است و دوم، آنکه تصمیم گیری بدون طی مقدمات تصمیم سازی عموماً حکم دستوری مییابد که به نوبه خود حکم را قبل از فضای کارشناسی صادر کرده است و عملاً کسی انتظار پاسخ جدید یا راهکار متعالی را ندارد بلکه صرفاً توجیه طرح را طلب میکنند. واژه طرح توجیهی این روزها شاید مشتری های زیادی برای خود دارد. حال بپندارید آیا کسی انتظار دارد نتیجه چنین ارزیابی، رد عملکرد پیشنهاد طرح شده- آنهم با قید فوریت- باشد.
اما آنچه در این مجال، فارغ از هیجانات حاکم بر برخی پروژهها میتوان طرح کرد، لزوم تسری ارزیابیها در اجزای پروژه میباشد. زیرا همانگونه که در سطوح کلان ارزیابیهای فنی و اقتصادی میتوانند راهگشا و تصمیمساز باشند، در اجزای پروژه نیز استفاده از آنها رویکردی منطقی و پربار به طرح خواهد داد. به عنوان نمونه، احداث راه یا راه آهنی ارتباطی میان دو شهر بنا به تقاضای بار و سفر امکانسنجی شده و با معیارهایی چون هزینههای احداث، هزینههای بهرهبرداری، درآمد ناشی از جابهجایی بار و مسافر، سهولت ارتباط، توسعه های آتی و ... مقایسه دقیق فنی و اقتصادی شده است که خروجی آن استخراج یک کریدور بهینه ارتباطی جهت شروع مطالعات مراحل تکمیلی باشد؛ این مرحله در کلان پروژه راهگشا و مؤثر میباشد. لیکن آیا اجزای طرح و اجرا بینیاز از ارزیابیهای فنی و اقتصادی میان گزینه ها محتمل است؟
در مثال فوق شاید ابنیه مهمی چون پل و تونل در قالب احداث مسیر مفروض وجود داشته باشد در این صورت بهنحو معمول مقایسهای در حد یک جدول و شاید مشروحهای چندصفحه ای آنهم صرفاً با ملاحظات طراحی و هزینه ای انجام پذیرد که نه تنها کافی نیست که عموماً پوشش دهنده کمتر از 50 درصد الزامات چنین طرحی خواهد بود.
در طرحهای مختلف دیگر و پروژه های متفاوت نیز میتوان این مثال را تسری داد. آنچه بهصورت مناسب میتوان خواستهای کارفرما و بهره برداران را به صورت توأم تأمین کند و در به کارگیری منابع اعم از منابع مالی، انرژی، مواد اولیه و نیروی انسانی توازن و تعادل ایجاد کند شبکه ای از ارزیابی های فنی و اقتصادی به هم پیوسته است که در ارتباطی تعاملی زیرمجموعه طرح را از ارزیابی های مقدماتی که زمینه ساز سیاست گذاری و توجیه طرح بوده، تأثیرپذیر کند.
در این شبکه ارزیابی ها میبایست وزن حاکم میان معیارهای مختلف در حدی منطقی حفظ گردد چرا که به عنوان نمونه اگر معیار ایمنی در کلان طرح بر معیار زیبایی یا روش اجرا ارجحیت داشته باشد این ایده طرح باید در کلیه اجزای پروژه نیز به نحو مثبت انعکاس یابد.
درصورت به کارگیری از چنین مجموعه ارزیابی های پیوسته که حائز مشخصات مورد اشاره یک ارزیابی جامع باشد میتوان انتظار داشت تا ضمن ارتقای شاخص ارزش پروژه به صورت کمی و کیفی دیگر ساختارهای نظاممند مدیریت همچون برنامه ریزی و کنترل پروژه و مهندسی ارزش نیز با سرعت و سهولت بیشتری در طرح استقرار یابد. زیرا سیستم کلی و اجزای طرح ضمن حفظ پیوستگی و همراستایی دارای تعاریف مشخص و معیارهای شفاف طرح هستند که خود زمینه ساز بهبود مستمر و پایش بیدرنگ است.