مقدمه
در قرنهاي پيشين انسانها بيشتر در معرض بيماريهاي واگيردار قرار داشتند اما امروزه وجود اختلافات رواني با انواع و شدتهاي مختلف بيشتر به چشم ميخورد. بيماريهاي رواني طيف وسيعي از اضطراب، افسردگي و استرس خفيف تا اسكيزوفرني و جنون كامل را دربرميگيرد كه شايعترين آنها در ايران و جهان افسردگي است بطوري كه حدود 10% افراد حداقل يك دوره افسردگي را در طول يك سال از زندگيشان تجربه نمودهاند. در جهان در حدود 121 ميليون نفر و در كشور ما نسبتهايي بين 2/4 درصد تا 37 درصد براي شيوع عمومي اين اختلال در جمعيت كلي ذكر شده است. در جمعيت دانشجويي نيز مطالعات مختلف آمار بين 20 تا 61 درصد را خاطرنشان كردهاند. افسردگي يك نوع اختلال خلق است كه در آن فرد احساس غم، عدم لذت و دلسردي كرده و قادر نيست مسرت و خوشي را احساس كند. بدون درنظر گرفتن نژاد و طبقه و موقعيت اجتماعي، افسردگي ميتواند در هر فردي بروز كند. شيوع افسردگي در زنان دوبرابر بيشتر از مردان است كه ميتواند ناشي از عوامل بيولوژيكي و عوامل مربوط به سيستم توليد مثل آنان و هورمونها باشد بطوريكه ميزان افسردگي در زمان حاملگي و بعد از تولد كودك بيشتر از ساير زمانها است. رايجترين درمان براي افسردگي داروهاي ضد افسردگي است با اين وجود افسردگي تمايل به بازگشت دارد و بين نصف تا سه چهارم افسرده در فاصله زماني دو سال پس از بهبودي دوباره با دوره ديگري از افسردگي روبهرو ميشود (زارعپور، 1390)
درمانهاي شناختي- رفتاري سنتي در مقايسه با درمانهاي قديميتر از محبوبيت بيشتري برخوردارند. شناخت درماني كه آئرون بك پديد آوردنده آن است بر دگرگونيهاي شناختي كه فرض ميشود در شكلگيري اختلاف افسردگي نقش داشته باشد، متمركز است و هدف آن رفع دورههاي افسردگي و پيشگيري از عود آنها از طريق شناسايي شناختهاي منفي، ايجاد روشهاي انديشيدن متفاوت و انعطافپذير و مثبت و تمرين پاسخهاي شناختي و رفتاري است. شناخت درماني از نظر تأثير با دارو درماني همراه است ولي شناخت درماني خطر ابتلاء در آينده و پس از پايان درمان را ميكاهد، بنظر روانشناسان ورزش بهترين راه پيشنهادي مناسب، كم هزينه و با اثرات جانبي حداقل ميباشد و بعنوان يكي از روشهاي پيشگيري و حتي درمان افسردگي مطرح ميباشد، علاوه بر اين اثرات ديگري نيز دربر دارد. هنگام افسردگي و استرس فعاليت بدني فرد كمتر شده و او حتي به تغذيه مناسب و مراقبت از خود توجهي ندارد به همين دليل فرد بيشتر در معرض مشكلات بهداشتي قرار ميگيرد در اين حال ورزش و فعاليتهاي بدني ميتواند براي فرد بسيار مفيد باشد. (زارع پور و همكاران، 1391)