چکیده
هدف اساسی از انتخاب موضوع و انجام تحقیق در زمینه خلاقیت دانش آموزان و نگرشهای فرزند پروری والدین ، دستیابی به نتایجی است كه احتمالا حاكی از ارتباط برخی از عوامل بین آنهاست . فرضیه اصلی تحقیق عبارت است از " بین نگرشهای فرزند پروری والدین و رشد خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد ". در فرضیه های فرعی ، بررسی رابطه خلاقیت با جنسیت ، پایه های تحصیلی ، متغییرهای دموگرافیك و... مد نظر بوده است . برای انجام پژوهش از روش توصیفی ( پیمایشی ) استفاده شده است. نوع نگرش فرزند پروری والدین به عنوان متغییر مستقل و میزان خلاقیت دانش آموزان به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شده است . به منظور آزمون فرضیه های تحقیق ، اطلاعات مورد نیاز از طریق اجرای دو پرسشنامه به شرح زیر جمع آوری شده است.
1- آزمون زمینه یابی مداد كاغذی چند جوابی سنجش خلاقیت
2- پرسشنامه زمینه یابی ارزشیابی نگرش والدین
اجرای هر دو پرسشنامه به روش سرشماری انجام گرفته است . جامعه و نمونه آماری را 209 نفر پسر و 218 دختر ( جمعا 427 نفر ) و والدین آنها تشكیل داده است. تجزیه و تحلیل نتایج و داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی مثل فراوانی ، میانگین ، ضریب همبستگی پیرسون ، انحراف معیار ، آزمونt ، تحلیل واریانس و... به وسیله بسته نرم افزار آماری SPSS13 صورت گرفته است . نتایج تحقیق حاكی است 6/11 % دانش آموزان خلاقیت بسیار زیاد ، 2/42 % خلاقیت زیاد ، 7/28 % خلاقیت كم و 5/17% خلاقیت بسیار كم از خود نشان دادند كه 8/53% بالاتر از حد متوسط و 2/46% نیز پائین تر از حد متوسط می باشد . اكثریت والدین (5/92% ) نیز نگرش حد متوسطی به رشد خلاقیت فرزندان دارند. از نظر شیوه های فرزند پروری و میزان خلاقیت دانش آموزان رابطه آماری معنی داری بدست نیامده است (20% r= ) . یعنی والدین دیدگاههای تربیتی روشن و جهت داری كه بتواند رشد قوه ابتكار و نوآوری كودكان را پشتیبانی و حمایت كند نداشته و در تربیت فرزندان گرایشات شدیدا محافظه كارانه ای دارند كه احتمالا می تواند دلیلی بر تقدم و اهمیت موفقیت تحصیلی بر رشد خلاقیت باشد . ارتباط برخی از عوامل تشكیل دهنده خلاقیت با نگرشهای والدین ، جنسیت دانش آموزان ، تحصیلات و شغل والدین ، وضیت رفاهی خانواده ها و... كه مربوط به فرضیه های فرعی تحقیق می باشد قابل توجه است . توزیع فراوانی میزان خلاقیت دانش آموزان نیز به ترتیب برای بسیاركم ، كم ، زیاد و بسیار زیاد 5/17 % ، 7/28% ، 2/42% و 6/16% می باشد. تفاوت معنی داری از نظر میزان خلاقیت دربین پایه های مختلف تحصیلی مشاهده نگردید. در مقام مقایسه ، میزان خلاقیت كلی و عوامل چهارگانه خلاقیت (بسط ، سیالی، ابتكار و انعطاف پذیری ) دردختران بیشتر از پسران است . در مورد متغیرهای دموگرافیك ، نتایج حاكی است : 1- خلاقیت سیالی فرزندان خانواده های مرفه كمتر است. 2 – اكثریت پدران (5/61% ) و مادران (9/47%) دانش آموزان دارای تحصیلات عالی لیسانس و بالاتر هستند. شغل اغلب مادران را خانه داری (46% ) و معلمی ( 3/25% ) و شغل اغلب پدران را كارمندی(3/38%) و آزاد( 27%) تشكیل می دهد . بنابراین نتایج آزمون ، فرضیه اصلی و فرضیه فرعی 2 تحقیق را تائید نمی كند اما فرضیه های فرعی1 و3 و 4 مورد تائید هستند .
واژه های كلیدی : خلاقیت ( سیالی ، ابتكار ، انعطاف پذیری ، بسط ) ، سبكهای فرزند پروری ( سلطه گری ، وابستگی شدید ، سهل انگاری ) نگرش ، استعدادهای درخشان